انتقام جویان یکی از پردرآمدترین فیلم هاست. این تصویر همزمان چندین ابرقهرمان را در هم آمیخت که باعث افزایش اعتبار آن شد و فیلم را به یک کتاب پرفروش تبدیل کرد.
لوکی ، خدای آسگارد ، با ارباب نژاد بیگانه ، چیتائوری معامله می کند. او tesseract (منبع جاودانه انرژی کیهانی) را برای ارتشی که برای تصرف زمین طراحی شده تجارت می کند. لوکی به زمین می رسد و چندین کارمند آژانس SHIELD از جمله کلینت بارتون را کنترل می کند.
مدیر آژانس نیک فیوری طرح انتقام جویان قبلا لغو شده را احیا می کند. نتیجه این کار تیمی از بیوه سیاه (ناتاشا رومانوف) ، بروس بنر (هالک) ، مرد آهنی (تونی استارک) و کاپیتان آمریکا (استیو راجرز) است. قهرمانان به ناو هواپیمابر SHIELD اعزام می شوند. - هلی کویر.
لوکی در اشتوتگارت ظاهر می شود ، جایی که سعی می کند مردم غیرنظامی را وادار به بیعت با خود کند. کاپیتان آمریکا و مرد آهنی خدا را اسیر می کنند ، اما برادر ناتنی او هوروس ، خدای رعد ، ظاهر می شود. او می خواهد برادرش را متقاعد کند که مربی را برگرداند و متوجه می شود که کاپیتان آمریکا و مرد آهنی همان هدف را دنبال می کنند. هوروس طرف آنها را می گیرد.
لوکی به هلی کریر منتقل می شود. قهرمانان اطلاعاتی را پیدا می کنند که براساس آن آژانس SHIELD است. سلاح های مبتنی بر عقاید را توسعه داد. راجرز و استارک مدیر فیوری را به تقلب متهم می کنند و تیم شروع به مشاجره می کند ، تقریباً به درگیری آشکار تبدیل می شود. ناو هواپیمابر مورد حمله سربازان لوکی و هاوکی قرار می گیرد. این حادثه علتی می شود که هالک را در بنر بیدار کرد. هوروس سعی می کند او را مهار کند ، اما در نتیجه ، هالک از کشتی می افتد. بیوه سیاه با هاکی می جنگد و ضربه ای که به سر وارد می شود کنترل لوکی را از بین می برد.
لوکی از سلول خارج می شود. در راه خروج از اسارت ، او ثور را از ناو هواپیمابر انداخته ، بچه ربوده را ربود و مأمور کولسون را به مرگ زخمی کرد. مرگ کولسون انگیزه ای می شود که قهرمانان را در نبرد با یک دشمن مشترک متحد می کند.
قهرمانان به زمین می روند ، جایی که در جنگ با نیروهای قدرتمندتر ، با کسب شناخت جهانی ، پیروز می شوند. ثور خط مشی را در پیش می گیرد و برادر لوکی را به آسگارد برمی گرداند.