رئیس جمهور لینکلن: شکارچی خون آشام توسط دو کارگردان برجسته زمان ما کارگردانی شد. تیم برتون به عنوان تهیه کننده ، تیمور بکامبتوف به عنوان کارگردان بازی کرد. این توزیع مسئولیت ها روحیه فیلم را تحت تأثیر قرار می دهد: کنایه از برتون در پس زمینه محو می شود ، ولع بکامبتوف برای نبرد و میهن پرستی غالب می شود.
فیلمنامه این فیلم براساس رمانی به همین نام ساخته ست گراهام اسمیت ساخته شده است. این هوشمندانه داستان های واقعی و خیالی را با هم ترکیب می کند. خط داستانی خون آشام که امروزه محبوب است ، در بیوگرافی واقعی آبراهام لینکلن بافته شده است. با تمرکز بر مبارزه با نیروهای شر ، فیلمسازان در مورد مراحل اصلی زندگی شانزدهم رئیس جمهور ایالات متحده صحبت کردند.
پسری که بعداً سیاستمدار می شود ، با پدر و مادرش در یک کارخانه در ایندیانا زندگی می کند. او که از کودکی با احساس عدالت روبرو شده بود ، یک بار برای کمی شفاعت ایستاد. در نتیجه این ماجرا ، پدر آبراهام با ماشین کار درگیر می شود و خانواده این شغل را از دست می دهند. علاوه بر همه چیز ، مالک تقاضای پرداخت بدهی او را می کند و هنگامی که از او امتناع می شود ، او (که خون آشام می شود) مادر لینکلن را می کشد.
پس از آن ، بینندگان ابراهیم را به عنوان یک بزرگسال می بینند. این فیلم به طور کلی با یک طرح قطعه قطعه ای خرد و خرد شده مشخص می شود. مرد جوان سعی می کند از قاتل مادرش انتقام بگیرد ، اما او زنده می شود و لینکلن می فهمد که نابود کردن خون آشام خیلی آسان نیست. با این حال ، او با غریبه ای ملاقات می کند که مربی او در جنگ با دشمن می شود. او ابراهیم را ترغیب می کند که به مبارزه بین شمال و جنوب کشور بپیوندد. همانطور که توسط نویسندگان فیلمنامه تصور شده است ، جنگ داخلی بین خون آشام هایی که جنوب برده دار جنوب را اشغال کرده و شمال غربی ها انجام می شود.
قسمت عمده ای از فیلم به صحنه های درگیری بین انسان ها و خون آشام ها اختصاص دارد. طرفداران جلوه های ویژه مطمئناً از آنچه روی صفحه رخ می دهد قدردانی خواهند کرد. آبراهام لینکلن یک کار سیاسی موفق دارد ، رئیس جمهور ایالات متحده می شود و سخنرانی معروف در مورد رهایی بردگان را ایراد می کند. او نیروهای شمال را هدایت می کند و نقره پس انداز آنها را تأمین می کند. پس از آن ، گروههای از افراد یک حمله تهاجمی را آغاز می کنند و در نهایت در جنگ داخلی پیروز می شوند.
لینکلن از فرصت تبدیل شدن به یک خون آشام و بدست آوردن جاودانگی چشم پوشی می کند. او زندگی و سیاست انسانی را انتخاب می کند. اما ، همانطور که از تاریخ مشخص است ، او به زودی در یکی از خنده دارترین صحنه های نمایش که رئیس جمهور به همراه همسرش به آنجا آمد ، زخمی شد.