اصطلاح "egregor" اغلب در ادبیات مدرن دیده می شود. برای درک اینکه چیست ، باید بفهمید که چگونه منشأ ، تکامل یافته و ماهیت آن چیست.
غالباً egregor را تشکیل انرژی می نامند که تعدادی از افرادی را که در یک تجارت مشغول هستند متصل می کند. این می تواند ارتباطی بین کارگران در یک مجموعه کارگری یا هر جامعه دیگری از مردم باشد.
در ابتدا ، گرگور به دلیل تغذیه احساسی یا پرانرژی ایده ای که کسی از آن پشتیبانی می کند ، شکل می گیرد. تصور کنید گروهی از افراد در حال جمع شدن هستند - این می تواند یک تیم کاری ، یک باشگاه شطرنج ، یک جمع طرفداران ورزش ، دوستداران موسیقی کلاسیک یا یک جمع افراد مبتلا به دیابت باشد. آنها برخی از افکار ، نگرش ها ، احساسات و آرزوها را دارند. با جمع شدن ، آنها را رد و بدل می کنند ، تقویت می کنند و در نتیجه انرژی زیادی آزاد می شود که طبق قوانین خودش در برخی از مجامع ، نوعی بانک انرژی ، ترکیب می شود.
برای تشکیل یک گرگور ، چنین جلساتی باید با فرکانس مشخصی برگزار شود ، در غیر این صورت انرژی جمع شده از افکار و احساسات تیم پس از مدتی به سادگی از بین می رود.
بانک انرژی ایجاد شده طنین انداز همه اعضای مجموعه را آغاز می کند و بنابراین ، انباشتهای عمومی تا حدی به مالکیت تک تک اعضای جامعه تبدیل می شود. اول ، افراد یک گرگور تشکیل می دهند ، سپس شروع به نفوذ در مردم می کند ، باعث ایجاد برخی از حالات خاص می شود ، و غیره آیا توجه کرده اید که در هر جامعه ای مردم به روشی مشابه فکر می کنند ، ایده های مشابهی دارند؟ هر تیم جو روانشناختی منحصر به فردی دارد.
یک اتفاق بسیار جالب نیز در حال رخ دادن است. بانک انرژی ایجاد شده در جامعه انسانی چیزی فراتر از مجموع اطلاعات ، انرژی ، ایده ها یا احساسات افراد می شود. این به نوعی ساختار تبدیل می شود ، من آن را به معنای عام کلمه زنده نخواهم خواند. با این حال ، او در حال حاضر برخی از نشانه های هوش را نشان می دهد. اگرگور از برخی نقاط شروع به داشتن منافع خاص خود ، اعمال نفوذ خود ، و اعمال نفوذ بر روی افرادی که آن را ایجاد کرده اند ، می کند. و اولین چیزی که به آن علاقه مند می شود ادامه حیات خود است. اگرگور اطمینان حاصل می کند که جامعه انسانی که آن را ایجاد کرده است ، به حیات خود ادامه دهد و آن احساسات را ایجاد کند ، ایده هایی که از قبل وجود دارند. به این معنی که باشگاه فوتبال علاقه مند به ادامه مسابقات است ، مردم درباره آنها بحث می کنند و احساساتی را تجربه می کنند. egregor هر تیم از هر لحاظ ممکن از این تیم به عنوان یک کل پشتیبانی خواهد کرد.
معمولاً رهبران ، ایدئولوژیک یا موقعیت آنها ، تأثیر گرگورها را بهتر احساس می کنند. رهبر شخصی است که با انرژی کلی تیم ، یعنی با عمیق ترین افراد ، در ارتباط است. بسیاری از رهبران مشاهده می توانند بگویند که برخی از قدرت خود را از موقعیت خود می گیرند. و این نه تنها فرصتی برای احساس موقعیت والای خود در ارتباط با افراد دیگر است. آنها از نظر جسمی تا حدی از منابع کل جامعه ، از منابع اگورگور استفاده می کنند. آنها از قدرت ، فرصت بیشتری برخوردار هستند. رهبران کاریزماتیک می توانند کمتر بخوابند ، کارایی آنها افزایش می یابد ، ایده های جدید و اصلی اغلب به آنها می آیند و غیره همه اینها به آنها گرگور می دهد. ظاهراً ، پس از آنکه فردی به رأس جامعه رسید ، می خواهد تا آنجا که ممکن است در موقعیت خود باقی بماند. قدرت به شما مقداری نیرو و فرصت می دهد که واقعاً بعداً نمی خواهید آنها را از دست بدهید. اکنون ما مکانیسم را درک کرده ایم. درست است ، باید توجه داشت كه مدیران باید خیلی بیشتر كار كنند.
اگگور به دنبال ادامه حیات خود است و بنابراین ، در لحظات حساس ، علاوه بر اراده فردی افراد ، می تواند برای نجات خود شرایطی را ایجاد کند.آیا توجه کرده اید که وقتی رهبر تغییر می کند ، شخص جدید در این مکان به سرعت برخی از ویژگی های رهبر قبلی را به دست می آورد و همچنین تأثیر شخصی وی را به میزان قابل توجهی تقویت می کند ، حتی اگر این شخص قبلاً توانایی تأثیرگذاری بر دیگران را نداشته باشد؟ اگگور به وی ویژگی ها و منابع جدیدی می بخشد.
و اکنون به ویژگی دیگری از زندگی گرانی ها رسیده ایم. آنها سلسله مراتبی را در مجموعه انسانی ایجاد می کنند. فرد در راس بیشترین میزان منابع و انرژی را دریافت می کند. کارمندان کم درآمد بسیار کمتر دریافت می کنند و کارمندان عادی بیش از آنچه از آن دریافت می کنند در "دیگ بخار" مشترک سرمایه گذاری می کنند. اگرچه آنها ، به روش خود ، از مزایای خود برخوردار می شوند ، به عنوان مثال ، ثبات عضویت در یک تیم ، برخی از محافظت ها و غیره