یک افسانه باستانی سلتیک از یک سنگ جادویی صحبت می کند که مانند آهنربا بدبختی ها را به خود جلب می کند. متخصصان باطنی ادعا می کنند که دود بدون آتش وجود ندارد و هر یک از ما می توانیم قربانی چنین "آهنربا بدبختی" بشویم.
دستورالعمل ها
مرحله 1
هنگامی که رومی ها در تلاش برای از بین بردن دویدها جنگل ها را ویران کردند ، داستان عجیبی برای یکی از فرماندهان رومی رخ داد. گروهی از سواران رومی وارد دهکده سلتیک شدند. وظیفه سربازان رومی یافتن یک جادوگر محلی بود که شایعاتی مبنی بر توزیع سنگهای جادویی شنیده می شد. به یکی سنگ ثروت داد ، به دیگری - سنگ شفا از همه بیماری ها ، به یک سوم - سنگ جذابیت ، به طوری که همه زنان از او دیوانه بودند … جادوگر اسیر شد و به رئیس رئیس منتقل شد چادر رومی تمام سنگهای جادویی را که داشت از دروید می خواست. جادوگر به او پاسخ داد که فقط یک سنگ دارد و به لطف این سنگ رومیان او را پیدا کردند. روم نجیب که سخنان او را نمی فهمد ، سنگ را برداشته و از آن زمان همیشه آن را با خود حمل می کند.
با گذشت زمان ، سنگ شروع به کاهش کرد تا اینکه کاملاً ناپدید شد. و رومیان شروع به عقب نشینی و بدبختی کردند.
او عزیزان خود را از دست داد ، فرزندانش درگذشت ، همسرش به دیگری فرار کرد ، ثروت مانند برف بهار ذوب شد. و در پایان عمر به دست بربرها ختم شد. برای بدست آوردن حداقل مقداری غذا مجبور شد از گاوهای بربر مراقبت کند. قدرت به تدریج او را ترک کرد.
سو Malتغذیه و سخت کوشی بدن او را که زمانی محکم بود ، به سرعت از بین برد. یک بار توسط اسب بربر با سم لگد شد و رومی نتوانست به پاهای خود برسد.
در آخرین دقایق زندگی خود ، یک دورید به سراغ او آمد و پرسید که سرباز رومی دوست دارد قبل از مرگ چه چیزی بداند. رومی پاسخ داد که فقط یک سوال او را آزار می دهد - در مورد آن سنگ تاسف که چیزی برایش نیاورد و ناپدید شد. دروید به او گفت که سنگ ، سنگ بدبختی است. بدبختی جادوگر این بود که رومی ها او را پیدا کردند و کل دهکده او را ویران کردند. و خود سنگ بدبختی خاصیت عجیبی دارد: با گذشت زمان ، در مالک حل می شود و به هیچ وجه قابل برداشت نیست. فقط در آن صورت بود که فرمانده رومی متوجه شد که واقعاً چه اتفاقی افتاده است. بدبختی های دیگران را برد! و سنگ در او حل شد ، و بنابراین زندگی او در چنین شرایط وحشتناکی پایان می یابد.
گام 2
هر کدام از ما مردم را دیده ایم. که مشکلات به معنای واقعی کلمه چسبیده است. چنین شخصی هر کاری را انجام دهد شکست در انتظار او خواهد بود. اما نه تنها او رنج می برد ، بلکه همه کسانی که با او هستند نیز رنج می برد. درویدس ادعا می کند که این به دلیل سنگهای ناراحتی است که به خودی خود از اعمال ناعادلانه ما ناشی می شوند و سختی ، از دست دادن و غم و اندوه را به خود جلب می کنند. و اگر چنین سنگی قبلا ظاهر شده باشد ، خلاص شدن از آن بسیار دشوار است. هر روز ، "آهنربا ناراحتی" در "صاحب" خود حل می شود و در نتیجه او را به شرایط ناخوشایند و سرنوشت وحشتناکی برای بقیه زندگی خود تبدیل می کند. چگونه از شر این سنگ خلاص می شوید؟
مرحله 3
البته سنگ بدبختی استعاره است. گرچه باطنی گرایان می گویند ماده معنوی داستان نیست.
ابتدا باید بفهمید: آیا سنگ از قبل با شماست یا نزدیک شخصی است؟ سپس حوادثی که برای شما اتفاق افتاده را به دقت دنبال کنید. اگر معلوم شود که شکست ها قبلاً شما را آزار داده اند ، "آهنربای ناراحتی" یا با شماست یا با شخصی که اغلب با او در تماس هستید.
بعلاوه ، باید از اجتناب از دریافت هدیه از جانب کسی برای مدتی کاملاً امتناع ورزید. بدون به دست آوردن چیزی ، باید از چیزهای غیر ضروری خلاص شوید. نگاهی به اطراف خانه بیندازید. ممکن است شما یک تن چیزهای غیرضروری داشته باشید که ممکن است برای ذخیره آنها هزینه زیادی داشته باشد اما بهترین کار خلاص شدن از شر آنهاست. یا آنها را اهدا کنید یا آنها را بدون معامله بفروشید. چیزها فقط باید به کسانی داده شود که از آن لذت می برند یا به کسانی که واقعاً به آنها احتیاج دارند. به هیچ وجه نباید تحمیل شوند. فقط به محیط اطراف خود نگاه کنید ، پیشنهاد دهید.
سپس باید اطمینان حاصل کنید که مقدار کمتری از مبلغی را که می دهید دریافت می کنید.ما به شما برای کارتان پول دادیم ، بیش از آنچه لازم دارید یا بیشتر از آنچه قول داده اید ، انجام می دهیم.
شخصی به شما لطفی داده است ، در نوع خود پاسخ دهید ، اما با کسری. و به همین ترتیب در همه جا و در همه امور.
همچنین بسیار مهم است که ارتباط با کسانی که کمی شما را سنگین می کنند به حداقل برسد. از بدبختی ها و بدشانسی های دیگران دور شوید! یک مرد افتاده است - به او کمک کنید تا بلند شود ، اما با او نمانید.
سعی کنید چیزهای خوب را در همه چیز ببینید ، یاد بگیرید که طبق اصل زندگی کنید - هر ابر یک پوشش نقره ای دارد. همه مشکلات را سریعاً حل کنید ، بدون اینکه آنها را به فردا موکول کنید ، در غیر این صورت آنها شما را "می خورند".
با خودتان صادق باشید. گرایش ها و عادت های بد خود را به خود اعتراف کنید و شروع به ریشه کن کردن آنها کنید.
به یاد داشته باشید که همه رذایل انسان از خودخواهی درونی ناشی می شود.
با حرص و آز و طمع خود بجنگید و "آهنربا بدبختی" مانند خرده آینه یخی از قلب کای از شما بیرون می ریزد.