ماکسیم فادیف دوست ندارد در مورد همسر اول خود گالینا صحبت کند ، اما او آماده است تا برای همیشه لیاقت همسر فعلی خود ناتالیا را ذکر کند. این زوج هنوز با هم زندگی می کنند و یک پسر بزرگ می کنند.
ماکسیم فدیف همسرش ناتالیا را موزای ابدی و عشق واقعی خود می نامد. این زوج سال ها با هم بوده اند و حتی سخت ترین آزمایش ها نیز آنها را به جدایی نرسانده است. ماکسیم و ناتالیا یک دوره فقر را پشت سر گذاشتند ، با مشکلات جدی بهداشتی کنار آمدند و همه سختی ها را برای دو نفر تقسیم کردند.
اولین شکست و دیدار با ناتاشا
ازدواج با ناتالیا اولین ازدواج تهیه کننده نبود. او پیش از عاشق اصلی زندگی ، همسری به نام گالینا نیز داشت. امروز ماکسیم سعی می کند چیزی در مورد همراه اول خود به خاطر نگذارد. او فقط خاطر نشان می کند که این ازدواج یک اشتباه بوده و از ابتدا تا انتها ناموفق بوده است. در ابتدا ماکسیم و گالینا بسیار یکدیگر را دوست داشتند. سپس نوازنده برجسته آینده هنوز در کورگان زندگی می کرد و فقط آرزوی شهرت را داشت. در آن زمان ، یک رابطه طولانی بدون ثبت ازدواج پذیرفته نشد ، بنابراین فدیف به سرعت پیشنهاد ازدواج را به شخص برگزیده داد. فقط بعد از عروسی متوجه شد که وفاداری فضیلت اصلی گالینا نیست. از همان ابتدای زندگی خانوادگی ، دختر توجه خود را به مردان دیگر معطوف کرد. و به زودی او به طور کامل ماکسیم را با دوست نزدیک خود فریب داد. پس از آن ، فدئف بلافاصله هرگونه رابطه با برگزیده خود را قطع کرد و دیگر هرگز با او صحبت نکرد.
پیش از این در سال 1990 ، فدیف با همسر دوم آینده خود آشنایی قابل توجهی پیدا کرد. پس از آن مرد جوان هنوز به طور کامل از طلاق و خیانت دور نشده بود ، اما این مانع از توجه او به یک بلوند جذاب که در انتخاب بازیگران به شدت رقص می کرد ، نشد. تهیه کننده به طور مستقل آن را سازماندهی کرد تا دختری را برای ضبط ویدیو برای گروه خود انتخاب کند. جالب است که ماکسیم بلافاصله به دیگران گفت که همسر آینده اش در حال رقصیدن است. بنابراین در پایان این اتفاق افتاد.
با آشنایی نزدیکتر ، فادیف دریافت که علاوه بر ظاهر جذاب و توانایی رقصیدن ، ناتالیا که او را مجذوب خود کرده است ، مزایای بسیار دیگری نیز دارد. ماکسیم به سرعت پیشنهادی را به شخص منتخب ارائه داد ، اما اکنون در صحت انتخاب خود شک نکرد. در پایان ، کاملاً درست به نظر رسید.
شروع دشوار زندگی خانوادگی
در سال 90 ، همكاران فدئف را متقاعد كردند كه از كورگان به مسكو برود. این مرد جوان مدت طولانی شک داشت اما در پایان خودش فهمید که در شهر خود به شهرت مطلوبی نخواهد رسید. سپس ماکسیم همسرش را مجبور نکرد که با او برود ، بلکه فقط به ناتالیا پیشنهاد داد که نقل مکان کند. او بلافاصله به دختر در مورد مشکلات اقتصادی احتمالی هشدار داد ، زیرا همسران قصد نداشتند به معنای واقعی کلمه به جایی بروند. اما این به هیچ وجه همسر مهربان وفادار را ترساند. البته ناتالیا به همراه همسرش عازم مسکو شد.
و سپس دوره همان سختی هایی شروع شد که تهیه کننده از آن ترسیده بود. مقابله سریع با مسکن امکان پذیر نبود ، بنابراین همسران مجبور بودند دائما به دنبال گزینه جدیدی برای یک شب اقامت باشند. آنها در کنار دوستان خود اقامت داشتند ، اتاقهای ارزان قیمت را در آپارتمانها و خوابگاهها اجاره کردند. سپس رویای اصلی Fadeevs گوشه خودشان بود ، جایی که می توانید آرام باشید و به مشکلات فکر نکنید.
این اتفاق افتاده است که ماکسیم و ناتالیا به معنای واقعی کلمه چیزی برای خوردن ندارند. یک بار شام این زوج تنها سیب زمینی آب پز بود که دختر هنگام جستجوی آشپزخانه برای یافتن هر چیز خوراکی پیدا کرد.
ثروت و جابجایی غیر منتظره
کاملاً غیرمنتظره پول کلانی روی سر فادیف افتاد. البته ، نوازنده برای چنین نتیجه ای تلاش می کرد ، اما پیشنهاد بانک لو لو گیمن در مورد همکاری در ابتدا تولید کننده تازه کار را بسیار متعجب کرد. از نوشتن آهنگ برای دختر یک تاجر (پروژه "لیندا") ، مسیر موفقیت ماکسیم آغاز شد. سپس او تمام بخشهای جدید را داشت و درآمد عالی برای تولید کننده به ارمغان آورد.
ناتالیا تمام وقت آنجا بود. فدیف به سرعت آرزوی آپارتمان خود را برآورده کرد و همچنین در امر مسکن به والدینش کمک کرد.
درست است که موفقیت مالی به هیچ وجه به معنای از بین رفتن مشکلات از زندگی این زوج قوی ازدواج نکرده بود. به اشتباه پزشکان ، دختر اول ماکسیم و ناتالیا اندکی پس از زایمان درگذشت. سلامت زن در حال زایمان نیز به شدت رو به وخامت گذاشته است. ناتالیا در حال بهبودی در آلمان بود ، جایی که خانواده برای چندین سال در آنجا نقل مکان کردند. پسر همسران ساوا در آنجا متولد شد. Fadeevs دیگر به پزشکان داخلی اعتماد نداشتند. وقتی پسر بزرگ شد ، خانواده به روسیه بازگشتند ، جایی که آنها هنوز زندگی می کنند.
در حال حاضر ، زوجین نیز با هم هستند. مدتی پیش ، او آزمایش سخت دیگری را پشت سر گذاشت - ماکسیم شنوایی خود را از دست داد. بعد از آن ، فدئف نمی خواست زندگی کند و خودش را بست. فقط عشق و توجه ناتالیا به او کمک کرد تا زنده بماند و حتی عطش خلاقیت و تحقق بخشیدن به خود را بازیابد. شنوایی این مرد توسط پزشکان باتجربه چینی برقرار شد. امروز ماکسیم دوباره می شنود و می تواند به کار خود ادامه دهد. همیشه در کنار پدرش و یک پسر بزرگسال ساوا. او همچنین از پدر ستاره ای در یک دوره دشوار حمایت کرد. تعجب آور نیست که خانواده فایدف یکی از خانواده های قوی در تجارت نمایش داخلی خوانده می شود.