جان بریمور یکی از بزرگترین بازیگران آمریکایی قرن بیستم است. در طول زندگی طولانی خود ، او در هنر تئاتر به ارتفاعات رسید ، و عمدتا در تولیدات شکسپیر ، و همچنین در فیلم های صامت و فیلم های صوتی بازی کرد.
خاستگاه و خانواده
جان سیدنی بلایت (این نام بازیگر آینده در بدو تولد بود) در اوایل سال 1882 در ایالت پنسیلوانیا آمریکا ، شهر فیلادلفیا متولد شد. از کودکی ، او توسط هنرمندان احاطه شده بود ، زیرا پدر و مادرش بازیگران موفقی بودند. پدر ، موریس بریمور ، بازیگر با استعدادی در تئاتر برادوی بود و مادر جورجیانا بازیگر معروف کمدی آمریکایی بود. پدربزرگ و مادربزرگ جان باریمور نیز بازیگران تئاتر بودند.
قابل توجه است که برادر جان لیونل هربرت بریمور و خواهرش اتل بریمور نیز بازیگران مشهوری شدند. علاوه بر این ، بازیگر کمدی مدرن آمریکایی ، درو باریمور ، نوه او است. بنابراین ، باری مور یک سلسله بازیگر کامل است که فعالیت موفقیت آمیز آن تا به امروز ادامه دارد.
آغاز حرفه بازیگری
جان باریمور تحصیل در هنر را در پایتخت فرانسه - پاریس آغاز کرد. او برای چندین سال آرزو داشت که به عنوان خبرنگار کار کند یا در آینده شاهکارهای نقاشی خلق کند ، اما در نهایت ریشه های تئاتر اثر خود را گذاشت. در سال 1903 ، در 21 سالگی ، جان بریمور بازیگری خود را در آمریکا آغاز کرد.
استعداد خارق العاده ، ظاهری جذاب و شجاعانه و بدون شک شهرت والدین مشهور باعث شد که این هنرمند جوان به سرعت نفوذ کند. در حال حاضر در سال 1904 ، او شروع به شرکت در تولیدات تئاتر برادوی کرد و یک سال بعد تورهای کشور را آغاز کرد. اولین نمایشنامه وی در برادوی Glad It است.
زلزله سانفرانسیسکو
در سال 1906 ، شهر بزرگ سانفرانسیسکو در آمریکا یکی از بدنام ترین زمین لرزه های تاریخ ایالات متحده را تجربه کرد. در ساعت 5 صبح ، ساکنان شروع به احساس شدیدترین لرزش کردند. به گفته کارشناسان ، بزرگی فاجعه به 7 ، 7-7 ، 9 واحد رسید. حملات لرزه ای منجر به آتش سوزی های متعددی شد که تقریباً 4 روز بر فراز سانفرانسیسکو شعله ور بودند. در نتیجه این حادثه ، بیش از 250 هزار نفر بی خانمان شدند ، زیرا بیشتر ساختمانهای شهر تخریب شد. حدود 3 هزار نفر در زیر آوار جان خود را از دست دادند.
در هنگام زلزله ، جان باریمور در این شهر برای گشت و گذار بود. او در هتل مجلل قصر بود ، چون تازه از حوادث شبانه برگشته بود کت و شلوار گران قیمت شب و دکمه های سر دست الماس پوشیده بود. باری مورمور به طرز معجزه آسایی از یکسری پس لرزه های سخت جان سالم به در برد و با بیرون آمدن از هتل تخریب شده ، خواننده اپرا گریه کننده ، انریکو کاروزو را دید. او تقریباً کاملاً برهنه بود و حوله حمامش را دور گردنش پیچیده بود. این مجری ایتالیایی به جان نگاه کرد و به پوچی جلسه لبخند زد: یک بازیگر با لباس زیبا و یک خواننده نیمه برهنه و هق هق گریه. این وضعیت در آمریکا به نوعی حکایت تبدیل شده است.
شغل در تئاتر و سینما
از سال 1910 ، جان بریمور فعالیت تئاتر خود را در ژانر کمدی عاشقانه فعالانه توسعه می دهد. او به شدت با برخی از نمایشنامه ها مانند نیمه شوهر و باور کنید ، زانتیپوس ارتباط برقرار کرد. از سال 1913 ، کار سینمایی او آغاز شد ، اما او آن را جدی نگرفت ، فقط به عنوان راهی برای درآمدزایی اضافی ، که او به طور فعال صرف خرید نوشیدنی های غلیظ و زنان کرد. وی معتقد بود که سینما از پیشرفت نسبتاً پایینی برخوردار است و تا حدی حق با او بود ، زیرا بسیاری از بینندگان و منتقدان اقتباس های سینمایی اول را با مشارکت وی کمدی های درجه دو می دانستند.
شغل اصلی او هنوز کار در تئاتر بود. دهه 10 بود. در قرن بیستم ، او شروع به بازی فعال در تولید نمایشنامه های شکسپیر کرد ، تبدیل به یکی از بازیگران شد و تصاویر شخصیت های هملت و ریچارد سوم را کاملاً منتقل کرد.
نگرش این بازیگر نسبت به سینما در سال 1920 تغییر کرد ، زمانی که فیلم ترسناک صامت "دکتر جکیل و آقای هاید" شهرت و درآمد خوبی برای او به ارمغان آورد. جان باریمور تمایل بیشتری به پذیرش دعوت برای بازی در فیلم های صامت پیدا کرد و در سن 22 سالگی به اندازه کافی خوش شانس بود که نقش شرلوک هلمز را بازی کند. در دهه 30 ، سینمای صدا به طور فعال در ایالات متحده گسترش و گسترش می یابد. یکی از اولین کارهای جان بریمور در این زمینه فیلم ترسناک Svengali در سال 1931 بود.
در سال 1932 ، تمام نسل مدرن باریمورس در راسپوتین و ملکه با هم بازی کردند: دو برادر (لیونل و جان) و یک خواهر (ایتل). این اقتباس از فیلم تاریخی باعث ایجاد یک رسوایی بزرگ شد ، زیرا خانواده شاهزاده فلیکس یوسوپوف به دلیل افترا علیه همسرش ، ناتاشا ، علیه استودیوی Metro-Goldwyn-Mayer شکایت کردند. این استودیو پرونده را گم کرد و جریمه های سنگینی پرداخت کرد ، اما هیاهوی اطراف تصویر باعث شهرت بی سابقه جان بریمور و دیگر بازیگران فیلم شد.
از اوایل دهه 1930 ، فعالیت سینمایی باریمور شروع به کمرنگ شدن می کند ، زیرا اعتیاد او به الکل بر تمام زندگی او تأثیر منفی می گذارد: حافظه ، شکل ظاهری ، وقت شناسی و در نهایت سلامت در اواخر دهه 30 ، وی در بیمارستان معتادان به الکل به سر می برد. از آن زمان ، او فقط باید آرزوی نقش های اصلی را داشته باشد ، زیرا هیچ کس توانایی پرداخت چنین فردی غیر قابل اعتماد ، البته برجسته را ندارد.
درمان هیچ کمکی نکرد: آنها فقط برای تمسخر بازیگر سابق بزرگ ، با مشارکت باریمور به اجراها آمدند. او اغلب مست روی صحنه می رفت ، زمین می خورد ، متن را فراموش می کرد ، بیهوده سعی در بداهه پردازی داشت. در اواخر عمر ، این بازیگر پس انداز نکرد و وقتی در سال 1942 بر اثر مسمومیت شدید با الکل درگذشت ، بستگان وی مجبور به پرداخت هزینه مراسم خاکسپاری شدند.
با این وجود ، استعداد بازیگری و شهرت بازیگر بزرگ در جان باریمور قاطعانه تر از پایان شرم آور زندگی حرفه ای اش بود. وی در پیاده روی مشاهیر هالیوود ستاره ای دریافت کرد و به عنوان مجری عالی نقش های شکسپیر در قلب دوستداران تئاتر ماند.
زندگی شخصی
جان باریمور 4 بار ازدواج کرد ، اما هر یک از اتحادیه های او بیش از 8 سال دوام نیاورد ، زیرا پذیرفتن اعتیاد برای برگزیدگان این بازیگر سخت بود. از دو ازدواج ، باریمور صاحب فرزند شد: از میشل استرنج ، همسر دوم او ، بازیگر زن دیانا باریمور متولد شد. جان درو باریمور و دولورس ایتل ماری بریمور از همسر سوم او ، دولورس کاستلو به دنیا آمدند. در سال 1975 نوه معروف او درو باریمور متولد شد.