هلموت برگر: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی

فهرست مطالب:

هلموت برگر: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی
هلموت برگر: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی

تصویری: هلموت برگر: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی

تصویری: هلموت برگر: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی
تصویری: چالش های زندگی در کشور رومانی | Romania 2024, نوامبر
Anonim
هلموت برگر: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی
هلموت برگر: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی

درباره او گفته شد که او "نژاد خاصی با نشانه پرواز از دررفتگی ذهنی" دارد. او را جانور بور ، بهترین لودویگ در تاریخ سینمای جهان ، گل شر نامیدند. زیبایی این بازیگر بسیار لذت بخش ، اما در عین حال دافعه آور به نظر می رسید. به نظر می رسد که به ویژه برای نقش لودویگ دوم در فیلمی به همین نام و مارتین فون اسنبک در نوار خانه هنری "مرگ خدایان" ساخته شده است. و حتی اگر هلموت برگر در واقع وجود نداشت ، ارزش اختراع آن را داشت!

تصویر
تصویر

زندگینامه

هلموت برگر بازیگر در 29 مه 1944 در اتریش متولد شد. درست است ، پس نام خانوادگی او تا حدودی طولانی تر بود - اشتاینبرگر. از یک شهر کوچک تفریحی به نام Bad Ischl ، خانواده به سالزبورگ نقل مکان کردند. در اینجا هلموت در دانشکده ای که توسط راهبان فرانسیسکانی تاسیس شد تحصیل کرد. خانواده این بازیگر آینده درگیر تجارت بیش از حد پیش پا افتاده ای بودند - تجارت هتل. جوان ، برگر جوان ، زیبایی ، مد و زندگی بی دغدغه ای را به خود جلب کرد ، بنابراین مرد جوان قصد ادامه کار پدرش را نداشت. در تلاش برای بازیگر شدن ، مادرش از هلموت حمایت کرد. از طرف دیگر پدر عمل را حماقت می دانست.

حرفه

در زمان فارغ التحصیلی از کالج سالزبورگ ، هلموت 18 ساله بود. مرد جوان پر از امید و آرزو بود. بنابراین جای تعجب نیست که او تصمیم گرفت جهان را فتح کند. برگر از وین شروع کرد. در پایتخت اتریش ، او دروس بازیگری را فرا گرفت و همزمان انگلیسی را آموخت ، و سعی داشت از لهجه آزار دهنده اتریشی خلاص شود.

تصویر
تصویر

مسیر رسیدن به شهرت جهانی با سفر آغاز شد. هلموت مدتی در سوئیس زندگی کرد و از آنجا به فرانسه رفت. بعد انگلیس بود. مرد جوان فقط در ایتالیا ماندگار شد - در اینجا وارد دانشگاه شد و در آنجا تحصیل ایتالیایی را آغاز کرد. در راه رسیدن به رویای خود ، هلموت حتی یک پیشنهاد را رد نکرد: او در تبلیغات تلویزیونی بازی کرد ، یک مدل مد در مجلات براق مد بود ، و به عنوان یک بازیکن اضافی در تعدادی از فیلم های ایتالیایی خود را امتحان کرد. و در سال 1964 فیلم "چرخ فلک" با بازی هلموت برگر منتشر شد. نقش اپیزودی بود ، از بازیگر تازه کار حتی در تیتراژ نامی برده نمی شد. به هر حال ، 1964 سال خاصی برای هلموت شد: در یکی از نمایش های مد ، لوچینو ویسکونتی ، کارگردان مشهور ایتالیایی ، توجه خود را به مدل جوان جلب کرد. او به سادگی از زیبایی باورنکردنی برگر بیست ساله متحیر شده بود. ویسکونتی حتی از اختلاف سنی خجالت نکشید - این فیلمساز بزرگ 38 سال بزرگتر بود! لوکینو هلمت را به مهمانی ها دعوت کرد و به معنای واقعی کلمه پر از هدایا شد.

شهرت بین المللی

رویا به حقیقت پیوست! کمتر از دو سال بعد ، برگر شروع به حضور فعال در ویسکونتی کرده بود. اولین فیلم رمان فیلم "جادوگر ، زنده سوخته" بود که در سال 1965 فیلمبرداری شد. البته ظاهر هلموت نقش داشت ، اما کارگردان توانست هنرمندی و کاریزما را در این مرد جوان تشخیص دهد. و او نه تنها این ویژگی ها را دید ، بلکه به رشد آنها کمک کرد و به بازیگر اجازه داد جهان را فتح کند. نام "هلموت برگر" بلافاصله پس از اکران فیلم "مرگ خدایان" در صفحات مجلات مشهور ظاهر شد. منتقدان به اتفاق آرا تکرار کردند: این بازیگر برای فیلم متولد شده است! "جانور بور" کاملاً با نقش تبه کار مارتین فون اسنبک ، یک گیک از یک خانواده با شکوه از صنعتگران ، "یک گل شر" کنار آمد. موفقیت دیوانه وار ، که باعث شد برگر نقش وارث را برای تولیدکنندگان آلمانی به ارمغان بیاورد ، با تازگی فیلم دیگری تثبیت شد - فیلم "لودویگ" ویسکونتی. در اینجا هلموت دوباره به عنوان پادشاه باواریا تجسم یافت. و این تناسخ به سادگی شگفت انگیز بود - با نگاه به مردی با روح ساده لوح ، هرچند بیمار ، کسی در اهداف "حاکم" برای ساختن یک کشور منحصر به فرد که در آن هماهنگی و زیبایی حاکم باشد ، شک نکرد.

تصویر
تصویر

بازی خیره کننده ، انحلال فوری در تصویر - این همان چیزی است که هلموت برگر در صحنه نمایش نشان داد. فیلم هایی با مشارکت او باعث سود و شهرت مدیران شد.در ایتالیا با ویتوریو دی سیکا ، فلورستانو ونچینی کار کرد. توسط کارگردان اتریشی اتو شنک ، لری پیرس آمریکایی ، عیسی فرانکو اسپانیایی و بسیاری دیگر فیلمبرداری شده است. نقش ها فقط موفقیت آمیز نبودند - واقعا گیج کننده بودند. آنها سعی کردند در این مورد صحبت نکنند ، اما بسیاری معتقد بودند که دلیل چنین موفقیتی در حمایت اخلاقی ویسکونتی است.

زندگی شخصی

هیچ پادزهر برای طلسم مغناطیسی "گل شر" وجود ندارد. و نفر اول در برابر لوچینو ویسکونتی مقاومت نکرد. این کارگردان اولین مرد زندگی هلموت نبود ، اما اولین شخصی بود که احساسات نسبت به او را نمی توان یک جذابیت ساده خواند. آنها در امتداد خیابان شانزه لیزه قدم زدند ، سفر کردند و در نوع خود خوشحال بودند. پس از سالها ، برگر در کتاب خود اعتراف می کند: در ابتدا این فقط یک بازی عشق بود ، که در نهایت به یک احساس قدرت غیر واقعی تبدیل شد. موفقیت هلموت مهمترین نگرانی ویسکونتی بود. این او بود که به معنای واقعی کلمه بازیگر تازه کار را مجبور به ادامه تحصیل کرد ، خیلی او را خواند (در بیشتر موارد ، اینها کتابهای درسی تاریخ هنر بودند) ، ایتالیایی را به او آموخت. ویسکونتی ، برگر را به ستارگان جهان - دیوانه های اپرا ، رهبر ارکستر ، آهنگساز و رقصنده معرفی کرد. لوچینو ویسکونتی به معنای واقعی کلمه هلمت را "خلق" کرد - به عنوان پیگمالیون گالاته. از بازیگر ، این بازیگر هنر را درک کرد ، عاشق موسیقی ، نقاشی و معماری شد.

فقط یک چیز در مورد رابطه بین هلموت و لوکینو می توان گفت - آنها در هماهنگی کامل زندگی می کردند. اولین و آخرین مشاجره آنها در آستانه فیلمبرداری لودویگ اتفاق افتاد. Hellmuth ، مخفیانه از ویسکونتی ، به کیتزبوئل ، یک پیست اسکی محبوب فرار کرد. دلیل اینکه کارگردان نمی خواست Berger را رها کند بسیار جدی بود - او ترسید که این بازیگر هنگام اسکی به خودش آسیب برساند. برای جلوگیری از مشکلات احتمالی ، کارگردان از قدرت استفاده کرد: لودویگ آینده را به معنای واقعی کلمه از کوه بردند و به عقب برگرداندند.

آخرین کار مشترک عاشقان ، نقاشی "پرتره خانوادگی در فضای داخلی" بود. او همچنین آخرین نقش درخشان بازیگر بود. مرگ لوچینو ویسکونتی برای برگ یک ضربه واقعی بود. او او را غافلگیر کرد: بازیگر ، به توصیه یکی از عزیزانش ، به ریو دو ژانیرو پرواز کرد. پس از عبور از اقیانوس اطلس ، جهنم (به نام ویسکونتی بازیگر) فلوریندا بولکان و برادرش را ملاقات کرد. رفتار آنها برای برگر مشکوک به نظر می رسید ، اما او بلافاصله نتوانست درک کند که این دو چیزی را از او پنهان می کنند. تنها چند ساعت بعد ، هلموت برگر فهمید که لوکینو درگذشته است. دشوار است تصور کنید که هلموت وقتی بلافاصله دوست بزرگترش ، معلم و عشق زندگی اش را از دست داد ، چه احساسی داشت. بعداً او خواهد گفت: "فاجعه اصلی زندگی من این است که در 32 سالگی بیوه شدم." اولین سالگرد مرگ ویسکونتی برای برگر غیرقابل تحمل بود. در 17 مارس 1977 ، این بازیگر دوز کشنده ای از داروهای خواب آور مصرف کرد. خانم خانه دار ماریا او را نجات داد: احساس كرد كه مشكلی پیش آمده است ، او وارد شد و هلموت را از حال بیهوش یافت. پزشكانی كه ماریا آنها را صدا كرد موفق شدند برگر را از زندگی پس از مرگ بیرون بکشند.

افت شغلی

شهرت این بازیگر به سرعت کاهش یافت. به نظر می رسید که یک مرد خوش تیپ با ظاهری آریایی استعداد خود را از دست داده و با این وجود دقت در انتخاب نقش های جدید را از دست داده است. او شروع به حضور در فیلم های بی کیفیت کرد. به نظر می رسید که ستاره درخشان او برای همیشه غرق شده است. زندگی نیز سراشیبی رفت - هلموت شروع به نوشیدن کرد ، ولگردی به شرط طولانی. البته تلاش هایی برای زندگی "عادی" نیز وجود داشت: جهنم حتی با یک بازیگر زن ازدواج کرد. درست است که معلوم شد این ازدواج ناموفق است ، اگرچه فرزندی از او ظاهر شد. زندگی بار دیگر به بازیگر لبخند زد - در دهه هشتاد ، هلموت برگر دوباره روی صفحه ظاهر شد. نقش ها در مجموعه های تلویزیونی "سلسله" و "Fantômas" و همچنین یک قسمت در "پدرخوانده" ، اگرچه رتبه بندی را افزایش دادند ، اما هنوز به طور قابل توجهی از کارهای قبلی پایین تر بودند. برگر دیگر هرگز در نقش قبلی خود در فیلم ها ظاهر نشد.

تصویر
تصویر

جوایز

1969 با این واقعیت مشخص شد که هلموت برای بازی در فیلم "مرگ خدایان" نامزد دریافت گلدن گلوب شد. سپس این جشنواره معتبر شامل نامزدی "بهترین بازیگر جدید" شد.نقش لودویگ دوم جایزه ملی پوش ایتالیایی را به دیوید دی دوناتلو تحویل داد. و در سال 2007 جایزه تدی به هلموت برگر اعطا شد. جوایز جشنواره فیلم برلین او برای آن فیلمهایی که موضوعات اقلیتهای جنسی را لمس می کنند.

توصیه شده: