داریا دونتسوا (نام اصلی - آگریپینا آرکادیوونا ، نی واسیلیف ، متولد 1952) نویسنده مشهور روسی و مجری تلویزیون است. مسیر زندگی شاد خانوادگی برای داریا طولانی و دشوار بود. دو ازدواج اول او ناموفق بود ، اما برای سومین بار سرنوشت او را به شخص مناسب رساند.
زندگی خانوادگی داریا
ازدواج اول داشا زودگذر بود. این دختر آرزو داشت که مستقل شود و از قیمومیت والدین خود خلاص شود ، بنابراین بدون تردید از راهرو پایین رفت. اما چند ماه پس از ثبت نام ، این زوج تصمیم به جدایی گرفتند. در این ازدواج پسری به نام آرکادی متولد شد.
شوهر دوم داریا در اولین عروسی خود شاهد بود. حتی در آن زمان ، او مرد را دوست داشت. با این حال ، این اتحاد شکننده شد.
داشا که دو طلاق را پشت سر گذاشته بود تصمیم گرفت برای خودش زندگی کند. با این حال ، همسایه ای در زندگی او دخالت کرد و این زن را به دانشمندی به نام الکساندر دونتسوف معرفی کرد. ساشا در آن زمان نیز طلاق گرفته بود. عشق در نگاه اول جواب نداد. علاوه بر این ، داریا در ابتدا اصلاً اسكندر را دوست نداشت. با این حال ، او پیگیر بود و به لطف این واقعیت که او را با احتیاط و درک ، تمایل دائمی برای کمک و گوش دادن محاصره کرد ، توانست به محل زندگی خود برسد.
الكساندر دونتسوف آپارتمانی را به همسر سابق خود واگذار كرد و به داریا رفت. این زوج از اولین ازدواج هایشان پسر داشتند ، بنابراین چهار نفر آنها به عنوان یک خانواده بهبود یافتند.
اسکندر در آن زمان قبلاً دانشمند شناخته شده و فردی قابل احترام بود. در خانواده نیز همین شهرت را داشت. تا به حال ، داریا شوهرش را به نام و نام خانوادگی صدا می زند ، بنابراین ابراز احترام و فروتنی می کند. او خودش این موضوع را با این واقعیت توضیح می دهد که همسرش را بسیار باهوش تر و قوی تر از خودش می داند.
چند سال پس از ازدواج ، الكساندر و دریا دونتسوف صاحب یك دختر به نام ماشا شدند. کودک به اندازه کافی دیر رسید ، اما هنوز استقبال شد. سپس به نظر می رسید که زندگی در حال بهتر شدن است ، اوقات خوشی در راه است ، اما سرنوشت برای دونتسوف یک غافلگیری ناخوشایند آماده می کند.
بیماری شدید داریا
در سال 1998 ، دریا دونتسوا مبتلا به مرحله 4 سرطان پستان شد ، که به معنای خطر مرگ بالا بود. این زن چندین عمل سخت انجام داده است. برای او این نه تنها به دلیل ترس از زندگی خودش بلکه برای خانواده اش ضربه ای بود. با این حال ، الكساندر ایوانوویچ بیماری او را با آرامش تحمل كرد ، گویی كه بیماری وجود ندارد. او نگذاشت داریا به افسردگی بیفتد و از هر طریق ممکن از او حمایت کرد و اجازه نداد که اندیشه های عزیمت قریب الوقوع در سر او جای پایی بگیرند. اسکندر در آسایشگاه ها و خانه های شبانه روزی برای همسرش کوپن دریافت کرد ، در حالی که قدرت تأمین هزینه زندگی همسرش را پیدا می کرد و آینده خانواده را برنامه ریزی می کرد ، در چندین شیفت کار می کرد.
به نوعی داریا دونتسوا مجبور شد چندین ماه را در بیمارستان بگذراند. اسکندر ، با دانستن اینکه همسرش بدون کار با فکرهای سنگین خود چقدر سخت است ، ایده تحقق توانایی های ادبی خود را به او انداخت. این شوهر او بود که دونتسوا را به نوشتن کتاب اول هل داد. داریا آرکادیوونا ، با الهام از سخنان فراق همسرش ، تنها در مدت پنج روز اولین رمان کارآگاهی خود را در حالی که در بخش مراقبت های ویژه خوابیده بود ، نوشت. نوشتن و حمایت از معشوق به داریا کمک کرد تا با افکار ناخوشایند کنار بیاید و بر بیماری غلبه کند.
الكساندر و داشا دونتسوف با هم موفق شدند یك بیماری سخت را پشت سر بگذارند. با این وجود اشتیاق به نوشتن از بین نرفت. پس از مدتی ، دونتسوا نویسنده ای شد که مورد احترام خوانندگان روسی قرار گرفت. با این وجود ، داریا هنوز موفقیت های خود را کوچکتر از موفقیت های همسرش در جامعه علمی می داند.
Dontsovs در حال حاضر
الكساندر ایوانوویچ و داریا آرکادیوونا هنوز ازدواج کرده و خوشبختانه ازدواج کرده اند. هر یک از آنها درگیر کار زندگی خود هستند. داریا داستان های کارآگاهی می نویسد و اسکندر به کار علمی خود ادامه می دهد. آنها تصمیم گرفتند که دیگر بچه دار نشوند - سن یکسان نیست. علاوه بر این ، فرزندان آنها از قبل بالغ شده اند ، بنابراین شما باید آماده نگهداری از نوه های خود باشید.
قرار نیست همسران پیر شوند.آنها نه تنها به فعالیت ذهنی مشغولند ، بلکه به تربیت بدنی نیز علاقه مندند ، سبک زندگی سالمی را دنبال می کنند.
اسکندر و داریا خود را همسران ایده آل می نامند. او هرگز به همسرش دروغ نمی گوید و هیچ عادت بدی ندارد و او کاملاً به او اعتماد و احترام می گذارد. موضوع اعتماد داشا به همسرش بارها در مصاحبه های مختلف مورد توجه ویژه قرار گرفته است. داریا حتی یک بار اعتراف کرد که از احتمال خیانت مرد ترس نداشته است ، او هرگز تلفن شوهرش را چک نمی کند ، مکاتبات او را نمی خواند. زن آنقدر از شوهرش خوشحال است که حتی او را به خاطر خیانت می بخشد:
به گفته نویسنده ، شما باید قادر به بخشش باشید و کینه به وجود نیاورید. این رمز یک زندگی خانوادگی شاد است. این زوج اخیراً سی امین سالگرد تولد خود را در پاریس جشن گرفتند و هر ساله در آنجا پرواز می کنند.