با وجود محبوبیت گسترده ، النا صفونوا یکی از اسرارآمیزترین بازیگران زن روسی محسوب می شود. وی در طول دوران خلاقیت خود در بیش از 100 فیلم بازی کرد. علامت تجاری آن فیلم گیلاس زمستان است. برای بازی در این فیلم ، Safonova به عنوان بهترین بازیگر زن سال شناخته شد. خلاصه داستان فیلم با رابطه عاشقانه دشوار شخصیت های اصلی ارتباط دارد. سرنوشت النا صفونوا را نمی توان ساده خواند.
ازدواج اول
النا در خانواده هنرمند مردم RSFSR وسوولود سافونوف و کارگردان ویکتوریا روبلوا متولد شد. این اتفاق در سال 1956 در لنینگراد رخ داد. اولین سرگرمی جدی این دختر ، مرد جوانی بود که دارای عقاید مخالف بود. همراه با آنها ، وی وارد VGIK شد. وی پس از عدم موفقیت در کنکور ، به آمریکا مهاجرت کرد. النا پس از عزیمت به موسسه وارد شد و از مسکو به سن پترزبورگ بازگشت و در آنجا از LGITMIK فارغ التحصیل شد.
سافونوا در مورد ازدواج اول خود صحبت کرد و آن را تصادفی توصیف کرد. این دختر 20 ساله بود و به گفته وی ، تنها به این دلیل که نمی توانست از والدین داماد امتناع ورزد ، حاضر به ازدواج شد. شوهر اول Safonova ویتالی Yushkov بازیگر BDT بود. او تنها 2 سال از محبوب خود بزرگتر بود. همسران آینده امیدهای بازیگران جوان در حال کاهش است. اما شغل هر یک از آنها به طور مبهم پیشرفت کرده است.
النا در صحنه فیلم "خانواده Zatsepin" با یوشکوف ملاقات کرد ، بلافاصله قلب او را تسخیر کرد. عاشقانه عاشق Safonova ، Vitaly ، حتی برای تمام سالهای زندگی مشترکشان ، نمی توانست قلب النا را بدست آورد. ازدواج آنها در سال 1977 انجام شد. از اولین روزهای زندگی مشترک ، ویتالی شدت شخصیت همسر جوان خود را احساس کرد. خود صافونوا بارها و بارها از خلق و خوی خود انتقاد کرده و آن را پست گفته است.
یوشکوف با یادآوری زندگی خود با بازیگر زن ، در مورد چگونگی خواستگاری او و تهیه بورچ صحبت کرد. النا به همه اینها احتیاج نداشت. او به مقدار کمی (یک فنجان قهوه و سیگار) راضی بود. شخصیت ها و علایق همسران تقریباً در هیچ چیز جمع نمی شد. سرنوشت بازیگری آنها نیز به طرق مختلف گسترش یافت. یوشکوف از نظر تعداد و کیفیت پیشنهادات شغلی دریافتی از همسرش کمتر بود. این باعث شکست ویتالی شد. از دهه 80 او دیگر برای بازی در فیلم دعوت نشده بود.
پس از 6 سال روابط زناشویی ، ازدواج بین Safonova و Yushkov از هم پاشید. یکی از دلایل جدایی آنها اعتیاد یوشکوف به الکل بود. در سال 1992 از روسیه به اسرائیل مهاجرت کرد.
واچه مارتیروسین
بین طلاق و ازدواج دوم ، Safonova عاشقانه طوفانی با یک مرد متاهل داشت. معلوم شد که یک تاجر معتبر آمریکایی ، وچه مارتیروسین است. او با برقراری ارتباط برای انتقال او به ایالت ها قلب هنرمند جوان را به دست آورد. این اتفاق نیفتاد ، همانطور که وعده های او برای تهیه کنندگی و فیلمبرداری فیلم با این بازیگر زن در آمریکا محقق نشد.
نتیجه رابطه آنها جدایی و تولد یک پسر مشترک به نام ایوان بود که النا نام خانوادگی خود را به او داد. سافونوا با ترک این مرد ، در مورد بارداری خود به او نگفت. مارتیروسیان اخیراً در مورد پسرش اطلاعاتی کسب کرده است اما هنوز او را نمی شناسد.
النا که عاشق مارتیروسین شد ، آماده تحمل مشکلات زیادی در رابطه آنها بود. برای مدت طولانی او از نقش یک معشوقه راضی بود ، اما برای مدت طولانی همه اینها نمی توانست ادامه یابد. سرنوشت واقعی بازیگر زن در برخی لحظات شبیه زندگی پهلوانی بود که در "گیلاس زمستانی" بازی کرد. هر داستانی ، هر چقدر هم عاشقانه باشد ، پایان خود را دارد.
جلسات غیرمعمول و چشم اندازهای مشکوک یک زندگی شاد مشترک چیزی نبود که آرزوی Safonova بود. او رابطه خود را با مارتیروسین قطع کرد و زندگی را از ابتدا شروع کرد.
ازدواج دوم
ازدواج دوم النا در سال 1992 انجام شد. این بار یک بازیگر فرانسوی با اصل سوئیسی ساموئل لابارتا به عنوان برگزیده وی انتخاب شد. آشنایی آنها در محل فیلمبرداری فیلم "همسفر" انجام شد که محبوبیت زیادی را برای النا در فرانسه به ارمغان آورد. پس از عروسی ، او برای زندگی در این کشور به همراه پسرش ایوان و همسرش ساموئل باقی ماند.
این ازدواج هیچ تداخلی در حرفه خلاقانه بازیگر زن نداشت. تسلط عالی به زبان فرانسه درهای سینمای ملی را به روی او گشود. کار Safonova در فرانسه به خوبی پیش می رفت ، که باعث حسادت و نارضایتی ساموئل می شد. این بازیگر کمتر از همسرش موفق بود. حتی در فرانسه ، لابارت به عنوان شوهر Safonova تصور می شد.
غرور محدود و جدائی مکرر ساموئل را به طلاق سوق داد. طبق قوانین کشور ، فرزند مشترک صفونوا و لابارت ، متولد فرانسه ، الکساندر را نمی توان به خارج از کشور برد ، تا اینکه به سن بلوغ رسید. النا فرانسه را ترک کرد و به همراه پسرش ایوان به روسیه بازگشت و ساشا را نزد پدرش گذاشت. برای بیش از 3 سال ، این بازیگر زن از لبرته شکایت کرد و تلاش کرد پسرش را از او بگیرد اما در این پرونده پیروز نشد. او ماند تا در فرانسه زندگی کند.
Safonova با یادآوری ازدواجش با لبرته ، در یکی از مصاحبه های متعدد خود گفت ساموئل عاشق او نبود ، بلکه عاشق تصویر قهرمان فیلم "چشمان سیاه" بود که توسط این بازیگر ساخته شده است. قلب زیبایی روسیه با فشار و اشتیاق فرانسوی تسخیر شد. زندگی مشترک بسیار پروزای بیش از آنچه که قبل از ازدواج به نظر می رسید اتفاق افتاد. روابط شخصی پرتنش در خانواده توسط یک ذهنیت بیگانه با النا که هرگز نتوانست به آن عادت کند ، بدتر شد.