در دوران باستان ، مردم ویژگی های انسانی و الهی را به عناصر و چیزها نسبت می دادند. مسلماً موارد اساسی و مهم زندگی مانند آب و آتش در خدایان آنها تقریباً در همه فرهنگهای جهان ارج نهاده شده است.
نام خدایان آتشین
در هند ، خدای اگنی "مسئول" آتش و همه چیزهایی بود که حداقل ارتباطی با آن داشتند. او مسئول صاعقه ، جرقه و آتش فداکاری بود. برای مدت طولانی ، آگنی مهمترین چهره در اساطیر هند بود ، که اطراف آن پانتئون ساخته شد.
خدای شعله ایرانی آتار منحصراً عنصر آتش را مجسم می کند. شعله برای مردم ایران مقدس و خالص تلقی می شد ، بنابراین برای دفن از آن استفاده نشد. از دیدگاه ایرانیان خیانت به اجساد بی روح در آتش مقدس بود.
پرستش کنندگان آتش اساساً یزدی ها و زرتشتیان بودند. از نظر آنها ، آتش اصلی ترین و تنها عنصر و خدای اصلی بود. آیین شعله های آتش قفقاز و آسیای میانه در واقع همه خدایان دیگر را از شعور افسانه ای مردم بیرون راند.
در فرهنگ باستان ، خدایان مختلف آتش وجود داشتند که عملکردهای کاملاً متفاوتی از آتش را نشان می دادند. به عنوان مثال ، در یونان ، استیا ، الهه کوره ، خصوصاً مورد احترام بود (در رم ، عملکرد او توسط الهه وستا انجام می شد ، که کشیش های او قدرت داشتند ، زیرا آنها می توانستند به الهه خود روی بیاورند). علاوه بر این ، در اساطیر یونان و روم ، خدایان بسیاری از شعله ویرانگر وجود دارد. آرس یونانی (خدای جنگ) یا رومان ولکان خدای مرگ ، جنگ ، ویرانی و شعله شعله ور می شدند. مردانگی و پرخاشگری آنها ، همانطور که بود ، با زنانگی Hestia یا Vesta مخالف بود.
در اساطیر اسلاوها فرقه آتش وجود داشت. نیاکان ما معتقد بودند که شعله آتش در خدایان مختلف تجسم یافته است. اسلاوها به رعد و برق پرون ، خدای آتشین سیمارگل ، خدای خورشید Svarog و دیگران احترام گذاشتند.
یونانیان تعداد زیادی خدای مرتبط با آب و اقیانوس داشتند. به هر خدایی یک "حوزه مسئولیت" نسبتاً باریک اختصاص داده شد.
در کتاب مقدس غالباً از مولوخ نام برده می شود ، و بیشتر و بیشتر قربانی می خواهد. اعتقاد بر این بود که به احترام او نوزادان در آتش های مقدس می سوزند.
در افسانه های آزتک ها ، الهه Chalchiuhtlicue یا "او که در لباسهای فیروزه ای نشسته است" نه تنها الهه آبهای شیرین و دریاچه ها بود ، بلکه در یکی از "دوره های بزرگ" وظایف الهه خورشید را انجام می داد.
نام خدایان آب
آب به عنوان یک عنصر سازنده و خلاق ، غالباً خدایان و الهه های کاملاً "دوست" را به دست می آورد. طبق اکثر نسخه های باستانی آفرینش جهان ، زمین از آبهای آشفته و اولیه است که ظاهر می شود. بنابراین آب اساس همه چیز در نظر گرفته می شود.
در افسانه های مصر باستان ، بین النهرین ، بابل ، خدایان هرج و مرج آب اولیه ، اعماق آب ها ، تجسم هرج و مرج آب وجود دارد. در مصر راهبه است ، در بین النهرین - خدای آپسو ، در بابل - تیامات.
در عین حال ، مهم است که درک کنیم خصوصیات منفی نیز به آب نسبت داده شده اند. به احتمال زیاد ، این به دلیل این واقعیت است که سیل و طوفان غم و اندوه زیادی برای اجداد ما به همراه آورده است.
در کتاب مقدس ، لویاتان نوعی خدای است ، تجسم آب ، در میان اسکاندیناویایی ها "طرف" خطرناک عنصر آب توسط مارم جهانی Jormungand تجسم یافته است. و به اتاقهای حاکم پادشاهی مردگان نم نم باران گفته می شود.