دختر پدر و مادر معروف ، یولیا منشوا ، خودش نیز توانست موفقیت بزرگی در کار خود کسب کند. این بازیگر در زندگی خانوادگی نیز خوش شانس بود. منشوا یک بار و مادام العمر ازدواج کرد. تا به امروز ، جولیا با همسر اول خود زندگی می کند.
برای بیش از 20 سال ، یولیا منشوا ، بازیگر و مجری ، خوشبختانه با همکار خود ایگور گوردین ازدواج کرده است. مدت هاست که همسران عنوان یکی از قوی ترین و زیباترین زوج های تجارت نمایش داخلی را کسب می کنند. با هم ، بازیگران دو فرزند - پسر آندری و دختر Taisiya - را بزرگ می کنند.
ازدواج "دیرهنگام"
سرنوشت یولیا منشوا در این حرفه به زودی پس از تولد او نتیجه گیری قبلی بود. پدر و مادر معروف دختر (ولادیمیر منشوف و ورا آلنتوا) بلیط خوش شانسی برای آینده به او دادند. همه درها بلافاصله مقابل یولیا باز بود. به عنوان مثال ، او به راحتی وارد مدرسه تئاتر هنری مسکو شد و به سرعت شروع به بازی در تئاتر و سینما کرد. اما ما همچنین باید از خود منشوا ادای احترام کنیم. معلوم شد او دختری با استعداد و سخت کوش است. معلمان و مدیران از او نه تنها به عنوان دختر والدین برجسته ، بلکه به عنوان یک دانش آموز ممتاز ، یک بازیگر آینده دار ستایش می کنند.
به زودی جولیا به کارهای مجری تلویزیون نیز علاقه مند شد. و این کره به سرعت تسلیم او شد. جای تعجب نیست که این دختر مدت طولانی تنها ماند. او تمام وقت آزاد خود را به کار و رشد خلاق اختصاص داد. بنابراین ، اطرافیان او گفتند که ازدواج منشوا با ایگور گوردین خیلی دیر است. اگرچه در آن زمان بازیگر فقط 26 سال داشت و برگزیده او 30 ساله بود. پیش از این ، در روابط عاشقانه با جوانان دیگر ، جولیا دیده نمی شد.
همسران آینده در تئاتر با هم ملاقات کردند. یکی از دوستان یولیا دوست خود را به او معرفی کرد. معلوم شد ایگور است. در همان روز ، جوانان یک بار دیگر در رستوران از مسیرهای متقاطع عبور کردند. بعد از این دیدار دوم ، منشوا و گوردین دیگر هرگز از هم جدا نشدند.
چند هفته بعد از ملاقات آنها ، عاشقان نقل مکان کردند و زندگی مشترک را شروع کردند. دو سال بعد ، عروسی باشکوه و زیبایی برگزار شد. در سال 1998 ، جولیا پسر اولدشان ، آندره ، را به شوهرش داد. و پنج سال بعد ، دختری به نام Taisia به دنیا آمد.
ایگور گوردین کیست؟
در ابتدا ، ایگور قصد نداشت هنرمند شود. پدر و مادر وی فیزیکدان بودند و مرد جوان می خواست به سنت خانوادگی ادامه دهد. مامان و بابا گوردین آرزوی یک حرفه جدی برای وارث را داشتند و حتی نمی خواستند از رویاها و تخیلات خلاقانه او چیزی بشنوند. بنابراین ، بعد از مدرسه ، با وجود موفقیت های ایگور در تئاتر دانشجویی ، وارد Polytech شد. بازیگر آینده اصلاً دانشگاه انتخاب شده توسط والدین را دوست نداشت. مطالعه برای او دشوار و غیر جالب بود. اما با این وجود او موضوع را به آخر رساند. تنها پس از فارغ التحصیلی از موسسه پلی تکنیک و چندین سال کار در این حرفه ، گوردین در GITIS ثبت نام کرد. پس از فارغ التحصیلی ، کار در تئاتر را آغاز کرد. در این زمینه ، ایگور به سرعت به موفقیت دست یافت و حتی موفق شد به والدینش ثابت کند که انتخاب درستی داشته است.
مشکلات خانوادگی
از بیرون همیشه به نظر می رسید که ازدواج ایگور و جولیا ایده آل است ، صلح و هماهنگی در خانواده حاکم است. اما در واقعیت این اصلاً مورد نبود. روزنامه نگاران موفق شدند دریابند که حدود 10 سال پیش این زوج در آستانه طلاق بودند. در یک جفت جولیا و ایگور ، یک سری کامل درگیری و مشاجره آغاز شد. در ابتدا آنها نمی توانستند روابط را بهبود بخشند و از یک بحران جدی خارج شوند. اما در نهایت ، هنوز معلوم شد که انجام شده است.
منشوا گفت که دلیل اصلی حذفیات در خانواده شخصیتهای بسیار متفاوت هر دو همسر است. جولیا و ایگور مزاجهای بسیار متفاوتی دارند. بازیگر زن بازتر ، خوش مشرب ، اما زودرنج است. منشوا می تواند به راحتی یک رسوایی عمومی را ایجاد کند ، اما به سرعت آرام شود و از شوهرش طلب بخشش کند. برعکس ، ایگور آرام ، بسته ، لمس است. تمام طغیان ها و سخنان ناخوشایند همسرش که با عصبانیت با او روبرو شده اند بسیار دردناک است و نمی توان آنها را برای مدت طولانی فراموش کرد.
اما با گذشت سالها از ازدواج ، همسران هنوز موفق شدند بیاموزند که چگونه در شرایط مختلف سازش پیدا کنند.در جریان بحران اصلی ، بازیگران تصمیم گرفتند پشت میز مذاکره بنشینند و رک و پوست کنده در مورد همه اتفاقات صحبت کنند. در نتیجه زن و شوهر یکدیگر را درک کردند. اکنون همسران از هر دقیقه کنار خود بیشتر قدردانی می کنند ، زیرا آنها می دانند از دست دادن هرچه را که برای دهه ها به دست آورده اند بسیار آسان است.
در مورد کار ، جولیا و ایگور اخیراً زمان کمتری را به پروژه های خلاقانه اختصاص داده اند. این زوج با هم مشاغلی را اداره می کنند که به طور منظم درآمد خوبی برای آنها به ارمغان می آورد. آنها همچنین به دنیا سفر می کنند و زمان زیادی را با کودکان می گذرانند.
پسر بالغ یک زوج ستاره ای تصمیم گرفت که راه پدر و مادرش ، مادربزرگ ها و مادربزرگ های مادرش را دنبال کند. آندره قبلاً تلاش خود را در سینما آغاز کرده است ، اما تاکنون خیلی موفق نبوده است. اما Taisiya هنوز تصمیم نگرفته است که می خواهد چه کسی شود. اما بازیگری قطعاً علاقه ای به او ندارد. پدر مطمئن است که تایا می تواند روزنامه نگارهای بسیار خوبی شود ، بنابراین از قبل به او توصیه می کند که در این راستا پیشرفت کند.