میخائیل ولر ، یکی از منتشر شده ترین نویسندگان غیر تجاری امروز در روسیه ، "همه چیز با هم رشد کرد" فقط در پایان دهه 90: زمان و مکان با هم منطبق شدند ، محبوبیت گسترده ای حاصل شد ، پول بزرگی ظاهر شد. سرانجام ، هنگامی که به نیم قرن رسید ، توانست توانایی ها و توانایی های خود را با هم مرتبط کند. اعتبار زندگی نویسنده بیش از 50 کتاب حتی قویتر شده است: "من آنچه را که فکر می کنم می گویم".
نقش ادبی ولر
در حال حاضر ، میخائیل ولر ، که در سال 1976 تصمیم گرفت زندگی بیشتر خود را به فعالیت ادبی اختصاص دهد ، یکی از منتشر شده ترین نویسندگان در روسیه است. در مورد نقش یک نویسنده ، نثر نویسنده را به سختی می توان در میان مدرنیست ها ، یا حتی بیشتر از آن پست مدرنیست ها (علی رغم فراوانی نقل قول ها و آزمایش های پنهان) ، حساب کرد. او روی کلاسیک ها متمرکز است ، لئو تولستوی را به عنوان معلم خلاق خود می داند. به گفته منتقدان ، کتاب های ولر "یکی از اصیل ترین نسخه های متنوع ادبی فرهنگ توده ای در کشور ما است". کار نویسنده مشهور شوروی و روسی به وضوح نشان می دهد: فرهنگ توده ای ، که در مبارزه با فلسفه نویسنده قدیمی مبتنی بر مقوله خودبیانگری بوجود آمد ، با ایده موفقیت و دستکاری عمدی علاقه خواننده جایگزین شد"
ولر علاوه بر نوشتن کتاب ، به روزنامه نگاری نیز مشغول است ، فعالیت های اجتماعی فعالی را انجام می دهد و در ملا. عام کارهای زیادی انجام می دهد. میخائیل ایوسیفوویچ به دلیل کار در رادیو به شهرت عمومی رسید: از سال 2006 ، رادیو روسیه برنامه "بیایید با میخائیل ولر صحبت کنیم" را به مدت 8 سال پخش کرده است. برنامه نویسنده نویسنده در "پژواک مسکو" به نام "فقط فکر کن" خیلی طول نکشید - از 2015-10-18 تا آوریل 2017. لازم به ذکر است که میخائیل ایوسیفوویچ استفاده از اصطلاح "روزنامه نگار" در رابطه با خودش را نمی پذیرد. او این حرفه را با کار نویسنده ناسازگار می داند.
نثر و حرفه تبلیغات
میشا ولر ، دانشجوی فیلسوف ، نخستین اثر ادبی خود را در روزنامه دیواری موسسه ادبی لنینگراد نشان داد. پس از تحصیلات عالی تخصصی در سال 1972 ، مرد جوان به عنوان همراه همیشگی خود یک دفترچه و مداد می سازد و کار نویسندگی خود را آغاز می کند. اولین آثار در سال 1975 در صفحات Skorokhodovsky Rabochy ، نسخه چاپی انجمن کفش لنینگراد ، منتشر شد. با این حال ، نسخه های دیگر موافقت نکردند که با این استعداد جوان همکاری کنند. ولر مجبور بود خود را به انتشار داستان های کوتاه طنز در روزنامه های شهر محدود کند. او درآمد خود را عمدتا با ویرایش خاطرات نظامی در لنیزدات و نوشتن نظراتی برای مجله Neva بدست آورد. این وضعیت مناسب نویسنده بلندپرواز بلند پرواز نبود. او در جستجوی "مکانی در آفتاب" عازم استونی می شود. به دلیل برخورد وفادارانه تر نسبت به نویسندگان ، انتشار آن در کشورهای بالتیک دوران اتحاد جماهیر شوروی بسیار آسان تر بود.
کار نویسندگی ولر در سال 1983 و پس از انتشار اولین مجموعه داستان کوتاه او ، من می خواهم یک سرایدار باشم ، شروع شد. موفقیت محدود به مرزهای کشور بومی (ترجمه به زبانهای استونیایی ، ارمنی و بوریات) نبود. این کتاب آغاز آشنایی با کارهای ولر برای خوانندگان خارجی در بلغارستان ، لهستان ، ایتالیا ، فرانسه ، کشورهای اسکاندیناوی بود. یک افزایش شیب دار در نردبان شغلی "دهه 90 پرشور" بود. به هر حال ، ولر اصرار دارد که این او بود که برای اولین بار این اصطلاح را به استفاده محاوره ای وارد کرد. یکی یکی در اوگونیوک و همچنین در مجلات ضخیم Neva و Zvezda ، آثار زیر منتشر شده است: Rendezvous with a Celebrity، Narrow-Gauge Railway، I Want to Paris، Entombment. در همان زمان ، اقتباس سینمایی از داستان "اما آنها شیش" در "مصفیلم" ظاهر شد.بعداً سازندگان فیلم از هلند فیلمی را براساس داستان "حلقه" ساختند که در جشنواره فیلم آمستردام ارائه شد.
تیراژ کتاب های ولر به سرعت فوق العاده در حال رشد است: از 500 نسخه از داستان های کوتاه The Legends of Nevsky Prospekt که در سال 1993 توسط بنیاد فرهنگی استونی منتشر شد تا صد هزارمین نسخه از ماجراهای سرگرد زویاگین در سال 1994. این رمان محبوبیت فوری پیدا کرد و وارد 10 کتاب برتر بررسی کتاب شد. در اواسط دهه 90 ، انتشارات سن پترزبورگ "لان" همه کتاب های نویسنده را در نسخه های گسترده ارزان چاپ مجدد منتشر کرد. به دنبال او ، آثار ولر در Neva و در انتشارات Vagrius مسکو منتشر می شود. لازم به ذکر است که فقط در سال 2000 آثار وی 38 بار با تیراژ کلی حدود 400 هزار نسخه منتشر شده است.
در حال حاضر ، میخائیل ولر نویسنده بیش از پنجاه اثر ادبی است که به چند ده زبان جهان ترجمه شده است. آثار سالهای اخیر: 2018 - "Veritophobia" ، "Fire and Agony" ؛ 2019 - "و اینجا و فردا" ، "زن بدعت".
در مورد شخصیت نویسنده ، او فردی نسبتاً عجیب ، کمی عجیب ، گرم مزاج و از نظر عاطفی بی بند و باری است. او بدنام شد و به قهرمان پخش های تلویزیونی مسئله دار و برنامه های رادیویی تبدیل شد (به ویژه در آغاز سال 2017). غالباً موضوع بحث در رسانه ها اظهارات خارق العاده و رفتارهای عجیب و غریب وی در بحث های تلویزیونی و برنامه های گفتگوی سیاسی است. در کنار این ، میخائیل ایوسیفوویچ دارای یکسری مزایای بدون شک است: احکام گریز ناپذیر ، ذهنیت فلسفی ، مواضع سیاسی روشن ، یک منبع باور نکردنی از نیروهای خلاق ، ذوق بی عیب و نقص.
چنین "دسته ای از تضادها" باعث افزایش علاقه به افراد ولر از سوی خوانندگان می شود ، توجه عموم مردم را به خود جلب می کند ، نویسندگان و منتقدان ادبی را به وجد می آورد. دشوار است که بگوییم کدام یک از دو اردوگاه مخالف بزرگتر است - طرفداران متعصب یا مخالفان سرسخت. همینطور باشد ، میخائیل ولر در شهرت یکی از احساسی ترین و رسوا ترین نویسندگان زمانه ما قاطع است.
نویسنده روسی با تابعیت خارجی
م.ی. ولر ، شهروند استونیایی ، به عنوان نویسنده شوروی و روسی در سراسر جهان موقعیت دارد. از پاییز 1976 ، تقریباً یک ربع قرن ، او در تالین زندگی و کار کرد. در حال حاضر او در مسکو زندگی می کند. میخائیل ایوسیفوویچ که تقریباً در جستجوی یک بخش ادبی بهتر در کشور شوروی سرگردان بود ، و بعداً در فضای پس از اتحاد جماهیر شوروی ، به شهر جوانی خود ، لنینگراد بازگشت (به همین ترتیب ، و فقط همینطور ، او هنوز هم شمال را صدا می کند) پایتخت روسیه). او در سال 2000 به یک آپارتمان در مسکو نقل مکان کرد ، که با بودجه حاصل از کار ادبی خریداری شده است. با این حال زندگی "برای دو خانه" به همین جا ختم نشد. این نویسنده عمدتا در استونی کار می کند ، که به طور مجازی آن را "dacha" می نامد. باید بگویم که این کلمه برای ولر معنای نمادین خاصی دارد. در حالی که هنوز یک فیلولوژیست سال سوم بود ، او آرزو داشت که چیزی بیشتر یا کمتر از نوشتن ، یعنی از dacha () بدست آورد (و این در زمان برژنف بود ، زمانی که این یک لوکس دست نیافتنی از قلمرو خیال بود).
با گذشت زمان ، به لطف استعداد و شغل خود ، میخائیل ولر موفق شد نه تنها در املاک و مستغلات سودمند درآمد کسب کند ، بلکه میلیونر شود. مردی با سرنوشتی دشوار و گیج کننده ، که اخیراً دهه هفتم خود را رد و بدل کرده است ، منحصراً با حقوق و حق امتیاز زندگی می کند. براساس گزارش های رسانه ای و داده های مقامات مالی ، منثور مشهور منبع درآمد دیگری ندارد.
درباره نظریه تکامل گرایی انرژی
نمونه کارهای Weller شامل تعدادی از آثار فلسفی است. آنها به مکان و نقشی که در تحولات تکاملی جهان به بشریت اختصاص داده شده اختصاص یافته است. اولین انتشار آرا philos فلسفی نویسنده ، داستان 1981 "گزارش خط" بود.خواننده این فرصت را پیدا کرد تا در سال 1988 با نظرات نویسنده در مورد جهان آشنا شود. سپس آنها در مجله "شفق قطبی" داستان "آزمون خوشبختی" را منتشر کردند. شرح مفصل ولر از مبانی فلسفه وی 10 سال بعد در کار 800 صفحه ای "همه چیز درباره زندگی" انجام شد.
متفکر ، از طرفداران نظریه تکامل انرژی اولیه انفجار بزرگ ، "نظریه عمومی درباره همه چیز" خود را مطرح می کند. در سال 2001 ولر کتاب "کاساندرا" را منتشر کرد که شامل برخی از تفسیر نظریه خود بود. در این اثر ، که به زبان آکادمیک در قالب یک پایان نامه ارائه شده است ، اصطلاح جدید "انرژی گرایی" استفاده می شود. دو سال بعد ، در داستان "الاغ سفید" ، نویسنده ویژگی های اصلی متمایز مدل خود را ارائه می دهد و نام "تکامل گرایی انرژی" را به آن اختصاص می دهد.
از نظر ذهنی ، ولر وجود انسان را مجموع احساسات و تمایل به دریافت آنها می داند. از طرف هدف ، بشریت در طی پیشرفت تمدن ، انرژی آزاد را می گیرد ، آن را دگرگون می کند و در مقیاس دائماً در حال افزایش ، با سرعت فزاینده ، آن را به بیرون رها می کند. در نتیجه ، فرد ماده پیرامونی را تغییر می دهد و در اوج تکامل جهان است.
آنچه را که فکر می کند می گوید
میخائیل ولر ، نثر نویسنده کهنه کار ، همچنان به انتشار کتاب های پرفروش ادامه می دهد ، اما به این محدود نمی شود. از قلم نویسنده بیش از پنجاه کتاب ، بررسی های تبلیغاتی متعدد ، مقالات انتقادی در مورد مجالس ادبیات و حق الزحمه نویسندگان منتشر می شود. با ثبات و ثبات باورنکردنی ، میخائیل ایوسیفوویچ قضاوتهای خود (گاهی سبک و کنایه آمیز ، گاهی سختگیرانه و سوزناک) را درباره همه و همه ابراز می کند: درباره ایدئولوژی ، میهن پرستی ، روشنفکری ، ملی گرایی ؛ در مورد زبان و ادبیات روسی
در عین حال ، هر چیز مثبتی در مورد اشیایی که منشأ محبوبیت و رفاه او هستند ، برای ولر - کاملاً صفر است: یک کلمه به رسمیت شناختن کشوری که موقعیت مدنی او را تشکیل داده است ؛ هیچ تحسینی برای پیشه وری که او در آن به عنوان یک نویسنده حرفه ای انجام داده است ، نیست. نیروهای خلاق میخائیل ایوسیفوویچ با هدف خلق آثار جدید ، ترویج نظریه فلسفی تکامل گرایی انرژی ایجاد شده توسط وی ، دفاع از دیدگاه های سیاسی وی است. در همان زمان ، میخائیل ولر ، نویسنده ، تبلیغات ، شخصیت عمومی و استاد سخنرانی در تحقق اعتبار زندگی خود ثابت و متمایل است: "من آنچه را که فکر می کنم می گویم".