نیکولای پتروویچ رضانوف در 7 آوریل 1764 در سن پترزبورگ متولد شد. او تماس های زیادی داشت ، او یک دیپلمات و کارآفرین روسی بود ، اما شغل اصلی که نام او را به شهرت رساند سفر بود. و رضانوف همچنین اولین فرهنگ لغت روسی-ژاپنی جهان را تنظیم کرد.
نیکولای رزانوف در خانواده یک مشاور مشارکتی متولد شد ، مادر وی دختر ژنرال اوکونف بود. بلافاصله پس از تولد وی ، خانواده به ایرکوتسک نقل مکان کردند ، جایی که پدرش منصوب شد. مسافر مشهور آینده تحصیلات عالی دریافت کرد و 5 زبان می دانست.
سال های اول
وی در سن 14 سالگی قبلاً در هنگ گارد نام نویسی کرد که در دسترس همه نبود. شایعات مداوم مبنی بر اینکه کاترین دوم در سرنوشت مرد جوان نقش فعالی دارد ، وجود داشت. به احتمال زیاد ، این یک معما باقی خواهد ماند که چرا مورد علاقه خانم ملکه خدمت را ترک کرده و از دید خود ناپدید شده است. پس از آن ، وی 5 سال در دربار و خزانه داری کار کرد. اما خیلی زود او به پترزبورگ احضار شد و در آنجا شروع به دریافت موقعیت های عالی یکی یکی کرد و در سال 1791 وارد دبیرخانه شاهنشاهی شد. کار او فقط به سمت بالا ادامه داشت.
رضانوف در 30 سالگی ازدواج کرد. همسر آنا گریگوریوا ، دختر صاحب سرمایه شیلیخوف بود. در زمان عروسی ، او 15 ساله بود. آنها دو دختر داشتند. آنا گریگورینا در سال 1802 درگذشت. در زمان پاول اول ، رضانف با موفقیت در مجلس سنا خدمت کرد و نشان مقدس آنا دوم به وی اعطا شد. در سال 1799 ، او شرکت روسی-آمریکایی را ایجاد کرد که رئیس آن شد.
همراه با Kruzenshtern
در سال 1803 ، رضانوف به عنوان سفیر به ژاپن رفت و از آنجا که سفیر روسیه در این کشور جدا از کل جهان بود ، با کروزنشترن در سفر به سراسر جهان شرکت کرد. این سفر با دو کشتی "Neva" و "Nadezhda" انجام شد. در کنار کروزنشترن ، رضانوف رئیس این اعزام بود.
در طول کل سفر ، رضانوف و کروزنشترن نتوانستند زبان مشترکی پیدا کنند ، آنها دائماً بحث می کردند و حتی قسم می خوردند. در نتیجه ، رضانوف خود را در کابین خود بست و تا زمان ورود به روسیه آن را ترک نکرد.
ژاپن و آمریکا
نیکولای پتروویچ در سپتامبر 1804 وارد ژاپن شد. یک خانه عالی به او اعطا شد که رفتن به خارج از آن ممنوع بود. وقتی 6 ماه گذشت ، رضانف اعلام شد كه ژاپن نمی خواهد با روسیه تجارت كند و پیشنهاد شد كه این كشور را ترك كند. پس از چنین اظهاراتی ، رضانوف بی ادبی با مقام رسمی که این موضوع را به وی اعلام کرد و راهی روسیه شد ، گفت:
در همان 1804 ، رضانوف در یک مأموریت به عنوان بازرس از شهرک های روسیه عازم آلاسکا شد. مستعمره روسیه در وضعیت اسفناکی در برابر او ظاهر شد. مهاجران غذای کافی نداشتند و مشکلات روزمره دیگری نیز وجود داشت. سپس نیکولای پتروویچ کشتی پر از غذا را خریداری می کند و غذا را به نیازمندان می دهد. کشتی جونو نام داشت. سپس ، با پول او ، کشتی دیگری ساخته شد - "Avos". هر دو کشتی برای تهیه مواد غذایی به کالیفرنیا رفتند. در آنجا ، در سن 42 سالگی ، رضانوف با کونچیتا (Concepcion Arguello) ، که دختر فرمانده سانفرانسیسکو بود ، نامزد کرد. روابط آنها اساس کار شعر وزنزنسکی "آووس" شد.
مرگ
پس از نامزدی ، رضانوف 42 ساله راهی روسیه شد. در راه ، او بسیار سرد شد و 2 هفته را در فراموشی گذراند. سپس دوباره به راه افتاد ، اما هرگز از بیماری خود رهایی نیافت و در کراسنویارسک درگذشت. این اتفاق در اول مارس 1807 رخ داد. کنچیتا بقیه عمر خود را در صومعه ای گذراند.