لوکی (کمیک های مارول): داستان یک قهرمان

فهرست مطالب:

لوکی (کمیک های مارول): داستان یک قهرمان
لوکی (کمیک های مارول): داستان یک قهرمان

تصویری: لوکی (کمیک های مارول): داستان یک قهرمان

تصویری: لوکی (کمیک های مارول): داستان یک قهرمان
تصویری: تاريخچه لوكى خدای شرارت ابر شرور دنياى مارول 2024, آوریل
Anonim

در همه زمان ها ، بیشتر هنرهای تجسمی بر پایه های اساطیر بنا شده اند. تقریباً هر نام بزرگی از یک هنرمند نابغه را از لئوناردو داوینچی گرفته تا فرانسیسکو گویا بگیرید - تقریباً هر یک از این سازندگان آثاری بر اساس اساطیر فرهنگهای مختلف خواهند داشت. روزهای ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند و امروز می توانیم ببینیم که کمیک ها و فیلم های ساخته شده بر اساس آنها چقدر محبوب هستند ، جایی که ده ها شخصیت یا مستقیماً از قصه های عامیانه باستان گرفته می شوند ، یا اصلاح می شوند ، اما با اشاره به قهرمانان خاص از محبوبیت ویژه ای برخوردار است که قهرمان محبوب کمیک های مارول است - لوکی ، که در تصویر او کارگردانان فیلم "انتقام جویان" تمام خصوصیات ذاتی خدای چند جانبه فریب را بالفعل قرار داده اند. آنها او را به یک شخصیت منحصر به فرد و محبوب مردم تبدیل کردند.

لوکی (کمیک های مارول): داستان یک قهرمان
لوکی (کمیک های مارول): داستان یک قهرمان

اصل و نسب

داستان این شخصیت با یادداشت های کاملا غم انگیز آغاز می شود. پادشاه غول یخ Lafey که پدر کودک است ، از فرزندان خود شرمسار شد به این دلیل که داده های تن سنجی لازم را نداشت ، یعنی به ابعاد لازم که هر غول یخی معمولی باید نرسد ، نرسید. دارند. لیفی از تمسخر جامعه می ترسید ، بنابراین فرزند منفور خود را رها کرد تا در غاری بمیرد. با این حال ، بر اساس یک تصادف خوش ، پادشاه آسگارد ، خدا اودین ، به مکان فراموش شده آمد ، که می خواست با همه غول های یخی کنار بیاید. این او بود که متوجه لوکی شد و در غاری غم انگیز جا مانده است. خداوند یك همسرش فريگا را به ترحم پسر و پذيرفتن او دعوت كرد. متعاقباً ، والدین جدید شروع به تربیت کودک به عنوان پسر خود کردند - شاهزاده واقعی آسگارد. در خانواده ، او هرگز در زیر فرزند بیولوژیکی ثور قرار نگرفت ، اما خود لوکی به طور مخفیانه از برادرش متنفر بود و به دلیل اختلاف با او ، مجتمع ها را تجربه کرد. او نه از نظر قدرت بدنی و هم از نظر شجاعت نمی توانست با یک اصگاردی واقعی رقابت کند.

تصویر
تصویر

همچنین شایان ذکر است که رشد شخصیت لوکی تحت تأثیر ساکنان آسگارد قرار داشت که دائماً نگاه های جانبی به پسر خوانده انداخته اند. با گذشت هر سال ، لوکی از مکانی که باید در آن زندگی می کرد بیشتر بیزار می شد. پس از آن بود که توانایی های جادوگری و آن نیروهای بسیار تاریک در او بیدار شد. و پس از آن بود که داستان تبدیل قهرمان از فرزندان ناخواسته و پسری ضعیف به خدای شیطان و فریب آغاز شد.

شیطنت لوکی

همراه با توسعه توانایی های جدید ، قهرمان عطش قدرت ، طعم انواع رذایل و بازیگری را افزایش داد. افکار ناپسند و بدخواهانه در مورد تصرف آسگارد و سرنگونی اودین به طور فزاینده ای به درون لوکی جاه طلب تبدیل شد. اما این فقط هوس قدرت نبود که او را به حرکت در آورد. از این گذشته خدای فریب رویای شناخت او را در سر می پرورانید و لوکی همانطور که می دانید همیشه دوست داشت پسر اول و تنها پدر اودین باشد. نقش های ثانویه هرگز مناسب او نبودند. او از همان ابتدا برای همه بیگانه بود و این واقعیت در تمام دوران کودکی و نوجوانی به او آرامش نمی داد.

برای سالهای زیادی ، لوکی بدون موفقیت سعی در برادر ناتنی خود ثور داشت ، تا او را از نقش های اصلی خارج کند و روزی تقریباً موفق شد. لوکی با کمک ترفندهایش ثور را زیرک کرد و او را از نظر پدر ترسو کرد. در نتیجه ، اودین پسر خودش را از اصگارد اخراج کرد ، او را به زمین منتقل کرد و همه قدرتهای الهی از جمله حق داشتن چکش را از او گرفت. نام ثور در پادشاهی اودین با کلمه "دشمن" مترادف شد ، زیرا رئیس توانا خانواده نمی توانست پسرش را به دلیل خیانت ببخشد.

تصویر
تصویر

لوکی نه تنها به دنبال اخراج برادرش بلکه به تصرف تاج و تخت بود. با این حال ، او موفق نشد ، زیرا ثور که می خواست انتقام قهرمان را بگیرد ، دوباره به خانه بازگشت و او را در جنگ شکست داد. بعداً ، لوکی تلاش دیگری برای تصرف پادشاهی انجام داد و به ارتش شجاع "چیتاوری" روی آورد ، اما برادرش قوی تر بود. ثور ، به نوبه خود ، از تیم "انتقام جویان" ، که لوکی را سرنگون کرد ، کمک خواست.پس از مدتی ، قهرمان مجبور شد به اسگارد برگردد ، جایی که اودین او را به زندان انداخت و او را به اقدامات جنایتکارانه متهم کرد.

ابرقدرت ها

لوکی از هوش و زیرکی بی نظیری برخوردار بود. او می دانست چگونه می تواند برنامه های طولانی مدت تنظیم کند و از سخت ترین شرایط خارج شود. پیچیدگی های نیت او همیشه دلپذیر است ، زیرا هر ابرقهرمانی نمی تواند از تار عنکبوت و هزارتوی چند جانبه خدای فریب خارج شود. لوکیون غالباً در جنگ ها شکست می خورد ، در نتیجه تمام نقشه های هوشمندانه او برملا می شد ، اما رقبای او مجبور بودند برای شکست دادن لوکی تیم های ابرقهرمانی را جمع کنند یا به کمک شخص دیگری متوسل شوند ، در حالی که قهرمان ، چون همیشه ترجیح می داد تنها باشد ، حتی وقتی با متحدین کار می کرد.

همچنین در دارایی توانایی های لوکی ، قدرت فوق بشری به ارث رسیده از پدر بیولوژیکی او - پادشاه غول های یخ Lafei وجود دارد. او جادوگری و جادو داشت. جای تعجب نیست که افسانه ای وجود دارد که این او بود که مولود همه جادوگران بود. لوکی از طریق تسلط بر هنرهای تاریک توانست به هر شخصیتی از دنیای مارول و همچنین هر حیوان تبدیل شود. توانایی مکالمه با گفتگوی خود ، متقاعد کردن او برای انجام آنچه خدا فریب نیاز دارد ، یک ویژگی مهم و منحصر به فرد ضروری لوکی است ، که به او فرصتی اضافی برای تحقق اهداف خود می دهد.

تصویر
تصویر

علاوه بر همه ابرقدرت های فوق ، لوکی همچنین می دانست که چگونه پرواز کند ، خودش را شبیه سازی کند و واقعی ترین توهمات را ایجاد کند. او توانایی ایجاد teleportations را داشت و می توانست با خواندن کل داستان زندگی آنها به سر افراد دیگر برود. در صورت لزوم ، لوکی قدرتمندترین ابرقدرتها را به موجودات زنده واگذار کرد ، که آنها را مجبور کرد که به کنار شخص شرور بروند و تمام نیازهای او را برآورده کنند.

ویژگی های شخصیت

طبق نظر اکثریت منتقدان طرفداران کمیک و فیلم های مارول ، لوکی یکی از جذاب ترین قهرمانان این جهان است. مهمترین چیزی که خدای فریب را از همه قهرمانان دیگر متمایز می کند ، عدم وجود یک هدف نهایی است. در واقع ، در نتیجه این یا آن فعالیت ، سایر شخصیت های شیطانی یک هدف مستقیم داشتند - بردگی جهان و تسلیم کامل همه موجودات زنده به خودشان. لوکی در قوانین این انگیزه عادی نمی گنجید. او به عنوان خدای فریب اغلب شرایط زندگی خود را تحمل می کند و بدون زحمت از پس مشکلات برمی آید.

لوکی خالص ترین مظهر حقه بازی است ، عنصری واقعی. اشتباه خواهد بود که لوکی را یک شخصیت کاملاً شیطانی بنامیم ، زیرا او نوعی گل تساوی بود که مقیاس جهان را برای مدت طولانی در تعادل نگه داشت. هنگامی که قهرمان اقدامات شرورانه ای انجام می داد و هنگامی که کارهای خوبی انجام می داد - همه اینها طرف یک سکه بود ، زیرا این همه لوکی بود. امروز او برادر ناتنی خود ثور را فریب می دهد و پدرش را جادو می کند تا به سلطنت برسد ، اما فردا او تلاش می کند تا جهان را به همراه انتقام جویان نجات دهد و قهرمانانه جان خود را به دست بردگان تایتوس تانوس تحویل دهد.

تصویر
تصویر

البته ، در ابتدا خدای فریب به شدت پست بود و نقشه های موذی خود را به دلیل ضعف در هیئت جنون نقشه می کشید. اما در خلقت تاریخ ، او به تدریج به خود تبدیل شد و در پایان ، با ارائه شواهدی در قالب مرگ قهرمانانه ، به ذات واقعی خود رسید.

منتقدان و هواداران دائماً در حال بحث هستند که آیا می توان لوکی را حرامزاده آخر نامید. اما سازندگان تصویر اعتراف می کنند که او نه قهرمان است و نه ضد قهرمان. لوکی شخصیتی متمایز و منحصر به فرد است که در کل جهان سینمایی مارول هیچکس برابر نیست. از همان بدو تولد تحقیر را تحمل کرد و رنج کشید ، اما در آینده همچنان توانست خودش را جمع کند و از همه ترسش خلاص شود.

لوکی در فرهنگ مدرن

لوکی دائما در حال تبدیل شدن به قهرمان داستان های ادبی طرفداران دنیای مارول است. علی رغم اینکه لوکی در یکی از فیلم ها درگذشت ، مردم دنیا او را در متن های خود زنده می کنند. در آنها ، آنها امپراطوری ویژه ای برای این شخصیت ارائه می دهند و همچنین در مورد آنچه او می تواند در صورت شکست دادن ثور و زنده ماندن انجام دهد ، تأمل می کنند.علاوه بر این ، شما اغلب می توانید اشیا art هنری جالب و نقاشی های دیواری را ببینید که لوکی را نشان می دهد. و بسیاری از مارک های معروف با ادای احترام به شرکت Marvel Comics ، تصویر قهرمان را بر روی لباس های خود قرار می دهند. غالباً او در تاجی با شکوه به تصویر کشیده می شود که نمادی از قدرت مطلق و خرد است.

توصیه شده: