تامارا میلاشکینا: زندگی نامه ، خلاقیت ، شغل ، زندگی شخصی

تامارا میلاشکینا: زندگی نامه ، خلاقیت ، شغل ، زندگی شخصی
تامارا میلاشکینا: زندگی نامه ، خلاقیت ، شغل ، زندگی شخصی

تصویری: تامارا میلاشکینا: زندگی نامه ، خلاقیت ، شغل ، زندگی شخصی

تصویری: تامارا میلاشکینا: زندگی نامه ، خلاقیت ، شغل ، زندگی شخصی
تصویری: چند نمونه جالب خلاقیت در صنعت ساختمان سازی/ترفندهای جالب و خلاقانه😲👍 2024, آوریل
Anonim

در ارزیابی سوپرانوی منحصر به فرد غزل ، دراماتیک ، هنرمند خلق اتحاد جماهیر شوروی ، برنده جایزه دولتی RSFSR تامارا میلاشکینا ، تقریباً همه متخصصان و متخصصان هنر اپرا متحد هستند. حتی بی طرفترین منتقدان نیز به ندرت می توانند تکنیک ، سبک ، شیوه آواز او را محکوم کنند. دلیل آن در هماهنگی نامفهوم ظاهر درونی خواننده نهفته است. در صدای صدای او "روحی قادر به درک" وجود دارد.

تامارا میلاشکینا: بیوگرافی ، خلاقیت ، حرفه ، زندگی شخصی
تامارا میلاشکینا: بیوگرافی ، خلاقیت ، حرفه ، زندگی شخصی

طبیعت تامارا میلاشکینا را با صدایی کاملاً رنگی و تمبر گرم گرم و دامنه وسیعی از دو و نیم اکتاو به او اهدا کرده است. آواز او ، از نظر تحرک کل خط صدا ، بی نظیر و از لحاظ بیان و آزادی مطلق قابل توجه است ، توسط متخصصان آوازی به شرح زیر مشخص می شود: "نت های عالی و پر پرواز ، صدای متراکم و گرد در ضبط مرکزی ، غنی و خوش قیافه خوش آهنگ در پایین. " اما آیا تنها صدای شگفت انگیز ، که به گفته I. Arkhipova ، هر صد سال یک بار متولد می شود ، دلیل موفقیت و شهرت خواننده است؟ دومین م componentلفه استعداد میلاشکینا کار بسیار پر زحمت او در مورد خودش است که در هنر از زبان متخصصان "کار هوشمند" نامیده می شود.

تامارا در پاییز سال 1934 در خانواده میرننکو به دنیا آمد ، که در دوره قبل از جنگ در منطقه ولگا پایین (شهر آستاراخان) زندگی می کرد. هنگام تحصیل در مدرسه ، و سپس در مدرسه فنی کتابخانه ، این دختر با اشتیاق به اجرای آماتورها و یک گروه کر پرداخت. مادرش به زیبایی آواز می خواند ، ماندولین و گیتار می نواخت ، و همراه با برادرانش تامارا در گروه موسیقی خانه با لذت موسیقی می نواختند. در دوران کودکی آوازها ، عاشقانه ها و ملودی های روسی از ولگا شنیده می شد که تمایل به گرفتن آواز را دارند. این دختر آموزش موسیقی حرفه ای خود را در یک مدرسه موسیقی در سال 1953 آغاز می کند.

این اتفاق افتاده است که استعدادهای میلاشکینا بیش از یک بار و به موقع توسط متخصصین و متشکران آواز کلاسیک مورد توجه و توجه قرار گرفته اند. حتی در سال اول مدرسه موسیقی ، ماریا ماکساکوا توجه را به صاحب صدای منحصر به فرد جلب کرد. زن معروف کشور ، تامارا به شدت به این دختر دختر توصیه کرد که در هنرستان مسکو تحصیل کند.

تامارا دانشجوی سال چهارم بود ، زمانی که در مسابقه آوازخوانان اتحادیه در سال 1957 ، با تصمیم وحدت نظر هیئت داوران ، از بین 100 مجری متقاضی جایزه اول انتخاب شد. مدال طلای برنده جایزه Milashkina توسط تنور مشهور ایتالیایی تیتو اسکریپا اهدا شد. این شروع فعالیت هنری خواننده بود.

سه سال بعد ، در میان اولین کارآموزان اتحاد جماهیر شوروی ، میلاشکینا به میلان فرستاده شد ، جایی که مقامات جهانی (ماریا کالاس و دیگران) تشخیص دادند که این خواننده جوان استعداد صوتی استثنایی دارد که "نیازی به پرداخت" ندارد. میلاشکینا در تاریخ اپرای روسیه به عنوان اولین نماینده مکتب آوازی روسیه شوروی که پس از چالیاپین و سوبینوف ، مجریان بزرگ روسی که در آنجا درخشیدند ، وارد صحنه لا اسکالای معروف شد ، شرح داده شده است. وی با اجرای مجموعه پیچیده گروه لیدا - قهرمان اپرای نبرد لگنانو وردی ، که هرگز در تئاترهای روسیه روی صحنه نرفته است ، توانست ایتالیایی ها را تسلیم کرده و مانع بی اعتمادی قانونگذاران اپرا نسبت به خوانندگان روسی را برطرف کند.

تحصیل در دانشگاه موسیقی پایتخت با یک دیدار سرنوشت ساز با هنرمند خلق اتحاد جماهیر شوروی ، استاد کنسرواتوار مسکو E. K. کاتولسکایا ، که در کلاس او تامارا از سال 1955 تا 1959 تحصیل کرد. النا كلمنتیونا كه فردی فوق العاده با استعداد و خیرخواه بود ، نه تنها در حرفه خود ، بلكه در زندگی نیز مربی پروما دونای آینده شد. "او مادر واقعی من در هنر بود" - این همان چیزی است که تامارا آندریونا در جلسه ای در سال 2017 ، هنگامی که پرتره اولین و تنها معلم خود (کار PI Kelin) را به موزه باخروشین اهدا کرد ، خواهد گفت.

نه تنها شکل گیری ظاهر هنری و شیوه خلاقیت میلاشکینا با شخصیت کاتولسکایا همراه است بلکه تاریخچه ریشه نام هنری وی نیز در ارتباط است. النا کلمنتیونا که با دانش آموز محبوب خود (Nee Mirnenko) تحصیل می کرد ، غالباً فریاد می زد: "تاماروچکا ، تو شایان ستایش هستی! خوب ، واقعاً عیار!"

تامارا میلاشکینا در سال 1958 خوانندگی را با قیمت اصلی اپرا در کشور آغاز کرد. وی قبل از اتمام تحصیلات خود در هنرستان ، در بلشوی کارآموز شد. این هنرمند 23 ساله اولین بازی خود را انجام داد و با لمشف در اپرای "اوژن وانگین" چایکوفسکی بازی کرد. تاتیانای پوشکین با قهرمان اپرای کمیک "رام کردن ریزه کاری" کاتارینا ، لیزا در "ملکه بیل" ، ناتاشا روستوا در حماسه پروکوفیف "جنگ و صلح" جایگزین شد.

نقش های میلاشکینا در بولشوی
نقش های میلاشکینا در بولشوی

به مدت 3 دهه تامارا آندریونا در صحنه اپرای تئاتر بولشوی بوده است. تمام آریاهای رپرتوار ایجاد شده برای سوپرانوی غزل دراماتیک تابع صدای او است. استعداد بی نظیر آوازی خواننده با بیست و پنج قسمت همه کاره ایتالیایی و روسی که وی در اینجا اجرا کرده گواه است.

تصاویر صحنه ای از میلاشکینا
تصاویر صحنه ای از میلاشکینا

آهنگسازان مورد علاقه: وردی (دون کارلوس ، آیدا ، اتللو ، تروبادور) و چایکوفسکی (یوجین اونگین ، ایولانتا ، مازپا). نقش های آلیس فورد در Falstaff (1962) و Lyubka و در اپرای Semyon Kotko (1970) توسط Milashkina در اجراهای برتر Bolshoi انجام شد. او به طرز درخشان مهارت و فنون انجام آریاهای کلاسیک جهانی (بیز ، گونود ، پوچینی) را تسلط دارد و صادقانه و صادقانه تصاویر صحنه ای را که آهنگسازان بزرگ روسی خلق کرده اند منتقل می کند: یاروسلاونا در پرنس ایگور ، اولگا در پسکوویتیتانکا ، وولخوا در سادکو. یکی از نقش های "تاج" در کارنامه او ، از دهه 70 ، لئونورا از اپرای "تروبادور" وردی بود. با این حال ، او هنوز هم اولین کار خود را در تئاتر بولشوی بازی می کند نقش مورد علاقه میلاشکین (تاتیانا در اوژن اوگین)

تامارا آندریونا رپرتوار مجلسی قابل توجهی داشت ، او آهنگهای محلی و عاشقانه های کلاسیک را به زیبایی می خواند ، که موضوع هر خواننده آکادمیک نیست. خواننده به زبان ایتالیایی زیبایی ملودی را به صراحت منتقل می کند و به زبان روسی شعر کلمه را عمیقا احساس می کند ، در نتیجه فضای خاصی از مرثیه ایجاد می کند. اجرای او از عاشقانه "و هیچ چشم دیگری در جهان وجود ندارد" غیرقابل قبول شناخته می شود.

فیلمبرداری این هنرمند از پانزده اثر تشکیل شده است که از جمله برجسته ترین آنها می توان به فیلمهای اپرا اشاره کرد: "مهمان سنگی" ، "ملکه پیک" ، "شاهزاده ایگور". صدای میلاشکینا در خارج از صفحه ، قهرمان تی سمینا را در بازیگر زن رعیت ، یک فیلم موسیقایی محبوب و مبتنی بر اپراتای استرلنیکف ، The Serf همراهی می کند. فیلم مستند "Mosfilm" (1966) درباره "خواننده جذاب ولگا" توسط نویسندگان "جادوگر شهر كیتژ" خوانده شد. علاوه بر عناوین هنری ، T. A. میلاشکینا در دهه 70 جوایز عالی دولتی اتحاد جماهیر شوروی شوروی - نشان لنین و نشان پرچم سرخ کار را دریافت کرد. اجرای بخشی از دونا آنا در اپرای "مهمان سنگی" دارگومیژسکی برای این بازیگر زن در سال 1978 جایزه دولتی فدراسیون روسیه را به ارمغان آورد.

امضا T. Milashkina
امضا T. Milashkina

تئاتر بولشوی ، با زندگی صحنه ای طوفانی خود ، نه تنها حرفه این غواص را شکل داد ، بلکه زندگی شخصی میلاشکینا را نیز تعریف کرد. ولادیمیر آتلانتوف ، تنور معروف ، شوهر او شد. آنها 4 سال است که روابط خوب و گرم خود را با یکدیگر حفظ کرده اند. وقتی همکاران و همسران از خبرنگاران س aboutال می کنند که بازیگران کدام نقش یا صدایی را برای خود ترجیح می دهند ، بسیار خارق العاده پاسخ می دهند. ولادیمیر آندریویچ می گوید: "تامارا اولین و تنها دونا آنا در زندگی من است!" تامارا آندریونا با لبخندی حیله گر اظهار می کند: "شما می دانید که تنور مورد علاقه من کیست."

میلاشکینا و آتلانتوف
میلاشکینا و آتلانتوف

در اواخر دهه 1980 ، دوتایی اپرا Atlantov و Milashkina تئاتر Bolshoi را ترک کردند و به صورت قراردادی در صحنه های برجسته تئاتر اروپا به کار پرداختند. پس از بازنشستگی ، این زوج در پایتخت موسیقی جهان ، وین اقامت داشتند.منتقدان اتریشی از همان اولین اجراهای اینجا ، میلاشکینا را "تامارای زیبا" و "ایتالیایی روسی" خواندند.

یکی از بازدیدهای اخیر از مسکو با ارائه مجموعه ای از 76 اثر آوازی بود که توسط هنرمندان خلق اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی V. A. Atlantont و T. A انجام شده بود. میلاشکینا نه تنها آریاهای اپرا ، بلکه دسته ای از بهترین عاشقانه ها و آهنگ های رپرتوار مجلسی نیز وجود دارد. صدای مجلل ، گرم و لرزاننده این خواننده ، قادر به داشتن روحیه روح و همچنین اشباع چشمگیری است ، در 4 از 7 دیسک DVD با ضبط "مورد علاقه" به نظر می رسد.

تصویر
تصویر

تامارا آندریونا میلاشکینا در مسائل مربوط به مسیر خلاقیت خود در دقت نظر تفاوت ندارد - او خاطرات نمی نویسد ، عکس ها و بررسی های مربوط به خود را جمع نمی کند. و در رابطه با شهرت ، و در ارتباط با مردم ، و در زندگی روزمره ، او به همان اندازه خلاقیت صادقانه و موید زندگی است که ساده و طبیعی است. به سوالی درباره بانوی بزرگوار امروز در مورد تجارت یا زندگی شخصی ، دقیقاً همانطور که قبلاً از یک دانشجوی جوان هنرستان این کار را کرده بود ، می توان پاسخی ساده و لاکونیک شنید: "خوب!"

توصیه شده: