آنا سمنوویچ هرگز به طور رسمی ازدواج خود را اعلام نکرد. اگر دختری یک بار با یک همسر روح رابطه برقرار کرد ، مخفیانه. امروز ، خواننده از قبل آرزوی یک خانواده و فرزندان را دارد ، بنابراین به طور فعال بدنبال یک انتخاب شایسته است.
زندگی زیبایی آنا سمنویچ همیشه با توجه مردانه ، خواستگاری زیبا پر شده است. در حال حاضر ، خواننده به طور فعال به دنبال یک همسر روح است. به طور قطعی مشخص نیست که آیا این ستاره تابعی ازدواج کرده است یا خیر.
جوانی اشباع شده
درباره اولین رمان های سمنوویچ امروز چیزی شناخته نشده است. آنا توضیح می دهد که در جوانی به سادگی وقت آزاد برای ارتباط با جوانان نداشته است. این دختر به طور فعال در حال ایجاد یک حرفه ورزشی بود و امیدوار بود که در این زمینه موفقیت های بزرگی کسب کند.
در اوایل کودکی ، آنیا به شدت بیمار بود ، او مدام در بیمارستان ها بود. والدین همه تلاش خود را کردند تا کودک بتواند با بیماری جدی خود کنار بیاید. تقریباً در سن 4 سالگی ، خانواده موفق شدند او را روی پاهایش بگذارند. به محض اینکه پزشکان بهبود وضعیت سمنویویچ را تشخیص دادند ، مادر و پدر تصمیم گرفتند زندگی او را با ورزش مرتبط کنند تا سلامتی او بیشتر شود. بنابراین آنا اسکیت بازی را آغاز کرد. ستاره آینده به اولین مسابقات خود در مدرسه رفت. جای تعجب نیست که سمنوویچ یک دانشگاه ورزشی را نیز انتخاب کرد.
در دوران دانشجویی ، این دختر به طور فعال در سطح حرفه ای به اسکیت روی ادامه می داد. آنا به دنیا سفر کرد ، در مسابقات متعددی شرکت کرد و حتی اغلب برنده شد. وی به س questionsالات روزنامه نگاران در مورد رابطه در آن زمان ، پاسخ داد: "من روی یخ عشق دارم."
جای تعجب نیست که به زودی این زیبایی را عاشقانه با شرکای خود در یخ حساب کردند. در یک زمان حتی شایعاتی مبنی بر اینکه آنیا عاشق رومان کوستوماروف است و به طور مخفیانه با او رابطه برقرار می کند ، وجود داشت. اما همه آنها نادرست بودند.
تغییرات شدید
اولین رابطه جدی با سمنوویچ از سال 98 آغاز شد. اسکیت باز حرفه ای به یکی از بارهای شهری رفت و از اینکه حاضر به فروش کوکتل الکلی به او نشدند بسیار خشمگین شد. در آن زمان آنا هنوز 18 ساله نشده بود. دانیل میشین مکالمه زیبایی را با بارمن با صدای بلند شنید و در اوضاع مداخله کرد. ابتدا مرد جوان با کوکتل از خانم جوان پذیرایی کرد و سپس به ادامه آشنایی در سفره خود پیشنهاد داد. سمنوویچ موافقت کرد.
جالب اینجاست که فقط چند ساعت پس از آغاز ارتباطات دلپذیر ، دانیل اسکیت باز را به ازدواج دعوت کرد. آنیا فقط از چنین اظهارات یکی از آشنایان جدید خندید ، اما شماره تلفن خود را برای او گذاشت.
سپس یک سری قرارهای عاشقانه بین دو عاشق آغاز شد. و فقط دو هفته بعد ، آنها در حال بحث و جدال در مورد عروسی بودند. والدین این ورزشکار جوان کاملاً مخالف انتخاب دخترشان و چنین تصمیم عجولانه ای بودند. آنها به ویژه نگران بودند که دانیل 5 سال از آنی بزرگتر است ، و علاوه بر این ، قبلاً طلاق گرفته بود.
سمنوویچ مدتهاست اقوام را ترغیب می کند که به زوجشان با میشین فرصت دهند. خود این مرد جوان نیز بارها و بارها در خانه پدر و مادر محبوبش ظاهر شده و سعی در جلب آنها داشت. همه تلاش ها بی فایده نبود. به زودی آنا نزد دانیل نقل مکان کرد.
میشین به معشوق خود گفت که مدتهاست که می خواهد خودش را به عنوان تهیه کننده امتحان کند. او مطمئن بود که ظاهر جذاب و صدای عالی سمنوویچ به هر دو آنها کمک می کند تا موفقیت بزرگی کسب کنند. اما آنیا به طور قطعی با ترک این ورزش موافقت نکرد.
چند ماه پس از آغاز رابطه ، اسکیت باز برای مسابقات بعدی به ایالات متحده پرواز کرد. لاو به طور مرتب از خارج از کشور خود بازدید می کرد. در همان دوره ، سمنوویچ به شدت زخمی شد. در نتیجه آموزش ناموفق ، او مجبور شد این ورزش بزرگ را برای همیشه ترک کند. سپس دختر به یاد پیشنهاد جالب انتخابی افتاد.
دانیل یک گروه موسیقی برای زیبایی درخشان ایجاد کرد به نام فرشتگان چارلی.با این تیم ، آنیا اولین قدم های خود را روی صحنه بزرگ برداشت. درست است ، در آینده معلوم شد که میشین قدرت و توانایی های خود را محاسبه نکرده است. او ارتباط و پول کافی برای ساخت یک ستاره واقعی از نیمه دوم خود نداشت. خواننده مجبور شد خودش راه خود را بیشتر ادامه دهد. آنا خوش شانس بود ، او بخشی از تیم "درخشان" شد.
ستاره
پس از چندین کنسرت با "درخشان" Semenovich به واقع مشهور شد. سپس ، در روابط خود با دانیل ، درگیری های جدی آغاز شد. خود میشین اظهار داشت که دوستان جدید آنیا را ترغیب کردند تا یک همراه ثروتمندتر و موفق تر از او پیدا کند و خواننده درباره مشکلات پیش آمده با حسادت پیش پا افتاده عاشق کمتر موفق توضیح داد. در نتیجه ، این زن و شوهر از هم جدا شدند. امروز دانیل با دختری متواضع و به دور از تجارت نمایش ازدواج کرده است. آنها با هم در حال پرورش کودکان و تجارت هستند.
سمنوویچ هنوز در جستجوی شریک زندگی است. هر از گاهی ، دختر رمان های جدید را یکی پس از دیگری آغاز می کند. ایوان استنکویچ ، شهردار یکی از شهرهای نزدیک مسکو ، ایگور آکوراتاتوف ، بازرگانان و هنرمندان مشهور ، از جمله سواران او بود. اما دختر نتوانست با هیچ یک از آنها خانواده بسازد.