سرگئی یسنین شاعر بزرگ چهار فرزند داشت ، اما هیچ یک از آنها فرصتی برای یادگیری عشق و محبت پدر نداشتند. به دلیل جوانی یا خودخواهی ، همیشه خلاقیت و علاقه های عشقی را ترجیح می داد. بعلاوه ، یسنین خیلی زود نبود که در قلب وراث خود اثری ملموس از خود به جا بگذارد. اگرچه زندگی فرزندان وی از طرق مختلف شکل گرفت اما آنها یاد پدرشان را گرامی داشتند و کارهای شاعر را به خوبی می شناختند.
فرزندان نامشروع یسنین
یسنین برای اولین بار در سن 19 سالگی پدر شد. دو سال زودتر ، وی استان زادگاه خود ریازان را ترک کرد و به مسکو آمد. او ابتدا زندگی خود را در یک قصابی تأمین می کند ، سپس در چاپخانه کارآفرین Snytin کار می کند و در آنجا با تصحیح گر آنا Izryadnova آشنا می شود. عاشقان تصمیم گرفتند بدون اینکه رسمیت رابطه را روی کاغذ رسمی کنند ، با هم زندگی کنند. کمتر از یک سال بعد - 21 دسامبر 1914 - پسر آنها یوری متولد شد. همانطور که آنا به یاد آورد ، پدر جوان به معنای واقعی کلمه از دیدن کودک از خوشحالی می درخشید. او حتی یک شعر کوچک به وارث تقدیم کرد. با این حال ، زندگی خانوادگی فقط یک ماه طول کشید: یسنین در فوریه 1915 زن و پسر کوچک محبوب خود را ترک کرد. از آن لحظه تا زمان مرگش ، او فقط گاهی اوقات در زندگی آنها ظاهر می شد.
یوری تحصیلات حرفه ای خود را در دانشکده فنی هواپیمایی فرا گرفت. او به معنای واقعی کلمه کار پدرش را قلباً می دانست. متأسفانه ، در سال 1934 او خوش شانس نبود که در جمع جوانان ، جایی که افکار فتنه انگیزی علیه دولت فعلی ابراز می شد ، باشد. بعداً ، یكی از شركت كنندگان در آن گفتگو ، كه در یك پرونده كاملاً متفاوت بازداشت شد ، تصمیم گرفت كه یك قسمت قدیمی را در شهادت خود ذکر كند.
پسر یسنین در سال 1935 هنگام خدمت در ارتش دستگیر شد. وی به فعالیت های تروریستی متهم شد و به مجازات اعدام محکوم شد. یوری در 13 آگوست 1937 مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مادرش هرگز در مورد سرنوشت پسرش چیزی نبرد. آنا ایزریادنووا نتوانست پایان "ده سال بدون حق مکاتبه" را ببیند و در سال 1946 درگذشت. نام یوری یسینین متهم ناعادلانه با تلاش برادر ناتنی اش اسکندر در سال 1956 احیا شد.
برای آخرین بار ، چهارمین بار ، سرگئی یسنین یک سال و نیم قبل از مرگش پدر شد. موزه و محبوب بعدی او مدت ها مترجم و شاعر نادژدا ولپین نبود. از این رمان ، پسری به نام الكساندر در 12 مه 1924 متولد شد. و یسنین ، با اطلاع از ظاهر قریب الوقوع کودک ، لذت زیادی را احساس نکرد ، سپس دختر مغرور ، بدون ترک آدرس جدید ، از او به لنینگراد فرار کرد. این پسر کاملاً شبیه پدر مشهور به دنیا آمد. درست است که شاعر فقط دو بار موفق به دیدن او شده است.
الكساندر یسنین-ولپین تحصیلات عالی خود را دریافت كرد و از دانشكده مکانیك و ریاضیات و تحصیلات تکمیلی در دانشگاه دولتی مسکو فارغ التحصیل شد. اما سالها او عمدتاً به عنوان مخالف سرسخت رژیم شوروی و از رهبران جنبش مخالف شناخته می شد. پسر کوچک یسنین بیش از یک بار هزینه آزادی فکر خود را پرداخت: او را به تبعید در منطقه کاراگاندا فرستادند ، به زور در بیمارستان های روانپزشکی معالجه کردند و به زندان انداختند.
سرانجام ، در سال 1972 ، اسکندر به معنای واقعی کلمه مجبور به مهاجرت به ایالات متحده شد. در خارج از کشور ، او به تدریس مشغول بود ، فراموش نکرد که دولت شوروی را سرزنش کند. همچنین ، قضیه ای که در مورد فضاهای دوتایی کاربرد دارد ، نام او را یدک می کشد. یسنین-وولپین طولانی ترین عمر را در میان تمام وراث شاعر بزرگ داشت. وی در شانزدهم ماه تولد 92 سالگی در 16 مارس 2016 از دنیا رفت.
فرزندان همسرش زینیدا ریچ
یسنین سه بار به طور رسمی ازدواج کرد. بازیگر معروف آینده Zinaida Reich اولین همسر قانونی او شد. آنها در تحریریه روزنامه "People Delo" ، جایی که دختر به عنوان منشی تایپیست کار می کرد ، دیدار کردند. در ژوئیه 1917 ، این زوج در یک کلیسای کوچک روستایی در منطقه Vologda ازدواج کردند. رابطه همسران کوتاه مدت و چشمگیر بود ، اما در این ازدواج دو فرزند متولد شد. دختر تاتیانا در 29 مه 1918 و پسر کنستانتین - در 3 فوریه 1920 به دنیا آمد. هنگامی که کوچکترین فرزند یک ساله بود ، یسنین درخواست طلاق داد.
با این حال ، خیلی زود زینیدا خوشبختی واقعی خود را پیدا کرد ، هنگامی که در هنگام کار در کارگاه های عالی کارگردانی با Vsevolod Meyerhold ملاقات کرده بود. در سال 1922 او شوهر او شد و با فرزندان رایش مانند خانواده رفتار کرد. گاهی اوقات یک پدر واقعی در زندگی آنها ظاهر می شد. اما او دخترش را بیشتر از پسرش ترجیح داد ، زیرا دختر بیشتر شبیه او بود.
سرنوشت تاتیانا یسینینا هنگامی که در سال 1939 ناپدری وی میرهاولد دستگیر شد و مورد اصابت گلوله قرار گرفت ، سرنوشت زیادی به خود گرفت و به زودی مادرش در شرایط مرموز کشته شد. دختر نزدیکترین بستگان خود را از دست داد و از برادر کوچکترش کنستانتین مراقبت کرد. در طول جنگ بزرگ میهنی ، تاتیانا برای تخلیه به ازبکستان رفت و تا پایان زندگی در آنجا ماند. او به عنوان خبرنگار ، سردبیر علمی کار کرد ، چندین کتاب درباره پدر و مادر معروف و ناپدری نوشت. وی در 5 مه 1992 در تاشکند درگذشت.
کنستانتین پسر میانی یسنین از انستیتوی مهندسی عمران مسکو فارغ التحصیل شد. در سالهای سخت دانشجویی ، آنا ایزریادنووا ، مادر پسر بزرگ شاعر ، به او کمک کرد. وقتی جنگ شروع شد ، آن جوان به جبهه رفت و در آنجا سه بار مجروح شد و حتی به اشتباه قاتل کشته شد. در زمان صلح ، تحصیلات خود را در این موسسه ادامه داد و سپس در صنعت ساختمان کار کرد.
اشتیاق جدی به فوتبال کنستانتین را بر آن داشت تا سوابق آماری این رویدادهای ورزشی را ثبت کند و در نتیجه ، وی به عنوان یکی از اولین ناظران فوتبال در سراسر کشور مشهور شد. پسر میانی یسنین عضو اتحادیه روزنامه نگاران بود ، چندین کتاب در موضوعات ورزشی منتشر کرد. علاوه بر این ، او به یاد پدرش بسیار اهمیت می داد ، در رویدادهای اختصاص داده شده به شاعر شرکت می کرد. کنستانتین یسنین در 26 آوریل 1986 درگذشت. وی در مسکو درگذشت و در همان قبر با مادرش زینیدا رایش دفن شده است.