هر سازمان اگروگور خود را دارد. این نشان دهنده ذات منحصر به فرد تیم است و نمایانگر عمیق ترین روحیه افراد است.
Egregor - خوب است یا بد؟ البته ، شما نمی توانید این سوال را خیلی بدوی مطرح کنید ، اما هنوز هم …
Egregor می تواند کاملاً مثبت باشد و به پیشرفت اعضای تیم کمک کند ، اگرچه محدودیت هایی را می طلبد. به عنوان مثال ، بزرگترین شرکت کوچک که در آن کارهای خلاقانه تشویق می شود و مدیریت از زیر دستان آنها مراقبت می کند ، مثبت خواهد بود. بسیاری از تیم های کاری و جوامع نظاره گر مثبت هستند.
همچنین موارد مثبت ، حتی تا حدی سختگیرانه وجود دارد که به پیشرفت افراد در یک تیم کمک نمی کند ، اما عمدتا محدودیت هایی را ایجاد می کند. فردی که وارد چنین تیمی می شود مجبور می شود طبق قیمت های آن به قیمت خواسته ها و آرزوهایش بازی کند. به عنوان مثال ، اگر یک کارمند عادی دست به اقداماتی بزند که در سیستم روابط عمومی یا ضمنی مستقر نیست ، به نوعی تحریم می شود. egregor مطمئناً به آن احتیاج دارد ، اما فقط به عنوان واحدی که عملکردی را انجام می دهد ، یا به سادگی egregor را با نوعی انرژی پر می کند. به هر حال ، هرچه تعداد افراد در egregor بیشتر باشد ، قدرت آن نیز بیشتر است. این شامل بسیاری از تیم های بزرگ بدون چهره است که در آنها یک کارمند فردی یک دندانه ساده است و در واقع هیچ ارزشی ندارد.
همچنین گرگورهای کاملاً مخربی وجود دارد که بر اساس ترس از تک تک اعضای تیم است. این شامل فرقه ها و سایر سازمان های مخرب است. معمولاً رهبر چنین سازمانی اعضای عادی را می ترساند ، آنها را کوچک می شمارد ، اما در عین حال ، گرگور از احساسات آنها تغذیه می کند و به ادامه چنین رابطه ای علاقه مند است.
گرگور هرچه باشد ، در هر صورت ، تا حدودی منافع خود را دنبال می کند و از افراد تیم برای حفظ خود استفاده می کند. اگر این الگوها را درک کرده باشید ، می توانید مبادله انرژی را با گرگور صادقانه و هماهنگ تر انجام دهید.