به طور غیرمنتظره ای برای همه طرفداران ، 20 سال پس از ازدواج خوشبختانه با سوتلانا ایوانووا ، آندره اسمولیاکوف درخواست طلاق داد. حالا این بازیگر از یک رابطه جدید خوشحال است.
آندری اسمولیاکوف هنوز با عزیزم دوم خود ، داریا رازومیخینا ازدواج نکرده است. این بازیگر دو دهه با همسر اولش سوتلانا ایوانووا زندگی کرد. آنها با هم فرزندشان دیمیتری را بزرگ کردند. این مرد به دلیل احترام احترام آمیز به مادر وارثش ، برای مدت طولانی تصمیم به طلاق گرفت.
ازدواج زودرس
از همان سنین پایین ، اسمولیاکوف آرزو داشت که یک جراح شود. اما آگهی ای که وی به طور اتفاقی در مورد پذیرش در مدرسه درام مشاهده کرد ، زندگی آندری را تغییر داد. او خیلی زود دانشجوی پیک شد. درست است که بازیگر آینده موفق به اتمام دوره نشد. رئیس دانشگاه مرد جوان را مجبور به انتخاب مدرک دیپلم و شرکت در نمایش های تاباکوف کرد. اسمولیاکوف مورد دوم را انتخاب کرد و حق داشت.
آندری در عشق کمتر خوش شانس نبود. در حالی که هنوز خیلی جوان بود ، اسمولیاکف با یک بالرین جذاب و شکننده سوتلانا ایوانوا ملاقات کرد. آشنایی آنها کاملاً تصادفی صورت گرفت. پس از آن بازیگر تصور نمی کرد که این دختر به مدت دو دهه شریک زندگی او شود.
پس از چندین مکالمه دوستانه ، آندره ناگهان فهمید که او در حال عاشق شدن همسفر جذاب خود است. او با آشنایی جدید بسیار خوب بود و اصلاً نمی خواست از او جدا شود. به زودی اسمولیاکف به زیبایی از ایوانووا مراقبت کرد. او دسته های گل زرق و برق دار دخترانه را با شیرینی های خارجی بار آورد و همه کار را برای تسلیم این زن لطیف خجالتی انجام داد. در نتیجه ، بازیگر خیلی سریع موفق شد. پس از شش ماه خواستگاری فعال ، سوتلانا پیشنهاد ازدواج آندره را پذیرفت. عاشقان یک عروسی زیبا اما نسبتاً متواضع ترتیب دادند که در آن نزدیکان و نزدیکان آنها برگزار شد.
پس از مدتی ، این زوج صاحب یک پسر شدند. اسمولیاکوف اعتراف می کند که در آن زمان احساس بسیار خوشبختی می کرد. همسران هیچ مشاجره و درگیری نداشتند و آنها خیلی سریع توانستند اختلافات کوچک را حل و فصل کنند. هر دو والدین واقعاً دوست داشتند پسر مشترکشان یک تصویر کاملاً بی نقص از خانواده ببیند.
با کمال تعجب همه ، آندره شوهر کاملی شد. او تمام اوقات فراغت خود را به خانواده خود اختصاص داد. حتی انبوه طرفداران جوان جذاب هم نمی توانند حواس بازیگر را از همسر محبوبش پرت کنند. Smolyakov توضیح می دهد که در دو دهه ازدواج او هرگز سوتلانا را فریب نداد و قصد نداشت او را ترک کند.
این بازیگر برای تأمین هزینه های مناسب همسر و پسرش روزها کار کرد. در عین حال ، او از کمک به معشوق خود و انجام تکالیف در تعطیلات آخر هفته نادر خودداری نکرد. آندری و سوتلانا یکی از قوی ترین زوجین در تجارت نمایش داخلی خوانده می شدند. طرفداران مطمئن بودند که این زوج تا پیری رسیده با هم زندگی می کنند. اما طلاق کاملاً غیرمنتظره اتفاق افتاد.
یک آشنایی بی ضرر در یک کافه
رابطه زن و شوهر حتی پس از سالها همچنان به همان گرم باقی مانده بود. یک بار آندری در یک کافه با دوستان خلاق خود آشنا شد. سوتلانا آن روز از رفتن با او خودداری کرد. در آنجا بود ، بیش از یک فنجان قهوه ، Smolyakov به Razumikhin ، که بعدا معشوق او شد ، معرفی شد.
داریا از دانشگاه دولتی مسکو فارغ التحصیل شد و کاندیدای علوم فلسفی شد. سپس تحصیلات طراحی را در خارج از کشور فرا گرفت. این خیاطی لباسهای شیک و روشن بود که به تجارت اصلی زندگی رازومیخینا تبدیل شد. در زمان ملاقات با آندری ، وی قبلاً فردی موفق و موفق بود. این دختر تولید لباس و مارک تجاری خود را داشت. او دو فرزند از یک رابطه گذشته - یک پسر و یک دختر را ترک کرد.
در ابتدا ، این بازیگر که شیفته داریا شده بود ، شروع به شرکت در تمام نمایش های مد وی کرد. سپس - او دختر را به ملاقات دعوت کرد و تقاضای طلاق کرد. آندره با آرامش از همسر اولش جدا شد. زن و شوهر سابق توانستند دوست بمانند.
دور جدیدی از زندگی
اسمولیاکف پنهان نمی کند که معشوقش زندگی خود را به سمت بهتر تغییر داد.رازومیخینا فردی خلاق و مسافر مشتاق است. این او بود که از یک جنبه کاملاً متفاوت دنیا را به آندری نشان داد. آنها با هم هنوز از عجیب ترین گوشه های کره زمین بازدید می کنند. به هر حال ، عاشقان برای همه تعطیلات کوپن به یکدیگر می دهند. پیش از این ، اسمولیاکوف فقط برای کار به خارج از کشور سفر می کرد و به جز مجموعه فیلم ، سرگرمی خاصی نداشت. حالا او زندگی خود را روشن ، خوشمزه ، مهیج می نامد.
بسیاری متوجه شده اند که آندری لباس شیک و اصلی را شروع کرده است. این بازیگر پنهان نمی کند که شکل گیری تصویر جدید خود را به زن محبوبش سپرده است. اگر اوایل او فقط لباس های ورزشی و شلوار جین با ژاکت می پوشید ، اخیراً او در جامعه با چیزهای مدرن مدرن ظاهر می شود. آندری از پیگیری کارهای داریا خوشحال است ، در تمام نمایش های او شرکت می کند ، با او به نمایشگاه های موضوعی می رود.
داریا به راحتی با وارث محبوبش زبان مشترکی پیدا کرد. و با دو فرزندش دوست شد. این زوج قصد ندارند فرزندان مشترکی داشته باشند. آنها همچنین به عروسی فکر نمی کنند ، اگرچه مدت طولانی است که با هم زندگی می کنند. رازومیخینا توضیح می دهد که به هیچ وجه به مهر در گذرنامه و یک جشن باشکوه به این مناسبت نیاز ندارد. دختر از رابطه فعلی خود کاملا راضی است و نمی خواهد چیزی را تغییر دهد.