فرزندان کورنی چوکوفسکی: عکس

فهرست مطالب:

فرزندان کورنی چوکوفسکی: عکس
فرزندان کورنی چوکوفسکی: عکس

تصویری: فرزندان کورنی چوکوفسکی: عکس

تصویری: فرزندان کورنی چوکوفسکی: عکس
تصویری: suri Bao han 2024, نوامبر
Anonim

بیش از یک نسل از کودکان در کشور ما و خارج از کشور بر اساس ابیات شاعر بزرگ شوروی و روسی کورنی ایوانوویچ چوکوفسکی رشد کرده اند. از دوران کودکی ، کتابهای شناخته شده "Moidodyr" ، "Fedorino srief" ، "سوسک" ، "Fly-Tsokotukha" با تصاویر زیبا مطمئناً در قفسه های کتابخانه ها در هر خانه و در هر کتابخانه کودک و نوجوان قرار دارند ، زیرا چوکوفسکی منتشر شده ترین نویسنده کودک است در کشور ما …

فرزندان کورنی چوکوفسکی: عکس
فرزندان کورنی چوکوفسکی: عکس

اصل نام و نام خانوادگی چوکوفسکی

نام اصلی چوکوفسکی نیکولای کورنایچوکوف است: این نام خانوادگی مادر او ، اکاترینا اوسیپوونا کورنایچوکووا است که به عنوان خدمتکار در خانه شهروند افتخاری اودسا لونسون امانوئل سولومونویچ کار می کرد. او پدر نیکلاس کوچک شد. نامشروع پسر نام خانوادگی نداشت و نام خانوادگی پدر را بر خود نداشت ، به همین دلیل در کودکی بسیار نگران بود. با بزرگ شدن و شروع به کار نویسندگی ، یک نام مستعار بر اساس نام Korneichukov به دست آورد: Korney Chukovsky. بعداً ، برای اسناد ، نام مستعار Vasilievich (پس از نام پدرخوانده) ، Emmanuilovich یا Manuilovich ، به نام و نام خانوادگی اضافه شد ، اما بعداً نام مستعار ساختگی Ivanovich اصلاح شد.

ازدواج و زایمان

در 26 مه 1903 ، کورنی ایوانوویچ چوکوفسکی با ماریا آرون-بروونا گلدفلد ، دختر حسابدار و خانه دار از اودسا ازدواج کرد. عروس دو سال از داماد بزرگتر بود ، به خاطر او به ارتدکس درآمد. پس از عروسی ، او در اسناد به عنوان Chukovskaya Maria Borisovna ظاهر شد. این زوج 52 سال با هم زندگی کردند ، تا زمان مرگ ماریا بوریسوونا در سال 1955. کورنی ایوانوویچ 14 سال از زندگی همسرش گذشته بود.

تصویر
تصویر

چوکوفسکی ها چهار فرزند داشتند ، تفاوت بین اول و آخر 16 سال بود. تمام فرزندان نویسنده نام خانوادگی - مستعار Chukovsky (ها) و نام اختصاری Korneevich (Korneevna) داشتند. و هر چقدر هم برای پدرش تلخ بود ، او مجبور شد سه فرزند خود را به خاک بسپارد - فقط دخترش لیدیا 27 سال پس از کورنی ایوانوویچ درگذشت.

خانواده چوکوفسکی در سال 1927. از چپ به راست: لیدیا ، نیکولای ، بوریس نشسته - همسر نیکولای مارینا با موروچکا ، کورنی ایوانوویچ به همراه همسرش ماریا بوریسوونا و نوه تاتا
خانواده چوکوفسکی در سال 1927. از چپ به راست: لیدیا ، نیکولای ، بوریس نشسته - همسر نیکولای مارینا با موروچکا ، کورنی ایوانوویچ به همراه همسرش ماریا بوریسوونا و نوه تاتا

چوکوفسکی نیکولای کورنویچ (1904-1965)

فرزند اول نویسنده و همنام وی از بدو تولد. وی در 20 مه سال 1904 در اودسا متولد شد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در سن پترزبورگ و در شهر کووکاله فنلاند گذراند. نیکولای با حمایت پدرش کار ادبی را آغاز کرد ، در اطرافیان خود نویسندگان مشهوری مانند الکساندر بلوک ، ماکسیم گورکی ، نیکولای زابولوتسکی ، اوسیپ ماندلشتام ، ونیامین کاورین ، ماکسیمیلیان ولوشین ، آندره بیلی و دیگران را ملاقات کرد. در مدرسه Tenishevsky تحصیل کرد ، سپس در 1921 وارد دانشگاه پتروگراد در دانشکده تاریخی-فلسفی (اجتماعی- آموزشی) شد و در سال 1924 - در انستیتوی تاریخ هنر لنینگراد ، جایی که تا سال 1930 در دوره های عالی هنر هنر تحصیل کرد تاریخ. وی یکی از اعضای انجمن های ادبی "صدابوردار صدف" به رهبری نیکولای گومیلیوف و "برادران سرپیون" بود ، جایی که وی و چند نویسنده جوان دیگر لقب "برادران کوچکتر" را دریافت کردند.

تصویر
تصویر

یک لمس کوچک به پرتره نیکولای چوکوفسکی: یک بار او به دوست خود میخائیل زوشچنکو داستان واقعی را گفت که در مورد بازدید از تئاتر با یک خانم جوان خاص که در بوفه یک کیک می خورد برای او اتفاق افتاد. زوشچنکو متعاقباً این داستان را به عنوان داستان خود "ارسطو" منتشر کرد.

نیکولای چوکوفسکی شعر نوشت ، در سال 1928 مجموعه ای از طریق بهشت وحشی و همچنین رمان هایی را منتشر کرد (کاپیتان جیمز کوک ، 1927 ؛ تنهایی در میان آدمخواران ، 1930 ؛ جوانان ، 1930 ؛ واریا ، 1933 و غیره). گاهی اوقات او خود را به عنوان نیکولای رادیشچف (یک نام مستعار) امضا می کرد. بعداً ، او وقت زیادی را به ترجمه شاعرانه آثار R. L. Stevenson ، E. Seton-Thompson ، Mark Twain ، Julian Tuwim و دیگران اختصاص داد. به عنوان مثال ، یکی از معروف ترین ترجمه های رمان "جزیره گنج" استیونسون توسط N. Chukovsky انجام شد.

در سال 1939 ، فعالیت های نظامی چوکوفسکی جوان آغاز شد: با تماس ، او برای جنگ در جنگ شوروی و فنلاند رفت. در طول جنگ بزرگ میهنی ، چوکوفسکی برای روزنامه "ناوگان سرخ بالتیک" کار می کرد - خبرنگار جنگی تمام وقت بود ، که اغلب جان خود را به خطر می انداخت.وقتی محاصره لنینگراد آغاز شد ، نیکولای در شهر ماند و در دفاع شرکت کرد. یک بار او به طرز معجزه آسایی از مرگ نجات یافت: او عصر در محل یکی از دوستانش ماند و برای باز شدن پل ها دیر رسید و صبح که به خانه آمد ، ویرانه ها را دید - خانه بمباران شد.

در اکتبر سال 1943 ، نیکولای به ستوان ارشد ارتقا یافت ، به عنوان مربی در اداره سیاسی اصلی نیروی دریایی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و همچنین در دفتر انتشارات ناوگان دریایی مشغول به کار شد. به خاطر خدماتش در طول جنگ بزرگ میهنی ، مدال "برای پیروزی بر آلمان" را دریافت کرد. در سال 1946 از ارتش خارج شد.

تصویر
تصویر

پس از جنگ ، نیکلای چوکوفسکی رمان هایی (شکارچی دریایی ، 1945 ، برای دانش آموزان مدارس ابتدایی) ، رمان (آسمان بالتیک ، 1946-1954) ، داستان کوتاه (زندگی دختران ، 1965) ، خاطرات (خاطرات ادبی ، 1989) نوشت … در دهه 1960 ، وی عضو هیئت مدیره اتحادیه نویسندگان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی (اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی) بود ، RSFSR ، انتشارات "نویسنده شوروی" ، به عنوان رئیس بخش مترجمین

کورنی چوکوفسکی به همراه پسرش نیکولای و دخترش لیدیا. پردلکینو ، 1957
کورنی چوکوفسکی به همراه پسرش نیکولای و دخترش لیدیا. پردلکینو ، 1957

نیکولای چوکوفسکی در حالی که فقط 61 سال عمر کرده بود ، بسیار غیرمنتظره درگذشت - او خوابید و بیدار نشد. این اتفاق در 4 نوامبر 1965 ، 4 سال قبل از مرگ پدر مشهور وی رخ داد. این نویسنده در قبرستان نوودویچی در مسکو (قطعه شماره 6) به خاک سپرده شد.

زندگی شخصی نیکولای چوکوفسکی به خوبی رقم خورد: او با مارینا نیکولاوانا چوکوفسکایا (نام خانوادگی رینکه ، 1905-1993) ازدواج کرده بود ، که مترجم بود و به شوهرش در کارش کمک می کرد. سه فرزند در ازدواج متولد شدند: ناتالیا (تاتا) چوكوسكایا (متولد 1925) ، متاهل با Kostyukova ، میكروبیولوژیست ، استاد ، دكتر علوم پزشکی. نیکلای (متولد 1933) ، ملقب به گولکا در کودکی ، فارغ التحصیل از دانشگاه فنی دولتی باومن مسکو ، مهندس ارتباطات ؛ دیمیتری (متولد 1943) - به ویژه کارگردان تلویزیون ، فیلمی را به صدمین سالگرد تولد پدربزرگ معروف خود اختصاص داد "تو مرد آتشین هستی!" براساس فیلمنامه پسر عموی النا چوکوفسکایا ؛ دیمیتری شوهر تنیس باز و مجری تلویزیون آنا دیمیتریوا است.

لیدیا کورنیوا چوکوفسکایا (1907-1996)

در بدو تولد دخترش ، همسران وی را به عنوان لیدیا نیکولاوانا کورنئیچوکووا ثبت کردند و تنها بعداً او لیدیا کورنایونا چوکوفسکایا شد. وی در 11 مارس 1907 در سن پترزبورگ به دنیا آمد و خانواده به آنجا نقل مکان کردند. لیدیا مانند برادر بزرگترش نیکولای در انتخاب شغل س notالی نداشت: او به طور عالی در مدرسه و سپس در بخش ادبی موسسه هنر تحصیل کرد.

تصویر
تصویر

در ژوئیه 1926 ، فاجعه ای رخ داد: لیدیا به اتهام نوشتن جزوه ضد شوروی دستگیر و سپس به ساراتو تبعید شد. با این حال ، او رابطه بسیار دوری از این جزوه داشت: متن توسط دوست لیدیا گردآوری شده و بدون پرسیدن او اقدام به چاپ بروشور روی ماشین تحریر Chukovskys کرد. با تلاش پدرش ، لیدیا از سه سالی که محکوم شد ، فقط 11 ماه در تبعید به سر برد. در این دوره بود که موقعیت زندگی مخالف او شکل گرفت - رد سرکوب غیرقانونی ، تمایل به دفاع از متهم و محکومیت نا شایسته.

در بازگشت از تبعید ، لیدیا چوكوسكایا تحصیلات خود را در دانشگاه لنینگراد از سر گرفت. پس از فارغ التحصیلی در سال 1928 ، وی به عنوان سردبیر در انتشارات دولتی در تحریریه ادبیات کودکان کار کرد ، رئیس آن ساموئیل یاکوولویچ مارشاک بود. سپس او آثار خود را برای کودکان "لنینگراد - اودسا" (1928) ، "در مورد ولگا" (1931) ، "قصه تاراس شوچنکو" (1930) نوشت ، و آنها را با نام مستعار مرد الکسی اوگلوف منتشر کرد.

تصویر
تصویر

در سال 1929 ، این دختر ازدواج کرد ، منتخب وی سزار ساموئلوویچ وولپه ، یک مورخ ادبی بود. دختری به نام النا به زودی متولد شد (نام او لیوشا در خانه بود) ، اما این ازدواج تنها پنج سال ادامه داشت ، تا سال 1934. در سال 1941 ولپه در نبردهای جبهه لنینگراد کشته شد. چوكوسكايا براي دومين بار با ماتوي پتروويچ برونشتاين ، فيزيكداني نظري در زمينه تئوري كوانتوم گرانش ، يك خبره برتر ادبيات و شعر ، از جمله خارجي ، به زبان هاي اصلي ازدواج كرد. این زوج با هم بسیار خوشحال بودند ، اما همه چیز در آگوست 1937 پایان یافت ، زمانی که برونشتاین دستگیر شد و چوکوفسایا برای فرار از دستگیری مجبور شد عازم اوکراین شود. مدتها بود که خانواده چیزی جز سرنوشت "ده سال بدون حق مکاتبه" در مورد سرنوشت برونشتاین نمی دانستند.کورنی ایوانوویچ ، پدر لیدیا ، از همه ارتباطات خود برای کشف سرنوشت دامادش استفاده کرد. و فقط در پایان سال 1939 می توان فهمید که ماتیوی برونشتاین در فوریه 1938 مورد اصابت گلوله قرار گرفته است.

در طی سالهای سرکوب ، چوکوفسکایا با آنا اخماتووا ملاقات کرد و با او دوست شد ، که دارای مشکلات مشابهی بود: نگرانی ها و مشکلات در رابطه با دستگیری پسرش ، لو گومیلوف. لیدیا کورنوئنا حتی دفتر خاطرات خود را یادداشت می کرد و در آن دیدارهای خود با این شاعر بزرگ را شرح می داد.

فاجعه ای که او تجربه کرد ، بر سرنوشت بعدی چوکوفسکایا ، جهان بینی و فعالیت خلاقانه وی تأثیر زیادی گذاشت. کار اصلی ادبی او داستان "سوفیا پتروونا" است که در سال 1940 نوشته شده است. قهرمان روایت دستگیری پسرش را تجربه می کند ، سعی می کند وحشت سالهای 38-1937 را در کشور درک کند و به آرامی ذهن خود را از دست می دهد. طبیعتاً هیچ کس نمی توانست این داستان را در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی منتشر کند ، بنابراین این داستان در سال 1965 در فرانسه و ایالات متحده آمریکا تحت عنوان "خانه خالی" و فقط در سال 1988 - در خانه منتشر شد. چوكوفسكایا داستان زندگی نامه خود "هبوط زیر آب" را در سال 1957 نوشت و آن را به خیانت و فرصت طلبی در صف نویسندگان شوروی اختصاص داد. این داستان در سال 1972 در خارج از کشور نیز منتشر شد. لیدیا چوكوسكایا داستان زندگینامه ای خود "داش" را به سرنوشت غم انگیز همسرش ماتوی برونشتاین اختصاص داد. از دیگر آثار نویسنده - "N. N. Miklukho-Maclay" ، 1948-1954 ؛ بوریس ژیتکوف ، 1957 ؛ "به یاد کودکی. خاطرات کورنی چوکوفسکی "، 1989 و دیگران.

تصویر
تصویر

علی رغم همه چیز ، لیدیا چوكوسكایا فعالیت های مخالف خود را انجام می داد: او از الكساندر سلژنتینسین ، جوزف برودسكی و دیگران حمایت می كرد ، پس از سخنرانی در 23 امین كنگره CPSU در 1966 نامه سرگشاده ای به م. شولوخوف نوشت ، نامه های اعتراض آمیز دیگر ("خشم مردم" ، "نه اعدام ، بلکه یک فکر. اما یک کلمه"). و او هزینه مخالفت خود را پرداخت کرد: در ژانویه 1974 ، وی از اتحادیه نویسندگان اخراج شد و انتشار هر یک از آثار ادبی او ممنوع شد. در پاسخ ، چوكوسكايا در سال 1979 كتاب "روند حذف" را در فرانسه نوشت و منتشر كرد. رئوس مطالب آداب و رسوم ادبی "؛ و در اینجا ، در فرانسه ، او در سال 1980 "جایزه آزادی" را از آکادمی فرانسه دریافت کرد.

فقط در اواخر دهه 1980 بود که فعالیتهای لیدیا چوکوفسکایا در روسیه مورد بازنگری و ارزیابی قرار گرفت. در سال 1989 مجدداً به عضویت اتحادیه نویسندگان درآمد ، و در سال 1990 برنده جایزه "به خاطر شهامت مدنی یک نویسنده" (جایزه آندری ساخاروف) شد. در سال 1994 ، جایزه دولتی فدراسیون روسیه به Chukovskaya اهدا شد.

تصویر
تصویر

لیدیا کورنیوا چوکوفسکایا 88 سال زندگی کرد و در 7 فوریه 1996 در مسکو درگذشت. او را در گورستان ادبیات - گورستان پردلكینو دفن كردند.

دخترش ، نوه کرنی چوکوفسکی - النا تسزاروونا ولپ ، بعداً نام خانوادگی چوکوفسکایا (2015 - 1931) گرفت ، شیمی دان ، منتقد ادبی ، فیلمنامه نویس بود. این او بود که در سال 1982 فیلمنامه فیلم "تو مردی آتشین هستی" را نوشت. به صدمین سالگرد پدربزرگش K. I. Chukovsky ، به کارگردانی پسر عموی او ، دیمیتری چوکوفسکی. علاوه بر این ، مجموعه آثار 15 جلدی "پدربزرگ کورنی" تحت سردبیری وی منتشر شد و مدتها وی مسئول خانه موزه چوکوفسکی در پردلکینو بود.

بوریس کورنویچ چوکوفسکی (1910-1941)

پسر کوچک کرنی چوکوفسکی ، بوریس کورنویچ چوکوفسکی-گلدفلد ، نام خانوادگی مضاعف پدر و مادر خود را دریافت کرد. در خانواده ، او را با محبت باب می نامیدند. او برخلاف بچه های بزرگتر ، نویسنده نشد ، اگرچه ادبیات را به خوبی می شناخت و دوست داشت و حتی تصنیف های آماتور می نوشت. بابا ذهنیت فنی داشت ، از کودکی مدام از تکه های چوب و آهن چیزی درست می کرد. بزرگتر شدن ، او حرفه یک مهندس هیدرولیک را انتخاب کرد ، در ساخت کانال مسکو کار می کرد (که آن زمان "مسکو - ولگا" نامیده می شد). او بسیار خنده دار ، شیرین ، اما در عین حال - فردی جدی و قابل اعتماد بود.

چوکوفسکی با کودکان - بوریس ، لیدیا ، نیکولای
چوکوفسکی با کودکان - بوریس ، لیدیا ، نیکولای

در اواسط دهه 1930 ، بوریس چوکوفسکی با شخصی نینا استانیسلاوونا ازدواج کرد که در سال 1937 پسری به دنیا آورد ، یوگنی بوریسوویچ چوکوفسکی. با این حال ، همسر و مادر جوان در خانواده چوکوفسکی ریشه ندادند ، او نمی خواست پسرش را بزرگ کند و بوریس مجبور به طلاق شد و پسرش را کنار او گذاشت.اندکی قبل از شروع جنگ ، بوریس چوکوفسکی برای بار دوم با لیدیا نیکولاونا روگوژینا ازدواج کرد و به همراه او و پسرش ژنیا ، با پدر و مادرش در مسکو اقامت گزیدند.

تصویر
تصویر

در روزهای اول جنگ ، بوریس داوطلبانه به جبهه - در شبه نظامیان می رود. در پاییز 1941 ، او بدون هیچ ردی ناپدید شد ، و بعداً خانواده فهمیدند که او هنگام بازگشت از شناسایی در نزدیکی ویازما درگذشت. پسر اوگنی بوریسوویچ چوکوفسکی فیلمبردار شد ، در سال 1997 درگذشت.

ماریا کورنیوا چوکوفسکایا (1920-1931)

در 24 فوریه 1920 ، در پتروگراد ، دختر کوچک ماریا - موروچکا ، همانطور که نزدیکانش او را با مهربانی صدا می کردند ، در خانواده چوکوفسکی متولد شد. موروچکا مورد علاقه همه بود و اغلب قهرمان بسیاری از آثار ادبی پدرش می شد. این دختر بسیار باهوش و با استعداد بود ، حافظه بسیار خوبی داشت و نه تنها شعرها ، بلکه کل کتابها را به راحتی حفظ می کرد.

تصویر
تصویر

متأسفانه ، زندگی ماریا کورنه یوونا چوکوفسکایا کوتاه مدت بود - فقط 11 سال. در سن 9 سالگی ، او یک بیماری جدی - سل را آغاز کرد و خیلی سریع پیشرفت کرد ، و باعث عوارض پاها و چشمهایش شد. این دختر به شدت درد می کرد و والدینش برای مبارزه با این بیماری تلاش کردند. کورنی ایوانوویچ ، در قلب خود فهمید که دخترش به آرامی در حال مرگ است ، نمی خواست آن را تحمل کند ، با او درس آموخت و کارهای مختلفی را ارائه داد.

تصویر
تصویر

به امید بهبودی ، والدین موروچکا را به کریمه ، به یک آسایشگاه سل برای کودکان بردند. این درمان به طور موقت بهبود یافت ، اما دختر نجات پیدا نکرد: در 10 نوامبر 1931 ، او دیگر نرفته بود. غم والدین بی پایان بود. موروچکا در گورستان قدیمی در آلوپکا به خاک سپرده شد ، مدت طولانی مزار او گم شده بود و اخیراً کشف شد. روی آن یک صلیب فلزی ساده و یک کتیبه دست نویس وجود دارد: "Murochka Chukovskaya".

توصیه شده: