ویکتور تسوی خواننده راک شوروی ، عضو گروه کینو و همچنین بازیگر و کارگردان است. او یک بت واقعی از نسل خود شد و حتی سالها پس از مرگ این هنرمند تعداد طرفدارانش کاهش نمی یابد. ویکتور در سال 1990 بر اثر یک تصادف تصادفی رانندگی درگذشت.
زندگی نامه و زندگی شخصی
ویکتور تسوئی در سال 1962 در لنینگراد متولد شد. از طرف پدر او ریشه کره ای داشت. پسربچه در دبیرستان ، علاقه جدی به موسیقی داشت. او نواختن گیتار را آموخت و اولین گروه خود را با نام "اتاق شماره 6" تشکیل داد. او همچنین علاقه به نقاشی داشت و پس از کلاس نهم برای تحصیل در مدرسه هنری لنینگراد به نام I نقل مکان کرد. سروو با این حال ، این مرد جوان مدت طولانی در دیوارهای م institutionسسه نماند: او بیشتر وقت خود را به موسیقی اختصاص داد و خیلی زود به دلیل افت تحصیلی اخراج شد.
متعاقباً ویکتور به عنوان منبت کار کرد اما یک روز دیگر کار موسیقی را متوقف نکرد. در سال 1981 ، او به همراه اولگ والینسکی و الکسی ریبین ، گروه راک Garin و Hyperboloids را تشکیل داد که بعداً تصمیم گرفتند نام آن را به Kino تغییر دهند. این تیم با باشگاه راک لنینگراد و نماینده مشهور آن بوریس گربنشچیکوف همکاری کرد. با کمک او ، "کینو" اولین آلبوم خود را به نام "45" منتشر می کند.
تسوی به عنوان بخشی از گروه خود ، اغلب در ساختمانهای آپارتمانی لنینگراد اجرا می کرد - کنسرتهای غیر رسمی که درست در آپارتمانهای مسکونی برگزار می شد. از کار وی بسیار گرمی استقبال شد. به زودی آلبوم دوم "Chief of Kamchatka" منتشر شد ، و سپس آلبوم سوم - "Night" ، که یکی از بهترین در کل کار گروه محسوب می شود. دیسک بعدی ، "گروه خون" ، از محبوبیت کمتری برخوردار نشد. در واقع ، هر آهنگ از مجموعه - "گروه خون" ، "من تغییرات می خواهم!"
ویکتور تسوی نه تنها در اتحاد جماهیر شوروی ، بلکه در خارج از کشور نیز به بت میلیون ها نفر تبدیل شد. این گروه با طرفداران مجذوب انرژی خود شروع به جمع آوری استادیوم ها و سالن های کنسرت کامل کرد. در اواخر دهه 80 ، ویکتور با بازی در نقش های اصلی فیلم های "سوزن" و "آسا" در حضور عموم و در قالب یک بازیگر ظاهر شد. به همین منظور ، حتی طبق نظرسنجی های متعدد ، عنوان بهترین بازیگر کشور را به او اعطا کردند. این هنرمند در زندگی شخصی خود با دختری به نام ماریان که کمی بزرگتر از او بود ، خوشبختی یافت. آنها در یکی از ساختمانهای آپارتمانی یکدیگر را ملاقات کردند و هرگز از هم جدا نشدند. آنها یک پسر به نام الکساندر داشتند که بعداً نیز نوازنده راک شد.
مرگ هنرمند
ویکتور تسوی ناگهان در 15 آگوست 1990 درگذشت. در آن روز ، او در حال رانندگی با اتومبیل مسکوویچ خود بود که در امتداد جاده اسلوکا - تالسی در لتونی در حوالی توکومس حرکت می کرد. او در حال بازگشت از یک استراحت کوتاه بود که در کشورهای بالتیک گذراند. در کیلومتر 35 پیست ، اتومبیل با اتوبوس ایکاروس برخورد شدیدی کرد. مورد دوم عملاً آسیب ندیده است ، که نمی توان در مورد ماشین تسوی گفت. او خود در دم جان باخت.
طبق نسخه رسمی ، این برخورد به دلیل بی احتیاطی ویکتور رخ داده است که می تواند هنگام رانندگی به خواب برود. به گفته آشنایان و همکاران ، اخیراً خواننده به دلیل کنسرت های مداوم و ضبط آهنگ های جدید ، که می تواند منجر به "خاموش شدن" آزار دهنده بدن شود ، در پایان قدرت بود. همچنین یک نسخه وجود دارد که چوی می تواند به سادگی سعی کند کاست را در رادیو تغییر دهد یا به طریقی دیگر حواس خود را از جاده منحرف کند. در آن لحظه ، او در حال عبور از یک پیچ خطرناک بود و به همین دلیل وقت نکرد تا به اتوبوسی که از پشت سرش بیرون پرید واکنش نشان دهد.
سه روز بعد ، مراسم تشییع جنازه این هنرمند در سن پترزبورگ برگزار شد ، که مرگ وی یک شوک واقعی برای کل کشور بود. موجی از خودکشی ها حتی آن را فرا گرفت: برخی از طرفداران جان خود را از دست دادند و نتوانستند از پس شوک مرگ یک بت برآیند. کتیبه "تسو زنده است" بسیار رایج شد که دوستداران موسیقی هر جا که ممکن بود آن را ترک کردند.این نوازنده واقعاً باقی ماند تا در قلب میلیونها نفر از مردم که همچنان به گوش دادن به آهنگ های او ادامه می دهند ، زندگی کند. در چنین لحظاتی به نظر می رسد ویکتور تسوی جایی نرفته است و همچنان با خلاقیت افکار خود را بیان می کند.