سرگئی ماکووتسکی بیش از 30 سال است که با اولین و تنها همسر خود زندگی می کند. سرنوشت به زوج یک فرزند مشترک نداد ، اما آنها با هم پسر النا ماکووتسکایا را از ازدواج اول خود بزرگ کردند.
سرگئی ماکووتسکی بازیگر محبوب یک بار و برای همیشه ازدواج کرد. این هنرمند تا به امروز با همسر اول خود النا زندگی می کند. این زوج فرزندان مشترکی نداشتند اما سرگئی از اولین ازدواج پسر محبوب خود را بزرگ کرد و او را خانواده خود می داند.
حوادث سرنوشت ساز
سرگئی ماکووتسکی ، تا سن خاصی ، علاقه ای به بازیگری نداشت. از آنجا که پدرش خانواده را ترک کرد ، آن پسر با مادرش تنها زندگی می کرد. این زن همه کارهای ممکن را انجام داد تا پسرش هر آنچه را که برای یک کودک خوش و آینده ای موفق لازم بود داشته باشد. ماكوتسكی به ورزش علاقه داشت و مادرش از تمام فعالیت های او حمایت می كرد.
اما یک بار یک معلم در مدرسه به معنای واقعی کلمه سرگی را مجبور کرد که به صحنه برود و در یک نمایش مدرسه ای بازی کند. در ابتدا ، مرد جوان امتناع ورزید و بسیار نگران بود. اما بعد من در مورد این آزمایش تصمیم گرفتم و مزه کردم. در لحظه ای که بازیگر آینده برای اولین بار روی صحنه ظاهر شد ، به نظر می رسید زندگی او وارونه است. پس از آن ، دو تلاش کامل برای ورود به مدرسه تئاتر صورت گرفت. اما هر دو بار ماكوتسكی توسط بزرگانی چون كنستانتین رایكین و اولگ تاباكف "طرد" شد. اما با این وجود مرد جوان مورد خودش را اضافه کرد و در "پایک" ثبت نام کرد.
سرگئی مجبور بود در مرحله بعدی ، زمانی که قبلاً در تئاتر کار می کرد ، پشتکار و عزم خود را نشان دهد. در ابتدا ، بازیگر تازه کار نمی خواست نقش های جدی را بازی کند ، اما در اینجا دوباره به هدف خود رسید.
اگر یک حادثه باعث شد سرگی به یک هنرمند مشهور تبدیل شود ، مورد دوم او را به یک خانواده خانوادگی خوشبخت تبدیل کرد. ماكوتسكی در جوانی در برقراری ارتباط با جنس مخالف مشكل داشت. ایجاد آشنایی جدید برای او بسیار دشوار بود و بازیگر در آن زمان فقط می توانست آرزوی ایجاد یک رابطه جدی را داشته باشد. او حتی از خوشبخت شدن در زندگی خانوادگی ناامید شد. اما پس از آن از طرف یکی از همکاران مرد جوان در تئاتر پیشنهاد شد: "بیایید ازدواج کنیم؟"
عروسی اختلاف
النا دمچنکو بازیگر زن اغلب در هنگام کار با ماکووتسکی مسیرهای متقابل را طی می کرد. سرگئی در یک استودیو اما در فیلم های مختلف با دختری بازی کرد. درست است ، در ابتدا ارتباطات همسران آینده به سلام و احوال پرسی صبح در پایان روز کاری محدود شد. بعد از نگاه اول ، دیگر هیچ جرقه ای مطرح نبود.
النا در آن زمان بهترین دوره زندگی خود را سپری نمی کرد. این زن طلاق گرفته بود و برای تأمین هزینه پسری که از رابطه گذشته باقی مانده بود تلاش می کرد پول بدست آورد. دمچنکو پس از جدایی رسوا با همسر اول خود ، آماده نبود که به خود اجازه هیچ مرد جدیدی را بدهد. آرزوی اصلی او فقط کار بی سر و صدا و تربیت کودک بود. اما همكاران این زن را به عنوان موضوع شوخی های همیشگی خود انتخاب كردند. النا مرتباً تمسخرهای مربوط به تنهایی خود را می شنید. بعضی اوقات اطرافیان او را به صورتش می گفتند که قطعاً می تواند زندگی شخصی اش را فراموش کند. خوب ، چه کسی با یک بازیگر طلاق از قبل میانسال و نه چندان شناخته شده ازدواج می کند ، و حتی یک کودک در آغوش او؟
در یک برهه ، دمچنکو از چنین گفتگوهایی بسیار خسته شده بود و به خود قول داد که به زودی با اولین شخصی که با وجود همه شایعات روبرو می شود ، ازدواج خواهد کرد. پس از اتخاذ این تصمیم ، النا شروع به تجزیه و تحلیل نامزدهای مردان کمابیش آشنا از محیط خود کرد. در پایان ، مناسب ترین سرگئی ماکووتسکی بود. این مرد قبلاً هرگز ازدواج نکرده بود ، فرزندی نداشت و به خاطر حسن نیت و مهربان بودنش معروف بود. النا ناامید یک بار فقط در صحنه فیلمبرداری منتظر بازیگر شد و پیشنهاد ازدواج داد. خود دختر در آن زمان اصلاً نتیجه موفقیت آمیز خود را باور نداشت. اما سرگئی ، در کمال تعجب دمچنکو ، ناگهان موافقت کرد. ماکووتسکی به پیشنهاد یک بازیگر زن ناآشنا مبنی بر اینکه عروسی در ماه مه برگزار می شود ، پاسخ داد.
هر روز ، النا انتظار داشت که همکارش نقشه خود را کنار بگذارد.او منتظر اظهاراتی بود که سرگی فقط شوخی می کرد. اما این بازیگر به قول خود عمل کرد. در بهار ، عروسی برگزار شد ، که همه آن شایعاتی که زندگی دمچنکو را خراب کردند به آنجا آمدند. البته اقوام و دوستان زوج نیز در این جشن شرکت داشتند.
بعداً ماكوتسكی گفت كه او در قلب خود احساس می كند: النا سرنوشت اوست. کودک نه از فرزند اول ازدواج این زن خجالت کشید و نه از این واقعیت که دمچنکو 18 سال از او بزرگتر بود.
ازدواج شاد
بیش از 30 سال از عروسی خودجوش و غیرمنتظره دو بازیگر تقریباً ناآشنا می گذرد. تا به حال ، سرگئی و النا با هم زندگی می کنند. همسران موفق به تولد فرزندان مشترک نشده اند ، بنابراین آنها پسرشان دمچنکو را با هم بزرگ کردند.
در طول سالهایی که با هم زندگی می کردند ، این زن و شوهر هم بد و هم خوب داشتند. یک بار تقریباً به دلیل اعتیاد ماکووتسکی به بطری طلاق رخ داد. اما با هم زن و شوهر توانستند بر همه مشکلات غلبه کنند. به هر حال ، سرگئی به لطف پسر خوانده خود ، مشروبات الکلی را ترک کرد. او که متوجه شد بازیگر با رفتار خود کودک را آزار می دهد ، به سرعت قدرت رمزگذاری و بازگشت به کارهای خلاقانه فعال را پیدا کرد. ماکووتسکی تا به امروز در فیلم ها بازی می کند و در تئاتر بازی می کند.