چگونه باب مارلی درگذشت

فهرست مطالب:

چگونه باب مارلی درگذشت
چگونه باب مارلی درگذشت

تصویری: چگونه باب مارلی درگذشت

تصویری: چگونه باب مارلی درگذشت
تصویری: باب مارلی بیوگرافی باب مارلی 2024, ممکن است
Anonim

باب مارلی - نوازنده افسانه ای و برجسته ترین نماینده سبک رگی - زندگی بسیار کوتاهی داشت. مسیر زمینی او در 36 سالگی به دلیل بیماری جدی قطع شد. دیدگاه های مذهبی این هنرمند مانع از مبارزه موفقیت آمیز با این بیماری شد. علاوه بر این ، در میان طرفداران مارلی ، این نسخه بسیار محبوب است که سرویس های ویژه آمریکایی در پشت مرگ او قرار دارند ، و این نوازنده را به عنوان چهره ای تأثیرگذار در سیاست جامائیکا حذف می کند.

چگونه باب مارلی درگذشت
چگونه باب مارلی درگذشت

بیماری و مرگ

ملانوم بدخیم ، یک سرطان پوست که ابتدا در انگشت شست پا کشف شد و سرانجام در سراسر بدن پخش شد ، منجر به مرگ این نوازنده افسانه ای شد. مارلی در مورد بیماری خود در سال 1977 مطلع شد ، زمانی که نگرانی جدی در مورد آسیب دیدگی در زمین فوتبال را شروع کرد. تومور در زیر ناخن تشکیل شده و با بدتر شدن شرایط ، به درمان فوری جراحی - قطع انگشت نیاز دارد.

تصویر
تصویر

با این حال ، مسئله نجات جان مردم به طور غیر منتظره با اعتقادات مذهبی مارلی در تضاد بود. واقعیت این است که او پیرو سرسخت Rastafarianism بود ، آموزه ای که تفسیر ارزشهای کتاب مقدس را ، عمدتا برای جمعیت سیاه پوستان ، تبلیغ می کرد. نمایندگان نمونه این آیین رااستامان می نامیدند. طبق قوانین Rastafarianism ، بدن انسان "معبد" در نظر گرفته می شد و قرار دادن آن در معرض هرگونه اصلاحات ، به ویژه موهای زائد و قطع گوشت ، ممنوع بود. مارلی مانند یک فرد واقعی ، از جراحی مورد نیاز خودداری کرد. بعلاوه ، او نمی خواست فرصت بازی فوتبال و حرکت آزادانه روی صحنه را از دست بدهد.

تصویر
تصویر

با پایان تابستان 1980 ، وضعیت نوازنده به شدت وخیم شد: تومور در سراسر بدن متاستاز کرد. در این زمان ، او در تور ایالات متحده بود. جدی بودن اوضاع وقتی مارلی متوجه شد وقتی ناگهان هنگام دویدن در مرکز پارک نیویورک از دنیا رفت. در سپتامبر 1980 ، این مجری تور خود را زودتر از موعد با یک کنسرت در پیتسبورگ به پایان رساند. این اجرا آخرین اجرا در زندگی او بود.

مارلی در جستجوی روشهای درمانی غیر متعارف به آلمان رفت و در آنجا برای کمک به دکتر ژوزف ایسلز مراجعه کرد. این متخصص که زمانی سرباز ارتش نازی بود ، در مبارزه با سرطان رویکردهای مختلفی را ترکیب کرد. برای بیمارانش ، او یک رژیم غذایی خاص ایجاد کرد ، از واکسن های بسیار بحث برانگیز استفاده کرد. با این حال ، درمان وی شامل عناصر کاملاً سنتی نیز بود. به عنوان مثال ، مارلی مجبور شد با پیوند پوست و شیمی درمانی موافقت کند ، که باعث می شود قفل معروف خود را از دست بدهد.

تصویر
تصویر

متأسفانه ، پس از 8 ماه معلوم شد که این درمان نتیجه ای ندارد و مارلی تصمیم گرفت به جامائیکا برگردد و در وطن خود بمیرد. در طول پرواز ، وضعیت او به شدت وخیم شد. هنگامی که هواپیما در میامی متوقف شد ، نوازنده به سرعت به بیمارستان دانشگاه محلی منتقل شد ، و در آنجا در 11 مه 1981 درگذشت. هنگام مرگ ، در کنار او پسر بزرگ زیگی بود که مارلی آخرین سخنان خود را به او خطاب کرد: "پول نمی تواند زندگی را بخرد".

تصویر
تصویر

خداحافظی با قهرمان ملی جامائیکا در 21 مه در جزیره زادگاه وی انجام شد. این نوازنده در آخرین سفر خود با افتخارات دولتی برداشته شد و به همراه گیتار محبوبش در کلیسای کوچک واقع در نزدیکی زادگاهش به خاک سپرده شد.

نظریه های توطئه در مرگ یک نوازنده

رابرت نستا مارلی ، مرد ساده ای که در یکی از دهکده های جامائیکا بزرگ شده است ، در مدت کوتاهی موفق شد به محبوب ترین موسیقیدان کشورش و نمادی واقعی برای صدها هزار نفر تبدیل شود. به عنوان شخصی که صمیمانه نگران سرنوشت وطن خود است ، نمی تواند از سیاست دور شود. برای دستیابی به قدرت در جامائیکا ، مبارزه شدیدی بین دو نیروی سیاسی درگرفت. مارلی از مایکل مانلی ، نخست وزیر فعلی ، که تقریباً زندگی اش را پرداخت کرد ، حمایت کرد. در دسامبر 1976 ، او اندکی قبل از برگزاری یکسری کنسرت با هدف آشتی بین طرف های درگیر قدرت دولت ترور شد.

تصویر
تصویر

در نتیجه نوازنده از ناحیه سینه و بازو زخمی شد. اتفاقاً ، گلوله ای که در دست او بود تا زمان مرگ برای او باقی ماند. طبق یک نسخه ، نمایندگان CIA پشت حمله بودند ، که بازی مخفی خود را در کارائیب انجام می داد ، و از افزایش نفوذ سیاسی مارلی در جامائیکا ترسیدند. هنگامی که اولین تلاش برای زندگی او بی نتیجه بود ، ادعا می شود که سرویس های ویژه به روش پیچیده تری متوسل می شوند.

بر اساس یک نسخه ، پسر مدیر سیا یک جفت چکمه به نوازنده هدیه داد که در یکی از آنها سیم مسی رادیواکتیو وجود داشت. مارلی با استفاده از کفش ، انگشت شست پا را خار داد و پس از آن به ملانوم مبتلا شد. طبق نظریه دیگری ، دکتر جوزف ایسلز ، که مجری جامائیکایی را معالجه می کرد ، با CIA همکاری کرد. و در یک مأموریت مخفی ، او آرام آرام بیمار خود را می کشت. با این حال ، هر دو این نسخه ها همیشه در سطح افسانه ها و شایعات باقی مانده بودند و هیچ کس در بررسی سازگاری آنها نقش نداشت.

توصیه شده: