داستان کنت دراکولا ، یک خون آشام از ترانسیلوانیا ، سالهاست که فیلمسازان را هیجان زده می کند. بر اساس رمان برام استوکر ، هم اقتباس های سینمایی و هم اقتباس های رایگان "مبتنی بر" ساخته شد.
دراکولا توسط فرانسیس فورد کوپولا
رمان "دراکولا" نویسنده ایرلندی "برام استوکر" یکی از پردرآمدترین آثار ادبیات جهان است. داستان شاهزاده ترانسیلوانی ، ولاد دراکولا ، که چند قرن پس از مرگ رسمی خود به خون آشام خونخوار تبدیل شد و انگلیس را وحشت زده کرد ، از طلوع سینما ، کارگردانان و فیلمنامه نویسان را به خود جلب کرده است.
معروف ترین فیلم ترسناک سیاه و سفید “Nosferatu. سمفونی ترسناک »ساخته فردریش مورناو بر اساس این اثر ساخته شده است و بازیگر بلا لوگوسی دقیقاً با بازی در فیلم های متعدد درباره دراکولا محبوبیت جهانی و مقام اسطوره سینما را بدست آورد. سینمای دهه های 1920 و 1930 ، دوراکولا را به دور از تصویر اصلی کتاب ، که فقط فرانسیس فورد کوپولا در سال 1992 موفق به بازگشت به آن شد ، به هیولایی تحمیل کرد.
پلیبوی ، قاتل ، خون آشام
عنوان کامل فیلم کاپولا دراکولای برام استوکر است. با این کار ، کارگردان تلاش کرد تا بر تمایل خود برای انتقال روح و جو یک رمان کلاسیک گوتیک تأکید کند ، اما با این وجود انحرافات نسبتاً جدی در طرح داشت. همانطور که در کتاب استوکر ، شخصیت های اصلی فیلم وکیل جوان جاناتان هارکر (کیانو ریوز) ، نامزد او مینا (وینونا رایدر) ، شکارچی خون آشام آبراهام ون هلسینگ (آنتونی هاپکینز) و خود کنت دراکولای زیبا ، کشنده و جاودانه هستند. (گری اولدمن) …
اما معلوم شد که این فیلم نسبت به رمان کمی خشک استوکر که عمدتاً در ژانر اپیستولار اجرا می شود ، بسیار احساسی و پر زندگی است. البته ، طرح چشمگیر یک خون آشام که در جستجوی قربانیان جدید در زمان و مکان سرگردان است ، دست نخورده باقی ماند. اما کاپولا با ابداع بهانه ای برای اقدامات غیراخلاقی ولاد ، انسان را بیشتر کرد: قرن ها پیش ، او محبوب خود ، الیزابت زیبا را از دست داد. مرگ غم انگیز او شمار را به لعنتی ابدی فرو برد و در مینا تجسم جدیدی از عشق ابدی خود را یافت.
هیچ کس تابوت را بر نمی گرداند
جاناتان برای دیدار از یک فئودال محلی مرموز که می خواهد در انگلیس ملک بخرد ، به یکی از دهکده های ترانسیلوانیا می رسد. در طول اقامت خود در قلعه شمار ، او متوجه برخی موارد عجیب در رفتار خود می شود - دراکولا در آینه ها منعکس نمی شود ، شب در امتداد دیوارها می دوید و در طول روز به هیچ وجه به نور روز خاموش نمی شود.
آخرین نی که برای جاناتان آمد بازدید سه خون آشام اغواگر از اتاق او است که ناامید هستند و او را به ایمان خود می آورند ، اما دراکولا به آنها اجازه نمی دهد. در لندن ، شمارش به تدریج به مینا و دوستش لوسی نزدیک می شود و به دختران نشان می دهد عشق واقعی چیست.
همه چیز ، همانطور که باید است ، با اخراج خون آشام با کمک یک صلیب ، آب مقدس ، یک عصای قارچ و استرس اخلاقی ون هلسینگ باتجربه ، که با سختی زیادی مینا را نجات می دهد ، که موفق به فرو رفتن در شیطانی شد ، پایان می یابد فسق و فجور و بازگشت او به جاناتان.
بنابراین ، کاپولا در عین خلق همزمان یک شاهکار فیلم ، که در آینده نمونه ای از تفسیرهای دیگر از مضمون ابدی خون آشام است ، موفق به ایجاد نگاهی غیرمعمول و غیرمعمول به تصویر آشنای ادبی از دراکولا می شود. و به طرز قابل توجهی ، دراکولا از CGI استفاده نمی کند.