بازیگر ، بلا لوگوسی در واقع اولین مجری نقش کنت دراکولا شد - ابتدا در صحنه برادوی ، و سپس در سینما. این باعث شهرت او شد. برای چندین دهه ، او به عنوان نمونه ای از نحوه بازی خون آشام های تاریک باقی ماند.
لوگوسی قبل از رفتن به آمریکا
نام اصلی Bela Lugosi Bela Ferenc Döge Blaško است. وی در سال 1882 در شهر لوگوس که در قلمرو رومانی مدرن واقع شده است (و سپس این سرزمین بخشی از اتریش-مجارستان بود) متولد شد. ایستوان ، پدر بلا ، از خانواده ای از کشاورزان موروثی بود ، اما او خودش نانوا بود و سپس یک کارمند بانک. بلا چهارمین فرزند یک خانواده پرجمعیت بود.
در دوازده سالگی دیگر تحصیل در مدرسه را متوقف کرد و به تئاتر استان در شهر شبادکی پیوست. در ابتدا ، پسر به سادگی از دستورات بازیگران پیروی می کرد و فقط در سن 19 سالگی شروع به ظاهر شدن روی صحنه کرد. و اولین نقش های برجسته فقط در فصل 1903 به او داده شد.
در سال 1911 ، لوگوسی با درخشان بازی رومئو در یک نمایش کلاسیک شکسپیر ، که مورد توجه منتقدان قرار گرفت. همین امر باعث شد که وی به بوداپست نقل مکان کند و در تئاتر ملی سلطنتی استخدام شود.
کار سینمایی لوگوسی پس از دیدار با تهیه کننده آلفرد دیشی آغاز شد. بلا قراردادی دو ساله با کمپانی Star Films دیشی امضا کرد. و اولین فیلم مجارستانی که لوگوسی در آن شرکت کرد فیلمی به نام "سرهنگ" بود. جالب است که در آن زمان بلا در تیتراژ به عنوان "آریستید اولت" درج شده بود.
وقتی جنگ جهانی اول آغاز شد ، لوگوسی داوطلبانه به جبهه رفت. در ارتش اتریش-مجارستان درجه ستوان به او اعطا شد و به پیاده نظام منصوب شد. در طی دو سال خدمت ، بلا سه زخم دریافت کرد و حتی یک بار به او جایزه دادند.
در سال 1917 ، بلا لوگوسی برای اولین بار ازدواج کرد - با یک ایلونا زمیک. با این حال ، ازدواج به دلیل اینکه دیدگاه های سیاسی کاملا مخالف همسران بود ، خیلی زود از هم پاشید.
در سال 1919 لوگوسی به آلمان رفت و در آنجا به بازی در فیلم ادامه داد. از جمله ، در سال 1920 او در فیلم "Janus Head" فریدریش مورناو بازی کرد - نوعی اقتباس سینمایی از داستان محبوب درباره دکتر جکیل و آقای هاید.
اولین قدم ها در هالیوود ، ازدواج دوم و سوم
در سال 1920 ، لوگوسی به آمریکا نقل مکان کرد و در سال 1921 در نیویورک اقامت گزید. برای اینکه بتواند پول زندگی خود را بدست آورد ، ابتدا باید در مشاغل غیر معتبر کار کند. اما با گذشت زمان ، او شروع به بازی در تئاتر جامعه مجارستان ، و همچنین بازی در فیلم های نقش های جزئی - به عنوان مثال ، در فیلم 1924 "کسی که سیلی می خورد" ، او یکی از ده ها ساخته شده به همان اندازه ساخته شده را به تصویر کشید دلقک ها اولین نقش اصلی وی در هالیوود به عنوان افسر پلیس در صندلی سیزدهم تاد براونینگ (1929) بود.
زندگی شخصی لوگوسی مهاجر نیز در دهه بیست طوفانی بود. در سال 1921 با ایلونا فون مونتاگ ازدواج کرد (این ازدواج سه سال به طول انجامید). در سال 1929 ، لوگوسی برای سومین بار ازدواج کرد - همسر بعدی او بئاتریس ویکس بود ، بیوه ای که صاحب ثروت نسبتاً زیادی بود. این ازدواج پس از چهار ماه به یک دلیل اساسی از هم پاشید: همسرش لوگوسی را با معشوقه اش ، کلارا لوک گرفت.
نقش دراکولا نقش اصلی در زندگی است
لوگوسی تا سال 1930 در برادوی به موفقیت هایی دست یافته بود. او بر اساس اقتباس از رمان افسانه ای برام استوکر ، به عنوان بازیگر اصلی در تولید تئاتر دراکولا شناخته شد. موفقیت این تولید در استودیوی جهانی فیلم نیز مورد توجه قرار گرفت. در سال 1930 ، این استودیو تمام حقوق لازم را خریداری کرد و شروع به کار با اقتباس فیلم خودش از داستان دراکولا کرد.
لاک چنی قرار بود نقش اصلی فیلم آینده را بازی کند. اما او حتی قبل از شروع فیلمبرداری بر اثر سرطان درگذشت - این تقریباً دلیل بسته شدن پروژه شد. راهی برای نجات توسط کارگردان تاد براونینگ پیدا شد: او پیشنهاد داد که به نقش خون آشام Lugosi ، که قبلاً با او آشنا بود ، بازی کند.
بلا لوگوسی فهمید که این نقش می تواند فرصت های جدیدی را در هالیوود برای او ایجاد کند ، بنابراین او بسیار مسئولانه به خلق تصویر نزدیک شد. جالب اینجاست که این بازیگر قبل از حضور در کادر خواست که آرایش نکند و این تصمیم خوبی بود. بسیاری از بینندگان کنت دراکولا را که توسط یک مجاری کاریزماتیک اجرا شده بود به یاد داشتند. این شرور واقعاً بسیار رسا ظاهر شد: ترسناک ، بیرحمانه ، اما با رفتارهای اشرافی. عمدتا به لطف این تصویر ، لوگوسی (البته پس از مرگ) به ستاره ای در پیاده روی مشاهیر هالیوود اعطا شد.
لوگوسی در دهه سی
محبوبیت دراکولا در حرفه بعدی لوگوسی تأثیر گذاشت. اکنون فقط نقش های شرورهای کلیشه ای به او پیشنهاد شده است - دکتر معجزات دیوانه در قتل در خیابان مورگ (1932) ، زامبی ها در زامبی سفید (1932) ، روکسورا در جادوگر چاندو (1932) ، خون آشام سیاه پوش در "نشانه" خون آشام (1935) و غیره
جایگاه ویژه ای در فیلمبرداری لوگوسی در دهه سی توسط فیلم "گربه سیاه" (1934) اشغال شده است. در اینجا لوگوسی نقش روانپزشک ویتوس وردگاست را بازی کرد ، شخصیتی که برعکس ، با شرور اصلی روبرو شد. علاوه بر این ، در این فیلم ، شریک لوگوسی بوریس کارلوف - یکی دیگر از استادان بزرگ فیلم های ترسناک بود.
در سال 1933 ، لوگوسی با لیلیان آرک نوزده ساله ، دختر مهاجران مجارستانی ازدواج کرد. در پایان ، بلا 20 سال با او زندگی کرد. و پنج سال پس از انعقاد اتحادیه ازدواج ، یعنی در سال 1938 ، او پسرش را به دنیا آورد (نام او را بلا نیز گذاشتند). این بازیگر که در سال 1938 پدر شد ، کمبود بودجه خاصی را تجربه کرد و بنابراین هر نقشی را بر عهده گرفت.
واقعیت سرگرم کننده: وقتی پسرش بزرگ شد ، لوگوسی پدر به او توصیه کرد که بازیگر نشود. و پسر به توصیه ها گوش داد - او حرفه وکیل را انتخاب کرد.
دهه چهل: پایان کار
از سال 1939 تا 1945 ، ژانر وحشت خود در سینمای آمریکا به طرز چشمگیری تحقیرآمیز بود. فیلم های ترسناک که در این مدت به نمایش در می آیند معمولاً یک نمایش بی کیفیت هستند که هدف از آنها تولید درآمد تولیدکنندگان با کمترین هزینه است. لوگوسی مجبور به تنظیم و توافق برای فیلمبرداری در فیلم های درجه سه می شود که اکنون مورد علاقه چندانی نیست.
در این زمان ، نگرش تولیدکنندگان دانشگاه به لوگوسی نیز تغییر می کند: آنها شروع به پرداخت پول بسیار کمی به او با استانداردهای هالیوود می کنند. بنابراین ، برای مثال ، برای یک هفته فیلمبرداری در "شبح فرانکشتاین" (1942) ، او در ابتدا فقط 500 دلار دریافت کرد. رولند لی ، مدیر تولید ، با اطلاع از این موضوع ، به طور خاص نقش ایگور بد دهان شیطانی را با بازی لوگوسی گسترش داد تا بازیگر بتواند پول بیشتری برای کار خود بدست آورد.
احتمالاً یكی از دلایل نگرش بد تولیدكنندگان نسبت به لوگوسی لهجه ای بود كه بازیگر مجارستانی نتوانست كاملاً از شر آن خلاص شود. در مورد سن قابل توجه لوگوسی فراموش نکنید - او در آن زمان بیش از 60 سال داشت!
در نیمه دوم دهه چهل ، اوضاع فقط بدتر شد: بازیگر عملاً از نقش های جدید رضایت مالی یا خلاقانه دریافت نکرد. در نتیجه ، مشکلات سلامتی لوگوسی بدتر شد و وی به داروهای مسکن آن زمان اعتیاد پیدا کرد و به عبارتی معتاد به مواد مخدر شد.
سالهای آخر و مرگ
در دهه 1950 ، لوگوسی با کارگردان بسیار متمایز ادوارد وود همکاری کرد. وود یکی از طرفداران کارهای لوگوسی بود و به همین دلیل با کمال میل او را به فیلم هایش دعوت کرد. بنابراین در سال 1953 ، لوگوسی در نوار "گلن یا گلندا" و در سال 1955 - در نوار "عروس هیولا" بازی کرد. حق امتیازاتی که این بازیگر قدیمی برای فیلمبرداری این فیلم ها به دست آورد به او کمک کرد تا از اعتیاد به مواد مخدر عبور کند.
پس از آن ، لوگوسی دو نقش کوچک دیگر نیز به دست آورد - در فیلم "بی عملی سیاه" توسط رجینالد لو بورگ و در فیلم "طرح 9 از فضای عمیق" توسط همان وود (اتفاقا این فیلم را بسیاری از کارشناسان می دانند بدترین در کل قرن XX).
به طور قابل اطمینان مشخص است که در این دوره لوگوسی می خواست مجری برنامه تلویزیونی تئاتر شوکا شود. یک بازیگر در این برنامه می تواند فیلم های قدیمی را مرور کند ، به ویژه فیلم هایی که خودش یک بار در آنها بازی کرده است ، اما افسوس که این فقط برنامه ها باقی مانده است.
در دهه پنجاه ، پیرمرد لوگوسی همچنین انتظار تغییرات جدی در زندگی شخصی خود را داشت - در سال 1953 از لیلیان آرک طلاق گرفت. لیلیان از حسادت شوهرش خسته شده بود و به همین دلیل او را رها کرد. در سال 1955 ، لوگوسی برای پنجمین بار - با هوپ لاینینگر سی و پنج ساله ، که از طرفداران طولانی مدت این بازیگر بود ، ازدواج کرد. اما مشخص شد که خوشبختی همسران کوتاه مدت است: در 16 آگوست 1956 ، بازیگر اصلی در اثر حمله ناگهانی قلب درگذشت.