ایوان اورگانت امروز به حق محبوب ترین مجری تلویزیون در کشور شناخته می شود. جذابیت ، شوخ طبعی و توانایی منحصر به فرد او در کودک ماندن در سن کاملا جوان او فضای جادویی راحتی روحانی را در اطراف شخصیت او ایجاد کرد. به طور طبیعی ، طرفداران می خواهند از تمام جزئیات زندگی شخصی یک هنرمند مشهور ، از جمله اطلاعات مربوط به فرزندان او مطلع شوند.
علی رغم علاقه بسیار زیاد به شخص ایوان اورگانت ، اطلاعات زیادی درباره زندگی شخصی وی در حوزه عمومی وجود ندارد. این به دلیل نگرش نمایشگر به این جنبه از زندگی است. بت میلیون ها هوادار با تمام وجود در تلاش است تا از خانواده و دوستانش در برابر هیاهوی زیاد محافظت کند که این امر می تواند تعادل راحت درون خانواده را بر هم زند.
بیوگرافی مختصر ایوان اورگانت
در 16 آوریل 1978 ، در شهر نوا ، بازیگر آینده تئاتر و فیلم روسی ، نمایشگر ، خواننده ، موسیقی دان ، تهیه کننده ، مجری تلویزیون و رادیو در خانواده ای با "ریشه های عمیق هنری" متولد شد. خود این هنرمند معتقد است که آینده اش در رحم مادرش از قبل تعیین شده بود. با این حال ، فقط مادربزرگ از نزدیک درگیر پرورش وانیا بود ، زیرا پدر و مادر وقتی پسر به سختی یک ساله بود طلاق گرفتند.
قابل ذکر است که پس از سالن ورزشی آموزش عمومی ، یک جوان توانمند بلافاصله وارد سال دوم دانشگاه تئاتر شد. هدیه انکارناپذیر کنترل احساسات مخاطب ، ایوان را به مسیر نمایش و نوازنده سوق داد. و پس از اولین موفقیت در سایتهای باشگاههای سن پترزبورگ ، او به عنوان مجری در رادیو و تلویزیون تحقق یافت.
"انسان-موفقیت" نام میانی این هنرمند خارق العاده و خلاق است. نمونه کارهای حرفه ای او امروز شامل پروژه های شناخته شده ای مانند "Smak" ، "بهار با ایوان اورگانت" ، "پروژکتورپریشیلتون" ، "سیرک با ستاره ها" و البته "Evening Urgant" است.
کارینا آودئوا
زندگی شخصی ایوان اورگانت همیشه در مرکز توجه زنان بوده است ، زیرا ارتش طرفداران او شایسته حسادت همه مردان خانم خانگی است. با این حال ، شروع اولیه زندگی خانوادگی به تعداد نسبتاً کمی داستان عاشقانه کمک می کند.
در حالی که هنوز در دبیرستان بود ، وانیا با کارینا آودیوا که 4 سال از دوست پسر جوانش بزرگتر بود آشنا شد. همسر اول آینده بت میلیون ها طرفدار ، قلب یک مرد داغ را در یک دیسکو روستایی تصاحب کرد ، که جوانان هنگام استراحت در یک روستای کلبه ای تابستانی در نزدیکی سن پترزبورگ به آن دست یافتند. رمان در مقام "رفت و آمد مکرر" متعاقباً به سطح دیگری منتقل شد. و بلافاصله پس از روی سن ، یک سبزه بلند قد با ظاهری مشخص محبوب خود را به اداره ثبت احوال محلی برد.
البته والدین هر دو طرف تازه عروس قاطعانه مخالف چنین تصمیم عجولانه ای بودند. اما پیش زمینه هورمونی ایوان به قدری زیاد بود که او به سادگی مجبور به اولین اشتباه در جبهه شخصی شد. طبیعتاً ، با شروع زندگی روزمره خاکستری زندگی خانوادگی ، همراه با بی نظمی زندگی و بی پولی ، حال و هوای تابستان به طور چشمگیری تغییر کرد.
جالب است که ترکیدن حباب صابون این خانواده که به طور ناگهانی در فراموشی فرو رفته است ، باعث نشد که همسر سابق اورگانت نام اصلی خود را برگرداند. علاوه بر این ، حتی پس از دو ازدواج بعدی ، او تصمیم گرفت که حداقل از طریق شناسنامه مشابه گذرنامه به شکوه ایوان بپیوندد.
تاتیانا گورکیان
دومین تلاش برای ساختن یک لانه خانوادگی دنج توسط یک مرد داغ انجام شد که می خواست همه چیزهای عاشقانه را در فرم استاندارد تنظیم شده در دفتر ثبت لباس بپوشاند ، تقریباً بلافاصله پس از کار جوان در MTV انجام شد ، جایی که او با تاتیانا گورکیان آشنا شد ، که قبلاً آنجا کار می کرد
اختلاف سنی (4 سال) ، مشابه اولین عزیزم ، متقاضی جذابیت های زن را آزار نمی دهد. اولین سفر به پرتغال ، جایی که جوانان از نظر ظاهری می توانستند به راحتی برای بومی های محلی عبور کنند ، دلیل سنگینی برای ایجاد روابط جدید شد.قابل توجه است که ، به گفته تاتیانا ، او سپس از یک مداح آزار دهنده فرار کرد. و همه چیز معلوم شد که یک شانه قوی برای او با یک چشم بهم زدن جایگزین شانه دیگری شد.
دو قلب داغ و دو جفت چشم قهوه ای پس از سفر به کشور محل سکونت سبزه ها دیگر نمی توانستند وجود خود را بدون یکدیگر تصور کنند. با این حال ، فقط ایوان به دنبال مشروعیت بخشیدن به این رابطه بود. ظاهراً تمایل طبیعی به انجام هر کاری صحیح در آن زمان غالب بوده و اکنون نیز ادامه دارد. به گفته گورکیان ، زن جوان می ترسید با مهر در گذرنامه همه چیز را خراب کند و بنابراین از هر طریق ممکن از هرگونه تغییر جلوگیری می کند.
با این حال ، این رویکرد عشق و سعادت ابدی را تضمین نمی کند. بعد از 5 سال رابطه عاشقانه آنها قطع شد. اما ایوان اورگانت ، به دلیل برگزیده خود ، حتی از شهر نوا به پایتخت نقل مکان کرد. به هر حال ، بذله گو و خوخماچ بسیار سخت از دوست دخترش که بسیاری از دوستان و آشنایانش قرن هاست یک همسر واقعی می دانستند ، تحمل کردند.
ناتالیا کیکنادزه
آخرین بار قلب بزرگ ایوان اورگانت پس از ملاقات با یک همکلاسی در سالن بدنسازی ناتالیا کیکنادزه ، که سالها پس از فارغ التحصیلی مشترک اتفاق افتاد ، ضربان قلب خود را از دست داد. حتی در سالهای مدرسه نیز جرقه ای عاشقانه بین جوانان به راه افتاد. با این حال ، سرنوشت آنها این بود که پس از جدایی طولانی تصمیمات جدی بگیرند. در این زمان ، ناتالیا قبلاً یک تجربه ده ساله ازدواج با تیموراز کوتالیا و دو فرزند در زرادخانه زندگی خانوادگی داشت.
آشنایان قدیمی پس از ملاقات در مسکو ، احساسات فراموش شده خود را برانگیخته و پس از مدتی آنها قبلاً به آنجا نقل مکان کرده بودند. این رابطه برای مدت طولانی در وضعیت ازدواج مدنی ادامه داشت. در این فرم ، این خانواده با یک دختر به نام نینا تکمیل شد. و تنها 7 سال پس از این واقعه ، ایوان و ناتالیا سفری تاریخی به اداره ثبت احوال انجام دادند و در آنجا روابط را به صورت روال استاندارد رسمیت دادند. به زودی دومین دختر مشترک آنها والریا متولد شد.
بنابراین ، خانواده ایوان اورگانت امروز علاوه بر همسران ، نینا و والریا و همچنین دختر اریکا از ازدواج قبلی ناتالیا را شامل می شود. علاوه بر این ، همسر این هنرمند یک پسر به نام نیکو دارد که پس از طلاق والدینش ، برای زندگی با پدر خودش در سن پترزبورگ ماند.
به گفته خود مجری و شومن ، او همسر فعلی خود را آنقدر دوست دارد که این مسئله به طور کامل به اریکا منتقل می شود ، او خود را فرزند خودش می داند. و او ناتالیا را با چنین مصادیق ملایم ، وفادار ، صبور و سرحال توصیف می کند.
فرزندان ایوان اورگانت
ایوان خود را پدر بسیار فرزندان می نامد. و در واقع همینطور است. از این گذشته ، سه دختر ، از جمله اریکا بزرگسال ، از هر طرف با عشق و مراقبت خود او را محاصره کردند. دختر ازدواج قبلی ناتالیا با ناپدری اش بسیار گرم است. آنها زمان زیادی را با هم می گذرانند و واقعاً می توانند افراد خانواده محسوب شوند.
علیرغم خوشرویی و خوش بینی ، اورگانت خود را والدی سخت گیر می داند ، که اغلب خود را در دستورالعمل های پرتحرکی متوجه کودکان بدجنس می کند. با این حال ، او بسیار زودرنج است ، که در پشیمانی های اجتناب ناپذیر بعدی که باید از خشم تکان دهنده خود توبه کند ، ابراز می شود.
"من یک پدر مهربان هستم ، اما عصبی هستم. این اتفاق می افتد که من می توانم یک حرف خیلی تند بگویم ، و البته ، خودم را به خاطر آن خیلی مقصر می دانم. من می خواهم همانطور که در داستان ویکتور گولیاوکین "پدر خوب من" برای کودکان باشم ، - می گوید ایوان اورگانت.
اگر تصمیم گرفته شود که چنین عنوانی در آینده نزدیک معرفی شود ، یک همسر و پدر خوشبخت می توانند به حق روی عنوان "بهترین والدین زمان ما" حساب کنند.