ایگور لستوچکین و آنا پرتغالوا از سال 2011 ازدواج کرده اند. قبل از این واقعه ، آنها پنج سال با هم زندگی کردند. در سال 2014 پسری از جوانان متولد شد. آنا تصمیم گرفت خود را وقف رادمیر کند اما گاهی اوقات با شوهرش برنامه اجرا می کند
ایگور لستوچکین یک کمدین ، نمایشگر و مجری تلویزیون است ، که برای شنوندگان روسی و اوکراینی شناخته شده است. فعالیت خلاقانه او با شرکت در KVN آغاز شد و به عنوان مربی در برنامه "لیگ خنده" ادامه یافت. محبوبیت دلیل توجه نزدیک دختران شده است. اما در سال 2011 ، یک اتفاق سرنوشت ساز در زندگی ایگور و آنا پرتغالو رخ داد. آنها عروسی خود را جشن گرفتند.
این زوج به طور دوره ای با هم روی صحنه برنامه اجرا می کنند و در سال 2014 آنا پسری به دنیا آورد که نام او رادمیر بود. همسر برای مدت طولانی با یک کودک در شهر کامنسکوئه زندگی کرد ، در حالی که این بازیگر خود بین محبوبش ، کیف و مسکو اختلاف داشت. به همین دلیل ، اختصاص زمان کافی به فرزندان و همسر امکان پذیر نبود ، اما با ظهور هر دقیقه آزاد ، او بلافاصله به خانه بازگشت.
ایگور خودش در 21 نوامبر 1986 در قزاقستان متولد شد ، اما خودش اوکراینی محسوب می شود ، شهروند اوکراین است. او در یک خانواده خوشبخت بزرگ شد ، اما به دلیل نام خانوادگی خود اغلب در مدرسه لقب می گرفت. این بازیگر هرگز از آنها عصبانی نشد.
آنا پرتغالووا - همسر ایگور لستوچکین
این دختر هرگز بازیگر نبوده است ، اما مدتی است که با یکی از برگزیدگان خود برنامه اجرا کرده است. قبل از خواستگاری ، این زوج مدتی با هم ملاقات کردند. خود این رابطه در 3 ژوئن 2011 ثبت شد. آنا در ماه مه سال 1986 متولد شد و از نظر تحصیلات سرمایه دار است. این زوج به طور اتفاقی در یک خوابگاه دانشجویی با هم آشنا شدند و پس از پنج سال رابطه ، ایگور تصمیم گرفت خواستگاری کند.
این بازیگر دقیقاً به یاد نمی آورد که چگونه رابطه به وجود آمد ، چه کسی ابتدا عاشق چه کسی شد. وی خاطرنشان کرد که آنها فقط به طور مداوم صحبت می کردند ، در یک شرکت با هم بودند ، به دیدار یکدیگر ، فوتبال ، و در تابستان - به ساحل می رفتند. Lastochkin می گوید که آنا بسیار زیبا است ، به راحتی می توان او را تشویق کرد یا او را بخنداند. او همیشه با این شخص بسیار راحت بود.
در مورد اعلام عشق ، این بازیگر خاطرنشان می کند که در ابتدا آنها جرات نمی کردند در مورد این احساس صحبت کنند. خود جوانان می دانستند که کنار هم خواهند بود. جرقه واقعی بین این زوج زمانی رخ داد که عاشقان به یک مسابقه فوتبال اعزام شدند. لاستوچکین به خبرنگاران گفت که بعد از او آنها پیاده به خانه بازگشتند. در ابتدا آنها زیاد بازی کردند ، سپس شروع به بغل کردن و بوسیدن کردند.
جوانان به مدت پنج سال ملاقات کردند ، عروسی به دلیل مشکلات مالی به تعویق افتاد. آنها یک باره جداگانه زندگی کردند ، آنها نمی خواستند پدر و مادر خود را بیش از حد تحت فشار قرار دهند. عروسی متوسط بود ، فقط 25 نفر. این جشن به سبک ازبکی با پختن پلو و برپایی چادر برگزار شد.
زندگی خانواده پرستو در کیف
امروز خانواده وقت زیادی را در کیف می گذرانند ، اما این شهر ، به گفته شوهر آنا ، خیلی خوب نیست ، زیرا تمرکز بیش از حد مردم ، ماشین ها ، کارخانه ها وجود دارد. ایگور دوست دارد با خانواده اش در خارج از شهر زندگی کند.
خانواده دوست دارند با هم استراحت کنند ، به کشورهای اروپایی سفر کنند. خود مجری تلویزیون به ندرت جزئیات زندگی شخصی خود را به اشتراک می گذارد ، بنابراین اطلاعات جدید منتشر شده در صفحات اینستاگرام باعث توجه ویژه طرفداران می شود.
رادمیر پدرش را روی صفحه می شناسد ، او می تواند کمی در مورد عملکرد نظر بدهد. والدین می گویند هنوز مشخص نیست که کودک چه نوع شخصیتی خواهد داشت. ممکن است ناگهان گریه کند ، بخندد.
در مصاحبه ای ، این بازیگر خاطرنشان کرد که گاهی اوقات ، وقتی حال و هوایی وجود دارد ، دوست دارد همسرش را سنجاق کند. اما این به ندرت اتفاق می افتد ، زیرا اغلب اوقات ایگور بسیار خسته به خانه می آید. مرد جوان الکل نمی نوشد ، جشن ها را دوست ندارد. سرگرمی مورد علاقه - پینت بال.
خانواده پرستو
ایگور خاطرنشان می کند که همسر خودش پسرش را بزرگ می کند. هنگامی که زن و شوهر به کیف رفتند ، زن تصمیم گرفت خود را کاملاً وقف خانواده اش کند. آنا کودک را به یک مهد کودک بسیار خوب اختصاص داد ، جایی که آنها با او زبان می آموزند و کلاسهای رشد را برگزار می کند.آنیا برنامه هایی را که پدر در آنجا اجرا می کند به او نشان می دهد. کودک بلافاصله شروع به آواز خواندن ، رقصیدن ، "ترتیب دادن کنسرت" می کند. او از مادرش می خواهد که بعد از چنین اجراهایی باید کف زد.
رادمیر عاشق این است که درگیر سازندگان لگو باشد ، بدون خواندن کتاب خوابش نمی برد. آنا عمدتاً به کار دومی مشغول است ، اما وقتی نمی تواند ، پس پدر کتاب می گیرد. گاهی مادربزرگ به خانواده مراجعه می کند ، که به طور دوره ای به والدین جوان کمک می کند. این زوج قصد استخدام پرستار بچه را ندارند. امروز زن این فرصت را دارد که به خواست خود با شوهرش به اجرا برود. ایگور خاطرنشان می کند که اولویت او همیشه خانواده خواهد بود ، نه شغل.