ویلیام آترتون بازیگر سینمای آمریکا است ، که مردم به خاطر لبخند غنی ، حتی صدا و جذابش ، او را دوست دارند. او اغلب نقش های دستکاری کننده گل نرگس خوش پوش را بازی می کند. بیننده روسی با نقش خود به عنوان گزارشگر آزار دهنده در Die Hard آشنا است.
Atherton William ، همسایه ، یک هنرمند محبوب سینما ، تئاتر و تلویزیون آمریکایی است. در جوانی ، او رویای تبدیل شدن به یک قهرمان سینما را نداشت ، او یک حرفه فنی و مهندسی را دریافت کرد ، قصد داشت به مطالعه و توسعه مکانیسم های جدید ، فرآیندهای نوآورانه فن آوری بپردازد.
زندگینامه
ستاره آینده سینما در تاریخ 30 ژوئیه 1947 و در شرایط سخت کشور به دنیا آمد. خانواده وی در شهر کوچک اورنج ، کانتیکت (ایالات متحده آمریکا) زندگی می کردند. وی تحصیلات متوسطه خود را در کالج محلی فرا گرفت و پس از آن به عنوان دانشجو در دانشگاه فناوری کارنگی ثبت نام کرد. اما در طول تحصیل با اجرای تئاتر در یک استودیوی خصوصی تئاتر مجذوب شد. به دنبال آن ممیزی در نمایش های تلویزیونی کوچک ، نقش آفرینی در فیلم های مختلف انجام شد. پسر مزرعه با رفتن به لس آنجلس زندگی شهری را به دست گرفت.
حرفه
اولین قدم های موفقیت حرفه ای در مجموعه شروع شد ، او با موفقیت از عهده وظایف تعیین شده برآمد ، کارگردانان را غافلگیر کرد. پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه (1969) در رشته "هنر نمایشی" ، مرد جوان تصمیم گرفت اولین بازی خود را در سینمای بزرگ انجام دهد. با اکران The New Centurions (1972) ، Atherton فرصتی برای توسعه بیشتر یافت. یک بار او مورد توجه اسپیلبرگ قرار گرفت و تصمیم گرفت نقش اصلی فراری کلوویس مایکل پوپلین را در فیلم "The Sugarland Express" (1974) امتحان کند. پس از اکران فیلم ، ویلیام شخص مشهوری را از خواب بیدار کرد. آنها شروع به دعوت او به نقشهای ثانویه ، اما پررنگ کردند ، منتقدان به بازی بی عیب و نقص ، توانایی تغییر شکل ، عادت دادن به نقش اشاره کردند.
سهم بزرگی در کار خلاقیت او ایجاد شد ، بازیگر فقط باید جلو برود و شتاب بیشتری بگیرد ، بدون اینکه امیدش را برای بهترین ، جدیدترین زندگی از دست بدهد. وی از دوره های بازیگری فارغ التحصیل شد و در چندین فیلم بازی کرد. برای بیننده به یاد ماندنی شد: "روز ملخ" (1975) ، "استقلال" (1976) ، "تنها چراغ" (1981).
این نقش با همان نقش پراهمیت - عامل سرسخت والتر پک ، در فیلم کمدی "اشباح شبح" دنبال شد. با اکران فیلم در صفحه بزرگ ، فیلمنامه نویسان او را شناختند ، تماشاگران او را دوست داشتند ، انتظار می رفت فیلم هایی با مشارکت او. ادامه کار دیری نپایید ، تهیه کننده مجموعه ای را راه اندازی کرد که معلوم شد بالاترین درآمد را در صنعت صنعت فیلم آن سال ها دارد.
چشمگیرترین تصویر که به طور مبهم توسط مخاطبان درک شد ، گزارشگر ریدارد تورنبورگ در فیلم های اکشن "سخت بمیر" و "بمیر سخت 2" بود. در این فیلم ها ، او با بروس ویلیس مشهور و تعدادی دیگر از بازیگران به همان اندازه محبوب همبازی بود ، که امتیاز او در بعضی مواقع جهش می کرد. بلاک باستر چندین بار نامزد اسکار شد اما همه تلاش ها بی نتیجه ماند. فقط چند سال بعد ، وقتی سریال در روسیه اکران شد ، به درستی مورد استقبال قرار گرفت ، او منتظر جایزه شد.
دهه نود توسط قهرمانان جدید ، برنامه های تلویزیونی برای این هنرمند مشخص شد ، کار او مورد تقاضا بود. به مدت پنج سال ده ها فیلم از جمله: "اسکار" ، "زنده دفن شده" ، "دسیسه" ، "ویروس" ، "شاهین سیاه پایین" فیلمبرداری شده است. اوقات خوبی برای آترتون بود ، او با تمام فداکاری کار می کرد ، و امکانات جدیدی از تصویر خود را بررسی می کرد.
با آغاز هزاره ، این هنرمند تصویر تهیه کننده را امتحان کرد و تصمیم گرفت خودش در فیلمبرداری شرکت کند. فیلمنامه نویسان ، دوستان ، بازیگران و تهیه کنندگان برجسته به او کمک کردند. او به خوبی از پس هدفش برآمد ، چیزی برای افتخار داشت. فیلم "کش" مورد توجه منتقدان قرار گرفت ، بیننده آن را پسندید. با این حال ، آترتون بازی در فیلم ها را متوقف نکرد ، نه به دفعات سال های ابتدایی اش ، بلکه به همان میزان مشتاقانه و پربار. فیلم های اخیر شامل خون آشام ها (2008) ، یادداشت های کین: زندگی یک زندانی (2010) ، شهروند (2012) ، جن و Lowlifes (2014) است.
همچنین در حساب بازیگر تولیداتی در برادوی برگزار شد که جوایز و جوایز زیادی به وی اهدا شد. وی به ویژه اجرای تئاتر قابل توجهی را در نظر گرفت: "دادگاه نظامی شورش کین" (درام 1983) ، نمایشنامه فردریک نات "صبر کن تا تاریک شود" (2003) ، "آخرین سامورایی" (2003) ، "شیشه خانه شیشه ای" (بازی ، کلاسیک ، 2006).
مجموعه بازیگر معروف شامل بیش از نود نقاشی ، مستند ، فیلم تاریخی و کوتاه است. او اغلب می تواند در جوانی ، سریال های تلویزیونی دانشجویی ، نمایش های ستاره ای دیده شود. مهمترین نکته برای او شرکت در Stargate SG-1 ، Desperate Housewives ، کارآگاه مونک ، Castle and Law & Order بود. او از دیدار با همکارانش در فروشگاه خوشحال شد و نقش های جدیدی را برای خود آموخت. او به زیبایی آواز می خواند ، حتی آهنگ اصلی فیلم رابرت ردفولد "گتسبی بزرگ" (2007) را خواند كه جایزه تماشاگران را به آن اهدا كرد.
زندگی شخصی
ویلیام آترتون زندگی شخصی خود را تبلیغ نمی کند ، حضور یک زن و فرزند را پنهان می کند و می گوید زندگی او دوستان و صنعت فیلم است. با این حال ، شواهدی از حضور همسر ، بابی گلدین ، وجود دارد که وی از سال 1980 با او ازدواج کرده است. او به یوگا ، کارهای خیریه علاقه مند است ، مسافرت را دوست دارد و از شوهرش مراقبت می کند.
ویلیام اغلب در مهمانی ها یا تعطیلات کنار دریا دیده نمی شود. اما او با کمال میل دعوت به جشنواره های فیلم ، جوایز ، شوهای تلویزیونی را می پذیرد. در امور خیریه شرکت می کند. حالا بازیگر چگونه زندگی می کند؟ با وجود سن (72 سال) ، او پر از قدرت خلاقیت است ، برنامه ریزی می کند ، فیلمنامه های جدید را می خواند ، برای انتشار یک عکس جدید آماده می شود.