آرتور روبنشتاین: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی

فهرست مطالب:

آرتور روبنشتاین: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی
آرتور روبنشتاین: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی

تصویری: آرتور روبنشتاین: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی

تصویری: آرتور روبنشتاین: زندگی نامه ، زندگی شغلی ، زندگی شخصی
تصویری: red dead redemption 2🔥🔫رد دد ردمپشن۲ : زندگی نامه آرتور مورگان 2024, ممکن است
Anonim

پیانویست بزرگ آرتور روبنشتاین در طول زندگی طولانی و رنگارنگ خود به عنوان بزرگترین مجری قرن بیستم شناخته شد.

آرتور روبنشتاین
آرتور روبنشتاین

آرتور روبنشتاین ، با آغاز یک حرکت جدید موسیقی ، با فضیلت ، مهارت و اشتیاق بی نظیر به زیبایی ، قلب میلیون ها نفر در سراسر جهان را ضرب کرد.

کودکی پیانیست بزرگ

آرتور در شهری به نام لودز (لهستان ، در آن زمان بخشی از امپراتوری روسیه) به دنیا آمد. در خانواده ، آرتور هفتمین و کوچکترین فرزند بود. توانایی برجسته موسیقی او در سنین بسیار کمی ، هنگامی که آرتور درسهای پیانو خواهر بزرگتر خود را تماشا کرد ، طنین انداز شد. پدرش که در آن زمان کارخانه کوچک نساجی خود را داشت ، سعی کرد پسر کوچکش را راضی به نواختن ویولن کند. اما روح روبنشتاین به جای سیمها ، روی کلیدها بود.

در چهار سالگی ، پدر معلم معروف Y. Joham را برای ارزیابی توانایی های پسرش دعوت کرد. جوهام بالاترین امتیاز را به استعدادهای پسر داد.

تصویر
تصویر

اعجوبه کودک خردسال در شش سالگی تحصیلات خود را در ورشو با معلم معروف A. Ruzhitsky آغاز کرد.

پدر با دیدن استعداد شکوفایی بیشتر و اشتیاق به دانش ، تصمیم می گیرد آرتور را به آلمان بفرستد. کارل هاینریش بارت ، که توسط مربیان بسیار واجد شرایط - ماکس بروخ و رابرت کان در تئوری موسیقی آموزش دیده است ، و همه پیچیدگی های نواختن پیانو را به مرد جوان آموخت. و خود یوزف یواخیم مستقیماً در تهیه نابغه جوان نقش داشت.

اما همه آنچه که برق می زند طلا نیست. در برلین ، آرتور مجبور شد آزمایشات جدی را پشت سر بگذارد. او در شرایط بسیار شرم آوری قرار گرفت. پدر ، در آن زمان ، از قبل شکسته شده بود و نمی توانست از پسرش حمایت مادی کند. آخرین امید به اجراهای زنده بود. اما برای انعقاد قرارداد نیز به پول نیاز داشتند. در چنین لحظه ای ناامیدانه ، مرد جوان به طرف دوست خود روی می آورد و نامه ای با درخواست ارسال مبلغ مشخصی به او می فرستد. ولی جوابی وجود نداشت. نوازنده پیانو در یأس تسکین ناپذیری فرو رفت. افکار خودکشی مانند سارقان بی شرمانه به هوش می آیند و تهدید می کنند که کوچکترین اشتیاق به زندگی را از بین می برند.

تصویر
تصویر

اما حتی در اینجا موسیقی موسیقی مورد علاقه خود را ترک نکرد. فقط باید به پشت پیانو می نشست ، زیرا زندگی با رنگ های جدید برق می زد. او که عمیق ترین ورطه ناامیدی را لمس کرده بود ، فهمید که زندگی چقدر بی ارزش و زیباست.

حرفه موسیقی

کنسرت انفرادی با ارکستر سمفونیک برلین به دستیابی به موفقیت و گامی جدید تبدیل شد. به دنبال آن بسیاری از کنسرت ها و مسافرت ها انجام شد. با این حال ، منتقدان و مردم همچنان با احتیاط تماشا می کردند و کارهای او را گوش می دادند. و خود روبینشتین فهمید که برای بالاتر رفتن ، استعداد به تنهایی کافی نیست. او به سختی تلاش کرد تا نقاط قوت سایر مجریان را تحقیق و تحلیل کند. بنابراین ، او مفهوم منحصر به فرد خود را از ارائه صدا ایجاد کرد.

در لیست ترکیبات وی ، در بیشتر موارد ، ترجیحات به موتزارت ، بتهوون ، شومان ، مندلسون داده شد. و اتفاقی نیست … به هر حال ، کار آنها درگیر عاشقانه بود ، چیزی که آرتور خودش را در آن دید.

در سال 1905 روبنشتاین با یک کنسرت به پاریس آمد. اما مخاطبان با نگرش بسیار محدودی با مجری دیدار کردند.

تورهای بعدی در آمریکا نیز موفقیت آمیز نبودند.

تصویر
تصویر

پس از سفر با اجراهای انفرادی در شهرهای روسیه ، جنگ جهانی اول آرتور روبنشتاین را پشت سر گذاشت. در نتیجه ، فعالیت های شغلی مجبور به تعلیق شدند. وی به دلیل داشتن دانش قابل توجهی از زبانها ، به عنوان مترجم در مقر لندن منصوب شد.

در دهه 20 ، او دوباره به خلاقیت بازگشت. این بار موفقیت فراری خواهد بود. کنسرت ها در روسیه و اروپا شهرت و پیروزی بی سابقه ای را به همراه دارد. آنها با هنرمندان و آهنگسازان فرهنگ جدید دیدار کردند ، که نقش مهمی در دیدگاه های او در مورد خلاقیت داشتند.

زندگی شخصی یک پیانیست

سهمی عظیم الهام بخش در زندگی فاتح بزرگ سرگردان توسط همسر باشکوه او نلی انجام شد.آنها وقتی آرتور 42 ساله بود ازدواج کردند. و اگرچه ، طبق گفته خود پیانیست ، پس از ازدواج ، او همچنان به زنان دیگر نگاه می کرد ، همسرش بهترین و تنها یکی از او بود. در حقیقت ، خانواده یک سبک زندگی نسبتاً پرتنش را دنبال می کردند: حرکت مداوم ، پذیرایی از ضیافت ، جلسات. نلی همیشه توانسته فضای گرم کانون را بازسازی کند. او دوست داشت نقاشی هایی بکشد که بعدا دیوارهای خانه را تزئین کرد. او خوب آشپزی کرد و حتی کتاب آشپزی خودش را نیز منتشر کرد. او زنی با شکوه بود ، نفیس لباس می پوشید و ذوق بسیار خوبی در مد داشت.

تصویر
تصویر

شگفت انگیزترین افراد در خانه روبنشتاین ملاقات کردند: آهنگسازان ، نویسندگان ، دانشمندان. جذابیت طبیعی وی بیشتر و بیشتر دوستان برجسته جهان را به خود جلب می کرد.

سالهای آخر زندگی

در فرانسه ، جایی که او و همسرش برای زندگی نقل مکان کردند ، جنگ جهانی دوم روبنشتاین را پشت سر می گذارد. در نتیجه ، آنها مجبور به مهاجرت به ایالات متحده می شوند.

آرتور روبنشتاین در سن 77 سالگی دوباره به شهرهای اتحاد جماهیر شوروی می رود ، جایی که مردم روسیه مشتاقانه در انتظار او هستند. و حتی در چنین سن قابل توجهی ، بازی پر جنب و جوش و فعال او ، همراه با مهارت عظیم ، می تواند جوانان مبتدی را حسادت کند. به نظر می رسید زمان از عهده روح خوش آهنگ او خارج است.

به گفته خود آرتور روبنشتاین ، "موسیقی برای من یک سرگرمی و حتی یک علاقه نیست. موسیقی خودم هستم."

در 20 دسامبر 1982 ، در سن 95 سالگی ، فاتح سرگردان آرتور روبنشتاین درگذشت. او را همانطور که می خواست در اسرائیل ، نزدیک اورشلیم به خاک سپردند.

توصیه شده: