تزار روس ایوان ششم وحشتناک 4 بار توسط یک ازدواج کلیسایی ازدواج کرد ، اما تعداد بیشتری از همسران غیر رسمی که توسط کلیسا شناخته نشده بودند وجود داشت. مورخان مطمئن هستند که حداقل 6 نفر از آنها بوده اند و سرنوشت اکثر همسران سلطنتی غم انگیز بوده است.
آناستازیا رومانوونا زاخارینا-یوریوا
ایوان واسیلیویچ خیلی جوان وارد اولین ازدواج خود شد: او به سختی 16 ساله بود. عروس نیز از خانواده رومانوف بود و شش پسر عموی تزار بود. دختر بسیار زیبایی بود و از بین چند صد متقاضی در عروس انتخاب شد. منشا عروس تزار نارضایتی عمیقی را در میان اشراف برانگیخت ، اما ایوان مخوف بر خود اصرار ورزید و آناستازیا ملکه شد.
مورخان معتقدند که این ازدواج کاملاً خوشبخت بوده است. ملکه جوان معلوم شد که نه تنها زیبا ، بلکه نرم ، مهربان ، دوست داشتنی است. او موفق شد خشمهای عصبانیت را که شاه از کودکی به آن تمایل داشت ، نرم کند. آناستازیا شش فرزند به دنیا آورد که از این تعداد دو فرزند زنده مانده بودند. زندگی خانوادگی با خوشبختی و خونسردی پیش رفت ، اما پس از آخرین تولد ، این زن بیمار شد و پس از آن به طور ناگهانی قبل از 30 سالگی درگذشت. در حین حفاری در محل دفن در استخوانها ، آثاری از جیوه یافت شد که به محققان اجازه می داد تا ادعا کنند. که همسر اول گروزنی توسط بدخواهان مسموم شد.
ماریا تمریوكوونا
همسر دوم کاملاً مخالف آناستازیا نرم و اهلی بود. او از یک خانواده چرکاسک باستان بود ، در تعمید ، شاهزاده خانم کوچنیا نام ماریا تمریوکوونا را دریافت کرد. دختر بسیار زیبا و متکبر بود ، او با عشق به آزادی ، استقلال ، شخصیت قوی و حتی بی رحمانه متمایز بود. او در شکار شکار شرکت کرد ، بسیار سوار شد. روابط با پادشاه حتی نبود و خیلی زود ملکه جدید به خیانت محکوم شد. وی نه تنها به زنا ، بلکه به یک کودتای متهم نیز متهم شد. نتیجه قابل پیش بینی بود - به زودی ملکه یاغی بر اثر بیماری ناشناخته درگذشت. برخی از مورخان معتقدند که خود تزار ایوان مقصر مرگ وی است.
مارتا سوباکینا
پادشاه همسر سوم خود را در عروس انتخاب کرد ، جایی که حدود 2000 دختر از بهترین خانواده ها در آنجا جمع شدند. مارتا سوباکینا یکی از نزدیکان تزار ، مالیوتا اسکوراتوف بود ، از نظر زیبایی و شخصیت آرام متمایز بود. در ملکه ها ، آن برگزیده مدت زیادی زندگی نکرد: 2 هفته بعد از عروسی ، او بیمار شد و دیگر نمی توانست بهبود یابد. ایوان واسیلیویچ شک کرد که همسر جوانش مسموم شده است. بستگان ملکه قبلی به این جنایت متهم شدند. مجرمان اعدام شدند و پادشاه اعلام كرد كه زن جوان به معنای جسمی زن نشده است ، به این معنی كه می توان ازدواج را باطل دانست. این تصمیم روحانیت را خشمگین کرد ، زیرا شاه قرار نبود که بیوه بماند و از قبل قصد ازدواج بعدی خود را داشت.
آنا کلتوفسکایا
طبق قوانین شرعی ارتدکس ، یک تزار نمی تواند بیش از 3 بار ازدواج کند. برای ازدواج چهارم مجوز ویژه ای لازم بود که با سختی زیادی صادر شد. به عنوان کفاره گناه ، توبه سه ساله ای به پادشاه تحمیل شد.
دختر بویار کلتوفسکی رقیب نقش ملکه جدید شد. او در همان نقد و بررسی مارتا سوباکینا انتخاب شد. این دختر با زیبایی ، سرزندگی و عشق خود متمایز بود ، که به او لطمه می زد. شش ماه بعد ، ملکه به خیانت محکوم شد ، اگرچه رابطه عاشقانه را انکار کرد. آنا با نام راهبه داریا به زور در راهبه ای تنبل شد. ملکه سابق در صومعه ای زندانی شد ، جایی که برای سالها در آنجا ماند ، بسیار بیشتر از شوهرش زندگی کرد.
همسران مجرد
مورخان در مورد همسران زیر ایوان مخوف اختلاف نظر دارند. برخی از اسامی تقلبی به حساب می آیند ، زندگینامه نویسان شک دارند که آیا این زنان در واقعیت وجود داشته اند یا نه و آیا با شاه رابطه داشته اند. از جمله چنین افراد مشکوکی می توان به ماریا دولگوروکایا اشاره کرد که به عقیده برخی همسر پنجم تزار و واسیلیس ملنت یف است. طبق افسانه ها ، اولین مورد توسط پادشاه غرق شد زیرا بکارت قبل از ازدواج نقض شده بود. نفر دوم به عنوان یک راهبه تنور شد ، دلایل دقیق این رسوایی ناشناخته است.
دو زن دیگر واقعی ترند.آنا واسیلچیکووا حدود یک سال بدون برکت کلیسا با تزار زندگی کرد. او از روی عشق زیاد با او ازدواج کرد ، اما ناگهان علاقه به زن جوان را از دست داد. آنا به عنوان یک راهبه تنبل شد ، اما عمر طولانی نکرد: پس از 2 سال درگذشت و در صومعه دفن شد.
آخرین همسر گروزنی ماریا ناگایا بود. این ازدواج 4 سال طول کشید ، تا زمان مرگ پادشاه. پس از مرگ وی ، ملکه ناشناخته به همراه پسر کوچکش دیمیتری به اوگلیچ تبعید شدند. پس از 7 سال ، شاهزاده در شرایط نامشخصی درگذشت. نزدیکان اعتقاد داشتند هنگام بازی با چاقو تصادفی رخ داده است ، اما مادر آنها که از اندوه ناراحت شده بود آنها را به قتل متهم کرد. عاملان ادعا شده توسط جمعیت تکه تکه شدند ، و بعداً ماری نذورات صومعه ای را در صومعه انجام داد و مارتا راهبه شد.
پس از 4 سال ، ملکه رسوا به مسکو بازگشت و دیمیتری اول دروغین را به عنوان پسر زنده شده خود شناخت ، اما سپس سخنان خود را پس گرفت.
