جوآن فونتین بازیگر با استعداد تئاتر و سینما است. یک زن شگفت انگیز در آرزوی خود برای آزار خواهر و اثبات برتری خود به موفقیت شگفت انگیزی دست یافته است.
زندگی جوآن فونتین طولانی و پرحادثه بوده است. او همیشه از موفقیت لذت می برد ، اگرچه استانداردهای هالیوود را برآورده نمی کرد. اما او می دانست چگونه درخشان به این نقش عادت کند.
سالهای کودکی
مشهور آینده در سال 1917 در پایتخت ژاپن ، توکیو متولد شد. پدر و مادر این دختر در یک چهارم برای خارجی ها زندگی می کردند. وکیل آگوستوس دو هاویلند و بازیگر صحنه لیلیان آگوستا روسه قبلاً یک دختر به نام اولیویا داشتند.
خواهر کوچکتر در تمام زندگی با خواهر بزرگترش رقابت می کرد. دختران در یک خانواده بسیار ثروتمند زندگی می کردند. قدرت سلامتی جوآن تفاوتی نکرد. کودک دائماً بیمار بود. بنابراین ، پس از طلاق در سال 1919 ، لیلیان و فرزندانش به ایالات متحده مهاجرت کردند.
در آنجا دختر کوچک او احساس بهتری داشت. در پانزده سالگی ، مجری آینده به پدرش در ژاپن نقل مکان کرد. او دو سال را با او گذراند. پس از بازگشت به ایالت ها ، دختر فهمید که اولیویا بازیگر مشهوری شده است.
خواهر کوچکتر تصمیم گرفت از همه چیز برادر بزرگتر پیشی گیرد. راهی به اوج های شغلی خانواده انتخاب هنری دختر را بسیار منفی گرفتند. مادر نام خانوادگی خود را منع کرد ، زیرا نام اولیویا هاویل لند قبلاً شناخته شده بود.
بنابراین مجری مشتاق مجبور شد نام مستعار مادرش را بگیرد و فونتین شود. اولین نقش جوآن به نمایشنامه "این روز نام ببر" رفت. این عملکرد نقطه شروع یک حرفه موفق بود.
بازی فونتین مورد توجه کمپانی فیلمسازی قرار گرفت. دختر را به سینما دعوت کردند. اولین آثار وی "رنج دختران" و "فقط بدون خانمها" برای این مجری نه جایزه ای به ارمغان آورد و نه به شهرت رسید.
موفقیت
جوان در سال 1943 تابعیت آمریکایی خود را دریافت کرد. از آن زمان ، شانس به او لبخند زد. فونتین که به طور غیر منتظره ای برای بازی در نقش جزئی در "ربکا" آلفرد هیچکاک به ممیزی آمد ، برای نقش اصلی تأیید شد. قهرمان اولین موفقیت جدی دختر شد.
شناخت آسان نبود. هیچکاک بلافاصله متذکر شد که لورنس اولیویه ، که شریک زندگی جوان بود ، با دختر همدردی نکرد و باعث خجالتی بودن او شد. کارگردان خواستار برخورد بد نسبت به مجری از کل گروه فیلم بود.
در نتیجه شخصیت اصلی صفحه ترسو ، ترسیده و ناامن به نظر می رسید. این دقیقاً همان تأثیری است که کارگردان سعی در رسیدن به آن داشت.
فونتین در فیلم بعدی هیچکاک ، سو Sus ظن شرکت کرد. کری گرانت مشهور شریک زندگی او شد. این نوار چندین اسکار دریافت کرد.
فونتین نیز تندیس بهترین بازیگر زن را دریافت کرد. اولیویا عقب مانده بود. او سعی کرد به خواهرش تبریک بگوید ، اما به انگیزه های بزرگتر توجه نکرد. سرانجام ، رابطه خواهران پس از آنکه جوآن ، بدون هیچ دلیلی ، در مراسم خاکسپاری مادرش نیامد ، به هم خورد.
ارتباط با اولیویا کاملاً قطع شد. اوج خلاقیت اوج حرفه بازیگر زن دهه چهل بود. وی در پروژه های سینمایی "بالاتر از همه" ، "جین ایر" ، "نامه ای از یک غریبه" بازی کرد. با شروع دهه پنجاه ، تعداد مشاغل شروع به کاهش کرد.
پایان کار حرفه ای فیلم
اما حتی در دوران رکود اقتصادی ، این چهره مشهور نقش های خوبی را در فیلم های "بیگامیست" و "فراتر از شک منطقی" ایفا کرد. نمایش "چای و همدردی" با نقدهای مثبت بسیاری روبرو شد. در طول جنگ جهانی دوم ، بازیگر محبوب محبوب پرستارها کمک می کرد ، در سخنرانی های رادیویی از سربازان حمایت می کرد.
اوج شکوفایی فعالیت های نمایشی یک فرد مشهور دهه شصت میلادی بود. فونتین در چندین اجرا شرکت کرده است. او در "گل کاکتوس" ، "شیر در زمستان" بازی کرد.
آخرین مورد از مشهورترین تصاویر با وی نوار 1964 "جادوگران" بود که در آن معلم قهرمان بازیگر زن شد. بعد از اتمام پروژه ، جوآن دیگر روی صفحه ظاهر نشد. این مجری تا سال 1994 در تلویزیون کار می کرد.
مشهورترین کارهای او در خانه های تاریک ، شیر خوب ونسلاس و سریال تلویزیونی امید رایان بوده است. زندگی شخصی پس از اتمام کار خود ، جوآن در یک شهر کوچک و در انزوا زندگی می کرد و فقط از سگهای خود مراقبت می کرد. در سال 2013 ، در سن نود و شش سالگی ، بازیگر زن مشهور درگذشت.
امور قلب
این ستاره بیش از یک بار ازدواج کرد. او در سال 1939 با بازیگر برایان آهرن ازدواج کرد. با این حال ، زندگی خانوادگی پیش نمی رفت: تازه عروس ها اغلب با هم مشاجره می کردند.
آنها در سال 1945 از هم جدا شدند. سال بعد ، مجری رابطه با تهیه کننده ویلیام دوزیر را رسمی کرد. در سال 1848 آنها صاحب یک فرزند دختر ، دبورا لزلی شدند.
در سال 1949 ، این زوج از یکدیگر جدا شدند و در سال 1951 رسماً ازدواج را منحل کردند. از سال 1952 ، به مدت هشت سال ، زندگی خانوادگی با نویسنده کالیر یانگ ادامه یافت.
و در سال 1964 با سردبیر Sports Illustrated آلفرد رائات جونیور ازدواج کرد. این رابطه تا سال 1969 پایان یافت.
در جشنواره فیلم آمریکای جنوبی 1951 ، جوان به عنوان سرپرست غیر رسمی دختر پروی مارتیتا شد.
پدر نوزاد به عنوان نگهبان در ویرانه های شهر اینکا کار می کرد. والدین دخترشان را به بازیگر سپردند ، زیرا آنها امیدوار بودند زندگی بهتر برای مارتیتا باشد.
فونتین قول داد که این دختر پس از شانزده سالگی به والدینش خواهد آمد. ستاره به قول خود عمل کرد. او دختر خوانده خود را بلیط رفت و برگشت از پرو خریداری کرد. با این حال ، او از سفر خودداری کرد و فرار کرد.
طرفداران او در حال تجدید نظر در نقاشی ها با جوآن فونتین و اکنون طرفداران "عصر طلایی هالیوود" هستند. ذاتاً این بازیگر زنی با شخصیت قوی بود. با این وجود به لطف نقش ها ، تصویر یک دختر ملایم و آسیب پذیر برای همیشه ثابت شده است. مجری هرچه تلاش کرد نتوانست او را در تمام زندگی اش رها کند.