سریالهای تلویزیونی مدتهاست که متصل به اپرای "صابون" پف کرده درباره عشق ، نفرت و جدایی نیستند. اکنون تعداد زیادی از آنها در موضوعات مختلف و روشنگری تولید می شوند. اما یک چیز بدون تغییر باقی مانده است - یکی فقط باید ببیند که ترک آن بسیار دشوار است. حتی با درک معنای داستان و پیش بینی پایان کار ، آنها هنوز هم تا سری آخر به سمت خود جذب می شوند. جادو چیست: در توانایی افراد تلویزیون در حفظ فریب ، یا در خود ما؟ پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد ، اما ارزش آن را دارد که کمی درک کنیم.
از بدو تأسیس ، تلویزیون چنان محکم در زندگی مردم جای گرفته است که یافتن شخصی دشوار است که به طریقی یا روش دیگر ، برده برافراشته صفحه آبی نباشد. به لطف فن آوری های مدرن ، تلویزیون مجموعه متنوعی از برنامه ها و فیلم ها را با سلیقه خسته کننده ترین بیننده ارائه می دهد. یکی از برنامه های تلویزیونی جاودانه ، مجموعه های تلویزیونی است که به طور قابل اعتماد میلیون ها بیننده در سراسر جهان را خسته می کند.
حتی با درک معنای فیلم ، و حدس زدن درباره پایان آن ، همچنان که گویی طلسم شده است ، همچنان منتظر "ملاقات" با شخصیت های مورد علاقه خود هستیم ، با آنها همدلی کرده و منتظر پایان خوش هستیم. چرا این اتفاق می افتد ، چرا به تماشای قسمت بعدی وابستگی وجود دارد؟
پاسخ صریح دشوار است ، هر فرد فردی است و تنظیمات او نیز متفاوت است. اما می توان طبقه بندی مشخصی از دلایل "چسبیدن" افراد با علاقه های مختلف ، تحصیلات ، سطح زندگی و وضعیت اجتماعی به صفحه های تلویزیون را جستجو کرد.
- جایگزینی زندگی خود. زندگی اگر پر از زندگی روزمره خاکستری باشد ، کسل کننده است و جالب نیست. مشکلات در خانه و محل کار ، دوستان مشغول زندگی خود هستند ، چند اتفاق روشن و خنده دار. در این حالت قهرمانان فیلم ها با هم دوست یا عملاً اعضای خانواده می شوند. شما با آنها همدلی می کنید ، شادی می کنید و شکست های آنها را ناراحت می کنید. زندگی آنها گرچه تخیلی است اما بسیار جالبتر از زندگی آنهاست.
- جاذب زمان این نکته با نکته قبلی بسیار گره خورده است و در این واقعیت نهفته است که "کشتن" زمان تماشای سری بعدی در مورد قهرمانان مورد علاقه خود آسان تر از تنها ماندن است. مردم به شیوه زندگی خود عادت می کنند و به سختی می خواهند آن را تغییر دهند. بهتر است به جای اینکه وقت بگذارید و با دوستانتان گپ بزنید ، به ورزش یا رقص بروید ، به سینما یا نمایشگاه بروید ، بهتر است در کاناپه مورد علاقه خود در خانه باشید و روز به روز در یک فضای دنج بنشینید و از دیدن فیلم مورد علاقه خود لذت ببرید.
- آرامش ناشی از انبوه اطلاعات. اخیراً ، مجموعه های طنز کوتاه بسیار محبوب هستند. طرح در آنها بسیار ساده است ، معمولاً به چند شوخی و موقعیت های مضحک از شخصیت های اصلی برمی گردد. زندگی مدرن با انبوهی از اطلاعات پر شده است. از کار که به خانه می آیم ، واقعاً می خواهم استراحت کنم و آرام شوم ، مغز خود را "خاموش" کنم. یکی از این راه ها فقط تماشای قسمت های خنده دار و سبک قلب در مورد قهرمانان کمی شگفت انگیز است.
- پاسخ ها را جستجو کنید. اگرچه این فیلم داستانی است ، اما داستان ها از زندگی گرفته شده اند ، کمی آراسته و دور از ذهن. بیشتر مشکلات ، لحظات خوش شبیه داستان های واقعی است. بسیاری آنها را چیزی شبیه به زندگی خود می دانند. شاید آنها در حل مشکلات خود توصیه می کنند.
- اثر گشتالت. روان انسان به گونه ای تنظیم شده است که ما اطلاعات را در یک ساختار انتگرالی ، به عنوان یک تصویر واحد درک کنیم. اگر بخشی از آن گم شده باشد ، مغز یا تصویر گمشده را "فكر می كند" یا منتظر ادامه می ماند تا تصویر را كامل كند. این توضیح می دهد تمایل مردم برای گوش دادن به داستان ها تا آخر. و نمایش ، در واقع ، یک داستان طولانی است که می خواهیم تا آخر ببینیم.