شوهر کلارا لوچکو: عکس

فهرست مطالب:

شوهر کلارا لوچکو: عکس
شوهر کلارا لوچکو: عکس

تصویری: شوهر کلارا لوچکو: عکس

تصویری: شوهر کلارا لوچکو: عکس
تصویری: ۱۵ فایده رابطه جنسی برای مردان و زنان 2024, نوامبر
Anonim

یکی از بازیگران معروف سینمای شوروی کلارا لوچکو است (1925-2005). بسیاری از بینندگان او را از روی تصاویر به یاد می آورند ، جایی که او نقش زنانی با سرنوشت بسیار دشوار را بازی می کرد ، اما تعداد کمی از مردم می دانند که زندگی خود بازیگر زن با وقایع دراماتیک پر شده است.

شوهر کلارا لوچکو: عکس
شوهر کلارا لوچکو: عکس

خلاقیت لوچکو

لوچکو در بیش از 80 فیلم بازی کرد. نقش داشا شلست در "قزاق های کوبان" که باعث شهرت این بازیگر زن مشتاق شد ، بیننده ای به یاد ماندنی شد. بعد از اکران این فیلم بود که او طرفداران زیادی داشت.

تصویر
تصویر

با این حال ، موفقیت چشمگیر کلارا بعداً حاصل شد ، زمانی که او در سریال کولی در نقش کلودیا بازی کرد. در اینجا لوچکو در قالب یک مادر دوست داشتنی ، یک دوست حساس و یک زن ساده ظاهر رویای خوشبختی ظاهر شد. کلارا آنقدر ارگانیک در این نقش جا افتاد که کارگردان حتی با این واقعیت که کلودیا 40 ساله توسط یک بازیگر 60 ساله بازی می کند ، خجالت نمی کشید.

شایعات زیادی در مورد زندگی شخصی این بازیگر زن وجود داشت. او عاشق بسیاری از ستارگان سینما بود ، اما کلارا در کل زندگی خود فقط دو مرد - همسرانش را دوست داشت. لوچکو از محبوب خود بعنوان نزدیکترین و عزیزترین مردمی صحبت کرد که از او در تمام تلاشهایش حمایت می کردند.

لوکیانف سرگئی ولادیمیرویچ - شوهر اول کلارا

فیلم "قزاق های کوبان" برای لوچکو سرنوشت ساز شد ، زیرا او به بازیگر زن نه تنها لورن جلال ، بلکه عشق واقعی را در شخص سرگئی لوکیانف ، بازیگر نقش گوردی گوردیچ داد. همکاران گفتند که لوکیانف به محض ورود به رختکن و دیدن زیبایی جوان کلارا ، فریاد زد که گم شده است. این بازیگر متقابلا خواستگاری همکار 39 ساله اش را تلافی کرد. حدود یک سال پس از پایان فیلمبرداری فیلم ، عاشقان رابطه خود را با ازدواج مهر و موم کردند.

تصویر
تصویر

لوکیانف سرگئی ولادیمیرویچ بازیگر شوروی در سپتامبر 1910 در روستای نیژنی متولد شد. پدر و مادرش معدنچی بودند. سرگئی خودش در یک مدرسه معدن تحصیل کرد و خیلی زود پا به پای خانواده اش رفت و به یک معدنچی تبدیل شد. اما در کنار این ، او در محافل تئاتر نیز حضور فعال داشت. در سال 1929 ، پس از اجرای دیگر ، سرگئی فرصت یافت تا در مرحله حرفه ای تلاش خود را انجام دهد. او را به تئاتر دونباس دعوت کردند. بعداً این بازیگر دو سال در استودیوی تئاتر خارکوف آموزش دید.

همسر اول سرگئی لوکیانف رقاص بالرین Tyshkevich Nadezhda Zakharovna بود ، که با آنها یک دختر به نام تاتیانا داشتند. کلارا لوچکو همسر دوم این بازیگر شد.

لوکیانف یکی از جذاب ترین مردان سینمای شوروی به حساب می آمد. با این وجود ، تمام عشق او منحصراً متعلق به کلارا استپانوونا بود. همانطور که بسیاری از نزدیکان و همکاران بازیگران می گویند ، لوکیانف لوچکو را بت می کرد ، همیشه نسبت به او بسیار مهربان و مراقب بود ، سعی می کرد حتی یک دقیقه او را ترک نکند.

یک سال پس از عروسی ، دختری به نام اوکسانا در خانواده ای از بازیگران متولد شد. یک همسر دلسوز برای خوشبختی همسر و فرزند دلبندش تمام تلاش خود را انجام داد.

تصویر
تصویر

هنگامی که سرگئی به تور تور انگلیس می رفت ، تمام هزینه خود را صرف هدیه دادن به کلارا کرد و برای او یک لباس توری و کفش های زیبایی باورنکردنی خریداری کرد. او همیشه مد را دنبال می کرد و نفیس ترین و گرانترین چیزها را برای همسرش می گرفت.

با این حال ، خوشبختی عاشقان چندان طول نکشید ، در اول مارس 1965 ، سرگئی لوکیانوف هنگام اجرای صحنه ، بر اثر حمله قلبی درگذشت. در آن زمان کلارا حتی 40 سال سن نداشت. لوچکو غالباً یادآوری می کرد که به نظر می رسید شوهرش از مرگ قریب الوقوع خود حکایت دارد ، زیرا در آخرین روزهای زندگی خود دائماً در مورد چگونگی خوشحالی و پشیمانی از سن خود صحبت می کرد. او می دانست که روزی مجبور است همسر جوان خود را ترک کند. در چنین لحظاتی ، او اغلب اشاره می کرد که می خواهد کلارا پس از مرگ دوباره خوشحال شود.

ماملیف دیمیتری فدوروویچ - شوهر دوم بازیگر زن

کلارا لوچکو سالها تنها ماند و قلبش را به روی کسی باز نکرد. او مرگ ناگهانی همسر اول خود را بسیار سخت تجربه کرد ، اما کمی بعد سرنوشت کلارا را به دیمیتری فئودوروویچ مملیف آورد. این او بود که به بازیگر زن کمک کرد تا از غم و اندوهی که بر او جاری شده است کنار بیاید.

دیمیتری و کلارا کاملاً تصادفی در دهه 60 ملاقات کردند. مملیف به عنوان روزنامه نگار در روزنامه ایزوستیا کار می کرد و در آنجا به گزارش وقایع جنگ افغانستان می پرداخت.

تصویر
تصویر

این بازیگر به همراه دیمیتری فدوروویچ با پیری و مرگ خود روبرو شدند. این روزنامه نگار برای همسرش بسیار دلتنگ بود ، بنابراین اغلب به مزار وی سر می زد. به زودی سلامتی ماملیف خودش ضعیف شد. درست 7 سال پس از از دست دادن همسرش ، او به دنبال او رفت. مملیف در کنار لوچکو در قبرستان نوودویوی مسکو به خاک سپرده شد.

توصیه شده: