شوهر اولگا کابو: عکس

فهرست مطالب:

شوهر اولگا کابو: عکس
شوهر اولگا کابو: عکس

تصویری: شوهر اولگا کابو: عکس

تصویری: شوهر اولگا کابو: عکس
تصویری: 🔴فیلم غیر اخلاقی نماینده بیمه ایران محمد سلطانی با منشی خود آدرس بابلسر . خ امام . پاساژ فدائیان . 2024, ممکن است
Anonim

اولگا کابو بازیگر محبوب ، مجری تلویزیون و فقط یک زیبایی است. سرنوشت او برای نمایندگان مشاغل خلاق به اندازه کافی معمولی است: ازدواج اول ، با وجود تولد دختر محبوبش ، ناموفق بود. خوشبختی واقعی خانواده بعداً حاصل شد. این بازیگر مطمئن است که در سن 40 سالگی ، شما واقعاً می توانید همه چیز را از نو شروع کنید ، به خصوص اگر یک مرد واقعاً عاشق در این امر کمک کند.

شوهر اولگا کابو: عکس
شوهر اولگا کابو: عکس

ازدواج اول: خوشبختی و شکست

اولگا به طور اتفاقی با شوهر اول خود ، تاجر ادوارد واسیلیشین آشنا شد. همدردی تقریباً بلافاصله شعله ور شد ، اما مشکلی پیش آمد - ادوارد ازدواج کرده بود. با این حال ، این رابطه توسعه یافت ، واسیلیشین به طرز ماهرانه ای خواستگاری کرد و هدیه داد ، که بازیگر زن همیشه آن را رد کرد. با برقراری ارتباط با یک فرد بسیار ثروتمند ، او نمی خواست که او را به تجارت متهم کند.

تصویر
تصویر

روابط آزاد حدود یک سال به طول انجامید و به طلاق ادوارد از همسر اول خود خاتمه یافت. این زوج 4 سال در یک ازدواج مدنی زندگی کردند ، پس از تولد دخترش تاتیانا ، تصمیم به ثبت اتحادیه شد. اولگا کودکی بزرگ کرد و خانه داری کرد ، اما خیلی زود بدون کار خسته شد. با این حال ، واسیلیشین مخالف حرفه بازیگری او بود ، مشاجرات و مشاجرات در خانواده آغاز شد. در نتیجه ، این زوج صحبت جدی کردند و تصمیم گرفتند آنجا را ترک کنند. بعداً ، اولگا گفت که او به سادگی نمی تواند به قولش برای کار نکردن شوهرش عمل کند. برای او این مساوی بود با کنار گذاشتن شخصیت خودش. این زوج در سال 2001 از هم جدا شدند اما رابطه عادی داشتند.

جلسه سرنوشت ساز

تصویر
تصویر

چند سال بعد ، كابو به كار و تربيت دخترش پرداخت. پدر و مادرش به او کمک کردند ، او نمی خواست به رمان فکر کند. اما سرنوشت بیشتر با یک جلسه اتفاقی رقم خورد. همانطور که بعداً معلوم شد ، نیکولای رازگولیایف ابتدا متوجه بازیگر زن در خیابان شد ، برای مدت طولانی در مورد امکان آشنایی فکر کرد و با مهارت یک جلسه غیر منتظره را در یک رستوران ، در جمع دوستان ترتیب داد. در نتیجه ، اولگا توسط یکی از دوستانش به قهوه دعوت شد و در لحظه خاصی نیکولای بالای میز آمد و خواست که او را معرفی کند. توجه نکردن به یک مرد با شخصیت ، خوش لباس و خوشایند بسیار ساده بود.

با شروع رمان ، رازگولیایف 7 سال تنها بود. رابطه قبلی به پایان رسید ، در زندگی یک تاجر فقط کار و جلسات گاه به گاه ، به ویژه مهم نبود. معلوم شد اولگا همان ایده آلی است که او در تمام طول زندگی به دنبال آن بوده است و نیکولای قصد نداشت فرصت خود را از دست بدهد. روز بعد ، بازیگر یک دسته گل مجلل دریافت کرد و فهمید که این ملاقات واقعاً اتفاقی نبوده است.

تصویر
تصویر

این رابطه به سرعت توسعه یافت ، پس از چند ماه زوجین نامزدی خود را اعلام کردند. دختر اولگا از اولین جلسه ناپدری خود را پذیرفت ، پدر و مادرش نیز خوشحال شدند. نیکولای با موفقیت به تجارت مشغول بود ، صادقانه عاشق بود ، به نظر می رسید فردی قابل اعتماد و وفادار است. همانطور که بعداً مشخص شد ، همه برداشت های اول درست بودند. اولگا به شخصی که مدتها خیلی کوتاه او را می شناخت اعتماد کرد و هرگز پشیمان نشد.

زندگی خانوادگی

تصمیم در مورد عروسی در طی یک سفر مشترک به رم گرفته شد. شوهر آینده درک کرد که برگزیده او عاشقانه است ، شناخت باید برای همیشه در خاطر او باشد. کابو هنوز لحظات هیجان انگیز توضیحات را روی عرشه مشاهده به یاد می آورد.

نیکولای با ارائه پیشنهادی رسماً دست اولگا را برای والدینش خواست. عروسی در مارس 2009 برگزار شد ، جشن صمیمی بود. شش ماه بعد ، عروسی برگزار شد و تأیید کرد که این اتحادیه برای همیشه بسته شده است.

تصویر
تصویر

پس از عروسی ، اولگا و تاتیانا به نیکولای نقل مکان کردند. روابط بین همسران را می توان ایده آل دانست ، اما اولگا نگران درگیری های مکرر بین شوهر بیش از حد اقتدارگرا و دخترش بود. این بازیگر زن خود مادری دوست داشتنی و بخشنده بود ، بنابراین نمی توانست بدون مشاجرات کوچک کار را انجام دهد. بعداً روابط به حالت عادی بازگشت ، تاتیانا بزرگ توانست زبان مشترکی با ناپدری خود پیدا کند و حتی به مادرش اعتراف کرد که خودش دوست دارد همان شوهر دلسوز و توجه را داشته باشد.

در سال 2012 ، خانواده با پسری که مدتها انتظار آن را می کشید ، ویکتور ، پر شد.اولگا 44 ساله است و هنوز هم معتقد است که این سن بهترین سن برای تشکیل خانواده است. در زندگی او همه چیز وجود داشت: کار مورد علاقه ، بینندگان و طرفداران او. اما مهمترین چیز فرزندان مورد ستایش و همسر است که همیشه حمایت و درک خواهند کرد.

امروزه این زوج هنوز هم با هماهنگی کامل زندگی می کنند و بچه ها را تربیت می کنند و وقت زیادی را تنها می گذرانند. در یک محیط خلاق ، این اتحادیه یکی از موفق ترین ها محسوب می شود ، همسران در دلسوزی های بیگانه مورد توجه قرار نمی گیرند. در یک مصاحبه ، نیکولای بارها اعتراف کرده است که با اولگا مانند ماه های اول پس از ملاقات رفتار می کند و او را یک زن ایده آل می داند. خوب ، خانم بازیگر خوشحال است که بیشتر مشکلات را به شخصی که دوست دارد از او مراقبت کند ، منتقل می کند. او اذعان می کند که در خانه آنها اولین کلمه همیشه به شوهر تعلق دارد ، در حالی که او به هیچ وجه از قدرت مطلق سو abuse استفاده نمی کند.

توصیه شده: