دنیس شالنیخ تنها پسر بازیگر محبوب تئاتر و فیلم روسی النا یاکوولوا است. پس از غلبه بر ربع قرن اول زندگی خود ، یک جوان نمی تواند افتخار کند که ، مثلاً در یک حرفه تصمیم گرفته یا یک خانواده خوشبخت ایجاد کرده است. با این حال ، این تنها دلیل افزایش علاقه از سوی مطبوعات و افراد عادی شبکه های اجتماعی در اینترنت به وی نیست.
بسیاری از کودکان از خانواده های هنری آمده و راه والدین خود را دنبال می کنند. غالباً ، اگر تئاتر یا فیلمبرداری نباشد ، حداقل حرفه های خلاقانه نزدیک به این حرفه را انتخاب می کنند. همچنین اتفاق می افتد که فرزندان افراد مشهور در پرتوهای شکوه والدین ستاره خود قرار دارند و آشکارا از این امر سو take استفاده می کنند. پسر النا یاکوولوا و همسر دوم او ، بازیگر تئاتر Sovremennik والری شالنیخ ، کاملاً متفاوت عمل می کند. او از یک بازیکن مهم دور است ، ماشین های باحالی را رانندگی نمی کند ، در کلوپ های شبانه رفت و آمد نمی کند. دنیس دوست ندارد در جمع ظاهر شود ، بندرت مصاحبه می کند ، با مادرش در رویدادهای اجتماعی شرکت نمی کند ، سعی می کند از هوادارانش دوری کند. با این حال ، جزئیات زندگی وارث برای والدین برجسته مورد توجه بسیاری است. دلیل این امر این بود که مرد جوان ، با ابتکار عمل خود ، صاحب ظاهری فوق العاده تکان دهنده شد.
شاهزاده کوچولو
در 7 نوامبر 1992 پسری جذاب از النا یاکوولوا متولد شد. کودک از نوزادی بیرون آمد ، از یک افسانه مانند شاهزاده ای بور شد: چهره ای مهربان ، نگاهی تمیز و باز. دنیس همیشه حیوان خانگی داشت: ابتدا یک دوست چهار پا از نژاد کوکر اسپانیل و سپس یک هاسکی. امروزه در خانواده علاوه بر مورد علاقه همه به نام دیک ، سه سگ دیگر نیز وجود دارد: لابرادور لستیک ، چوپان آلمانی باری و یورکشایر تریر یوستاس. یاکوولف به شوخی در مورد سگهای خود می گوید که آنها از آرامش در خانواده محافظت می کنند. اگر کمی صدای خود را بلند کنید ، آنها پارس غیرقابل تصوری را ایجاد می کنند. کجا می توانیم قسم بخوریم ، همه مسائل را با آرامش حل می کنیم ، با هم زندگی می کنیم ».
پس از مدرسه ، والدین پسرشان را برای تحصیل به انگلیس فرستادند. اما او زودتر از موعد مقرر از آکسفورد بازگشت و گفت که دانشی که آنها در آنجا می دهند بعید است در خانه برای او مفید باشد. آموزشهای بیشتر در بخش کارگردانی انستیتوی بشردوستانه تلویزیون و رادیو پخش شد. به موازات آن ، وی به عنوان دستیار مدیر هنری کار می کرد. در سال سوم ، مشخص شد که حرفه های مرتبط با تئاتر و سینما ، دنیس جذب نمی شود. و در شورای خانواده تصمیم گرفته شد که این موسسه را ترک کند.
باید بگویم که در دوران کودکی ، دنیس کمی تجربه بازیگری داشت. وی در سن 11 سالگی در اپیزودهای سریال تلویزیونی اگر فردا پیاده روی شرکت کند بازی کرد. به دنبال آن نقش جدی در سریال "راز دهان گرگ" به وجود آمد. دنیس دیگر در فیلم ها بازی نکرد. به تازگی ، النا یاکوولوا پسرش را برای شرکت در کارهای خلاقانه خود جذب کرده است. "شاهزاده بزرگ" تصویری از کتاب آنتوان دو سنت اگزوپری و یک نمایش تئاتر معمولی نیست ، بلکه یک اجرای خودآموز است. دیمیتری بیکبایف ، کارگردان صحنه ، تنظیم رقص توسط یگور دروزینین ، موسیقی - ارکستر Harmonia mundi. این بازیگر نقش اصلی را بازی می کند ، و همچنین مدیر هنری تولید "استودیوی تئاتر" 15 "است. این نمایش به عنوان بخشی از پروژه خیریه کاملا روسی به همین نام ایجاد شده است. ترکیب گروه از نمایش به نمایش دیگر تغییر می کند ؛ کودکان از مناطق مختلف روسیه در کار شرکت دارند. این نوعی کلاس استاد مشهور برای بازیگران مشتاق است.
بعید به نظر می رسد که حضور در صحنه به این معنی باشد که دنیس شالنیخ در مسیر پیروی از پدر و مادر خود قدم گذاشته است. امروز مرد جوان به کارهای خلاقانه خود در زمینه موسیقی پی می برد. وی به همراه دوست کودکی خود ولادیمیر کوتیچف ، یک گروه راک به نام 2odD ایجاد کرد. اولین ویدیو کلیپ با موضوع آهنگسازی "وزن" منتشر شد. نوازندگان قصد دارند اجراهای صحنه ای را ترتیب دهند.
و نه کمی ، و نه یک شاهزاده
تشکیل یک ارگانیسم جوان با مجتمع های سنی ذاتی این روند همراه است. در دنیس ، آنها به دلیل رشد سریع و تمایل به افزایش وزن ظاهر شدند. پسر توجه خود را به ظاهر خود جلب کرد و شروع به مدل سازی بدن کرد. این امر علاوه بر بازدید از سالن بدنسازی ، بلکه یک سرگرمی نسبتاً جدی برای بدن سازی نیز به وجود آمد. شالنیخ در مسابقات حرفه ای تمام روسیه شرکت کرد. با این حال ، مسئله به سطح بین المللی بدن سازی نرسید. با ادامه دادن به مد بدن سازی ، مدتی به عنوان مربی مرکز تناسب اندام کار کرد.
دنیس در حالی که هنوز دانشجوی دانشگاه تئاتر و فیلم بود ، به فن آوری های ایجاد آرایش حجمی علاقه مند شد و برنامه های این مرد جوان رفتن به لس آنجلس برای تسلط بر مهارت آرایش پلاستیکی است. در این بین ، او زندگی خود را در یکی از آرایشگاه های مسکو تأمین می کند و برای شیک پوشان پایتخت مدل موهای شیک می سازد.
پسر النا یاکوولوا کاملاً مستقل زندگی می کند و به آنچه کم دارد راضی است. او به ورزش ادامه می دهد ، به یک فلسفه وگان پایبند است ، هیچ اعتیادی به الکل و دخانیات ندارد. دنیس حیوانات را دوست دارد ، با این حال ، بر خلاف سگ والدینش ، او دو گربه گرفت.
زندگی شخصی او خیلی خوب پیشرفت نمی کند. رابطه با ریتا میلر درخشان و زیبا ، که به عنوان استاد سالن خال کوبی محل دیدار آنها کار می کرد ، حدود دو سال طول کشید. رمان عاشقانی که به ظاهر کاملاً خوشحال بودند ، به جدایی ختم شد. داستان عشق برای ویکتوریا ملنیکووا ، که در ژوئیه 2017 همسر شالنی شد ، از آنجا آغاز شد که دانشجوی موسسه روزنامه نگاری و خلاقیت ادبی با مربی به نام دنیس به کلاسهای تناسب اندام آمد. اخلاص و لطافت طبیعی مرد جوان او را مجذوب خود کرد. دنیس در آشنایی جدید خود بلافاصله خلاقیت و مهر زنی رفتاری را دوست داشت. به گفته یاکوولوا ، او بلافاصله فهمید که پسرش ناامیدانه عاشق شده و عروسی در پیش است. مانند اولین بار ، دنیس زندگی شخصی خود را از مادر پنهان نکرد و او را به شخص مورد علاقه خود معرفی کرد. ویکا ، با روحیه ، با شوخ طبعی ، النا را در دوران جوانی خود یادآوری کرد. اما ازدواج برای دنیس موفقیت آمیز نبود. بعد از یک سال و نیم ، این ازدواج منحل شد.
لباسهایشان به آنها خوشامد می گوید ، اما ذهنشان از آنها دور می شود
طبق معمول در بین جوانان ، شالنی جزئیات زندگی خود را در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارد. در اینترنت است که احساسات جدی پیرامون شکل ظاهری او شعله ور می شود. دلیل این امر علاقه بیش از حد دنیس به خال کوبی و همچنین سوراخ کردن و زخم شدن است. همه چیز با "خال کوبی" ساخته شده از عکس یک سگ محبوب شروع شد. این نوجوان تصمیم گرفت اولین درآمد کسب شده خود را صرف این کار کند. در خانه ، چنین پیامی با درک و استقبال روبرو شد ، امید که این مربوط به سن باشد و به زودی منتقل خواهد شد. با این حال ، پسر بیشتر و بیشتر درگیر فرآیند "خودسازی" می شود و شروع به شباهت به عروسک لانه ای رنگ آمیزی می کند. تنها یک سوم از سطح بدن دنیس از نقاشی دستگاهی که موضوعی کاملاً دور از مثبت ندارد ، عاری بود.
کارشناسان می گویند روی آوردن به یک تصویر غیرمعمول همیشه با اعتراض اجتماعی یا تمایل به ایجاد احساس و طوفان عواطف نسبت به خود از دیگران همراه نیست. غالباً ، به دلایل دیگری به گرافیک پرخاشگرانه متوسل می شویم: برای پنهان کردن آنچه در اعماق روح یک فرد مظنون و ناامن اتفاق می افتد. کسانی که راهی دیگر برای ابراز عقیده خود نمی بینند تبدیل به تکان دهنده می شوند.
اولین چیزی که دنیس به دلیل ظاهر غیرمعمولش با آن روبرو شد این بود که خال کوبی بیش از یک بار در هنگام درخواست کار به مانعی تبدیل شد. و تعداد حملات نفرت انگیز به اینترنت درباره چنین روشی اصیل برای ابراز وجود ، به سادگی خارج از مقیاس است.کار به جایی رسید که نه تنها کاربران اینترنت ، بلکه خبرنگاران رسانه های بیکار نیز برچسب Crazy Freak را چسباندند و آن را با فریب های فیلم Castle Freak مقایسه کردند. دنیس به این واقعیت که او به عنوان یک عنصر خطرناک اجتماعی اعلام شد واکنش تندی نشان داد و نه فقط به عنوان خرده فرهنگی رتبه بندی شد که افرادی را که کلیشه های اجتماعی را رد می کنند ، متحد کند. به گفته شالنی ، ناتوانی در اتخاذ ظاهری غیرمعمول و "ایجاد برچسب در هر ثانیه با خال کوبی و سوراخ" ، نشانه تفکر محافظه کارانه است.
وارث بازیگر زن مشهور مدت هاست اعتراف کرده که از توجه همه خسته شده است. چندین ماه پیش ، دنیس حساب های خود را پاک کرد و از همه سیستم عامل های اطلاعات ناپدید شد. اما ما دوست داریم "با لباس ملاقات کنیم" ، اما آنها قصد ندارند "مطابق ذهن خود را ترک کنند". تأملات و مشاهدات مشترک شالنی در اینترنت نادیده گرفته می شود. در همان زمان ، ظاهر تکان دهنده پسر النا یاکوولوا همچنان مردم را هیجان زده می کند:
- منظره جسمی پمپ شده که با خال کوبی و جای زخم پوشانده شده است دائماً این گمانه ها را ایجاد می کند که یک بدنساز از استروئیدهای آنابولیک و استروئیدهای آنابولیک استفاده می کند.
- به محض اینکه یک ویدیو کلیپ با مشارکت دنیس و شریک زندگی او از گروه 2odD در یوتیوب ظاهر شد ، صفحات رسانه ها و تالارهای گفتگوی اینترنتی پر از عنوان هایی بود مبنی بر اینکه پسر یاکوولوا "به بیمارستان روانپزشکی رسید". طبق این طرح ، که در یک بیمارستان روانپزشکی فیلمبرداری شده است ، نوازندگان نقش بیمارانی را که از این موسسه فرار کرده اند بازی می کردند.
- تمایل دیوانه به ترولینگ بی ادبانه و بدبینانه که مدتی در وبلاگ هایش علاقه مند بود ، به دلیل استفاده از مواد مخدر نسبت داده شد.
- خوشبختانه اینستاگرام عکس هایی از ازدواج و ارتباط او با دختران را منتشر کرد. در غیر این صورت ، پیروان مطمئناً "بحث" راجع به موضوع گرایش جنسی غیر سنتی یک جوان "هدایت" می کردند.
در تب و تاب جنگ های اطلاعاتی ، بسیاری به این واقعیت توجه نکردند که دنیس آزمایش های عجیب را با ظاهر خود متوقف کرد و برای سبک سازی چهره خود گام برداشت. او سبک پرخاشگرانه خود را به سبکی محدودتر و مانند تجارت تغییر داد. هیچ مدل موی سرخوش ، ریش رنگی و نحوه لباس پوشیدن به روشی خاص وجود نداشت. چندین سال است که نقاشی های جدیدی در چهره و بدن یک مرد جوان ظاهر نشده است. در یکی از مکالمات اخیر با پدرش ، در پاسخ به این سوال که آیا از اینکه خال کوبی می کند پشیمان نیست ، دنیس با صراحت پاسخ داد: "بله ، من". اما آنچه انجام شده انجام شده است. تقریباً غیرممکن است که خود را به شکل قبلی برگردانید. هیچ سخت افزار یا دارویی وجود ندارد که به شما اجازه دهد بدون آسیب جدی به سلامتی این کار را انجام دهید. علاوه بر درد و زخم های شدید ، تهدید عوارض جدی نیز وجود دارد. بنابراین ، مرد جوان گروگان تصویر فعلی خود است.
قلب مادر یک کاسه کریستالی است
دنیس شالنی علاوه بر ظاهر سرسختانه و اظهارات نادرست در مورد متنفر ، هیچ چیز با پدر و مادرش را ناراحت نمی کند. وی همچنین مرتکب اقداماتی نمی شود که به هیچ وجه خانواده را بی اعتبار می کند. هنگامی که اینترنت با موج دیگری از شایعات در مورد اعتیاد وی به مواد مخدر سرازیر شد ، شالنیخ موافقت کرد که در برنامه "باور نمی کنید!" شرکت کند. گیجی و طرد محض ناشی از موقعیت مجری تلویزیون بود که تصمیم گرفت به طور م effectivelyثر شرکت کننده را در برنامه به عنوان "پسر یک دختر بین دختر" و "پرونده ناموفق بازرسان کامنسکایا" معرفی کند. دنیس این را بی احترامی به مادرش می دانست. مخالفت با او دشوار است: شناسایی شخصیت بازیگر با شخصیت هایی که وی در آنها بازی می کند از نظر حرفه ای بی اساس و غیراخلاقی است.
علی رغم شهرت غیررسمی ، پسر یاکوولوا در ارتباطات محافظه کار است. او برای افراد نزدیک ارزش قائل است ، از اقوام مراقبت می کند. دنیس رابطه ای گرم و مطمئن با مادرش دارد. در عین حال ، آنها کاملاً از سندرم "مرغ و مرغ" عاری هستند. زنی با طبیعت حساس و شخصیت عاطفی ، که فرزند خود را بی نهایت دوست دارد ، با درایت و عاقلانه رفتار می کند. مادر وقتی که پسرش به او احتیاج دارد آنجاست ، او سعی می کند او را درک کند ، بپذیرد و از او حمایت کند.یاکوولوا در مصاحبه های خود بارها اظهار داشته است که خشن بودن دنیس به هیچ وجه بر احساسات والدین وی تأثیر نمی گذارد. مامان متقاعد شده است که هر چقدر "رنگ جنگ" پسر دافعه باشد ، هیچ چیز نور چشم او را خاموش نمی کند. النا الكسئنا امیدوار است كه خالكوبی ها بدترین اتفاقی است كه قبلاً افتاده و هنوز هم می تواند در زندگی فرزند تنها و محبوب او رخ دهد.