خیره شده به یک مانیتور خالی و مطمئن نیستید که مقاله خود را از کجا شروع کنید؟ برخی از این تکنیک ها به شما کمک می کند تا ابتدای داستان خود را به گونه ای تنظیم کنید که بخواهید آن را تا آخر بخوانید.
پاراگراف اول متن می تواند به طور خلاصه اما مختصر درباره وقایع اصلی صحبت کند که در زیر به آنها پرداخته خواهد شد. چنین شروعی خواننده را با روند موضوع آشنا می کند ، مسیریابی را برای او در متن بعدی آسان می کند.
تمام حقایقی را که می خواهید در مقاله خود بیان کنید ، در ذهن خود مرور کنید. شاید چیز خارق العاده ای در بین آنها وجود داشته باشد. یک واقعیت قابل توجه و غیرمعمول که در ابتدای مقاله ارائه شد ، علاقه به مطالعه بیشتر کل مطالب را بیدار می کند.
شروع با یک معما ، نقل قول یا ضرب المثل نیز راه گریز است. مخصوصاً اگر می خواهید با یک فیلسوف معروف یا یک جمله مشهور بحث کنید. درگیری بین متعارف و نویسنده درگیری است که برای حل آن نیاز به خواندن کل مقاله است.
وارد موضوع مطالب خود شوید. به دنبال آماری در مورد موضوع مقاله خود باشید ، در مورد آن در وبلاگ ها بخوانید ، با متخصصان گپ بزنید. این اتفاق می افتد که این افراد اطراف آنها و گفته های آنها هستند که افکار جالبی را نشان می دهند که می توانید با موفقیت مقاله خود را شروع کنید.
در جمله اول آنچه را که نمی تواند واقعی باشد بنویسید. این باعث تعجب و حتی خشم خوانندگان خواهد شد. آنها قطعاً شروع به مطالعه بیشتر خواهند کرد ، زیرا قادر نخواهند بود مقاله ای را که در آن دروغ گفته اند نادیده بگیرند. شما ، به نوبه خود ، مطالب خود را به تکذیب جمله اول تبدیل می کنید. این کار به مخاطب اطمینان می دهد و اطمینان می یابد که مطالب با دقت خوانده شده است