در بهار 2017 ، فیلم جدیدی به نام "زندگی یک سگ" در اکران های بزرگ کشور اکران شد. برای کسانی که هنوز این عکس را ندیده اند ، این س relevantال مهم است: "این فیلم درباره چیست و آیا ارزش دیدن دارد؟"
کل فیلم به تکه های منطقی کوچکی تقسیم شده است ، که تابع یک سناریو هستند. سگی به نام بیلی ، چنان عاشقانه ارباب خود را دوست دارد ، "زندگی سگ" خود را زندگی می کند. سگ شخصیت و سرگرمی های خاص خود را دارد ، او می داند چگونه فکر کند و دوست داشته باشد. زندگی یک سگ در مقایسه با زندگی انسان بسیار کوتاه است. بیلی به عنوان یک سگ مسن می میرد ، اما در بدن سگ دیگری متولد می شود که زندگی متفاوتی دارد و داستان تأثیرگذار خود را دارد. و همینطور چندین بار چندین زندگی سگ ، شاد و نه چندان شاد. و بنابراین ، روزی روح بیلی در بدن سگ دیگری صاحب اول و محبوب خود را پیدا می کند و سعی می کند به او ثابت کند که او ، "رئیس سگ" او است …
در نگاه اول ، "زندگی یک سگ ممکن است به نظر برسد" کمی خسته کننده ، کودکانه و بی ملاحظه است. اما این تصور گمراه کننده ای است. این فیلم بسیار عمیق و آموزنده است. بعد از تماشای فیلم ، همان احساس سرخوشی و ناراحتی آمیخته ای وجود دارد که فیلم های بسیار قوی معمولاً پشت سر می گذارند. این فیلم علاوه بر داستان سگ ، سرنوشت های انسانی و داستان هایی را به تصویر می کشد که شما را به فکر فرو بردن درباره خیلی چیزها می اندازد. معنای "زندگی یک سگ" این است که اکنون زندگی کنیم ، هر لحظه مانند آخرین لحظه زندگی کنیم ، آن را به بعد موکول نکنیم و از لحظه لحظه زندگی لذت ببریم. فیلم بسیار چشمگیر است. با قضاوت درباره بررسی های مربوط به "زندگی یک سگ" ، حتی مردان هنگام تماشای آن گریه می کردند.
اگر هنوز شک دارید - برای تماشای فیلم "زندگی یک سگ" یا نه ، پاسخ صریح است - بله! این فیلم عمیق احساسات و عواطف را برملا می کند ، بنابراین اگر می ترسید اشک های خود را به عزیزان نشان دهید - فیلم را به تنهایی تماشا کنید.